فرهنگ آمادهخوری و ارزهای رمز نگار
اگر به آمار بازرگانی خارجی ایران و کرهجنوبی نگاهی دوباره داشته باشیم، حقایق نابی معلوم میشود که به نظر باید در برخی تصمیمات کلان تجدیدنظر کنیم، به همین بهانه سعی در توصیف چند مورد بین ایران و کرهجنوبی داریم و آنگاه به یک قانون جدید در کشور نگاه میاندازیم.
روزنامه جوان: اگر به آمار بازرگانی خارجی ایران و کرهجنوبی نگاهی دوباره داشته باشیم، حقایق نابی معلوم میشود که به نظر باید در برخی تصمیمات کلان تجدیدنظر کنیم، به همین بهانه سعی در توصیف چند مورد بین ایران و کرهجنوبی داریم و آنگاه به یک قانون جدید در کشور نگاه میاندازیم. در سال ۲۰۱۶ میلادی خالص صادرات کالا از کره جنوبی مبلغی معادل با ۴۹۵ میلیارد دلار بودهاست که این عدد، کرهجنوبی را در رتبه ۶ از ۱۴۶ دنیا قرار دادهاست، اما موضوع مهم و قابلتوجه این است که وقتی به تنوع محصولات صادراتی کره نگاه میاندازیم به نکته بسیار مهمی برخورد میکنیم و آن عمق تکنولوژی محصولات صادراتی نسبت به موادخام است، به این منظور که در تولیدات صادراتی ساخت کرهجنوبی نهتنها عمق دانش فنی آشکارا موجب ارزش افزوده سبد کالایی شده، بلکه دانش ضمنی و پنهان نیز به صورت مستقیم در این محصولات به چشم میخورد. به عنوان مثال در دوره مدنظر ارزش کالاهای الکترونیکی صادر شده از کره به دیگر کشورهای دنیا رقم خیره کننده ۱۳۴ میلیاردی را داشته و در رتبه دوم خودرو و قطعات خودرو با ارزش ۶۲ میلیارد دلار قرار گرفته است. به تنهایی شرکت سامسونگ در رتبه سی و ششم اقتصاد دنیا قرار دارد و معنی این ادعا این است که اقتصاد سامسونگ در دنیا تنها از ۳۵ کشور کوچکتر است و در رتبه بالاتری نسبت به دانمارک، آرژانتین و اندونزی قرار دارد. در دوره مشابه اگر به صادرات کشور خودمان نگاه بیندازیم در مییابیم عددی معادل ۴۳ میلیارد دلار بوده که از ۱۰ قلم عمده اول آن تنها پسته با ۹۶۷ میلیون دلار از دسته مواد خام و اولیه جدا بوده و نفت و میعانات نفتی و پتروشیمی و مواد معدنی تشکیلدهنده عمده سبد صادراتی ما میباشد. نکته بسیار مهم این است که اگر به عمق دانش فنی آشکار و ضمنی و پنهان این سبد نگاه کنیم در مییابیم که تقریباً هیچ دانشی در آن به کار نرفته و به جرئت میتوان ادعا کرد سبد صادراتی کشور جز صادرات محصولات خام چیز دیگری در چنته ندارد. نکته مهم و تأسفبار دیگر این است که در فرآیند تهیه این محصولات، دولت یارانههای بسیار جدی و گزافی پرداخت میکند که اگر پرداخت آن به طور مستقیم و تحت عنوان صادرات انجام گیرد شاید در نمودار هزینه و منفعت، جایگاه بهتری داشته باشیم. به عنوان مثال در بحث صادرات محصولات کشاورزی چه بسیار منتقدانی که از صادرات آب مجازی تحلیلها و گزارشاتی تهیه کرده و آمار هم مؤید این ادعا است که صادرات محصولات کشاورزی در مقایسه با ارزش آب مورد نیاز برای آنها بسیار کماهمیت و بیارزش است. اما در اینجا قصد داریم به یک مقایسه بین دو کشور ایران و کره بپردازیم، آنگونه که از مقایسه آمار و ارقام و تنوع سبد صادراتی ایران و کره میتوان نتیجه گرفت، این است که اقتصاد کرهجنوبی به سخت کار کردن، کار سخت انجام دادن و ایجاد محصول با ارزش افزوده بالا علاقهمند است، ولی در ایران صادرات مواد خام بدون انجام هیچ و یا کمترین فرآیند جدی در آن از اولویتها بوده، بنابراین میتوان گفت که صادرات ایران تنبل و آمادهخور است و هیچ علاقهای به ایجاد ارزش افزوده ندارد. برخی موافقان این سیاست ادعا میکنند که در حال حاضر و با عنایت به زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی و حتی امنیتی در کشور و الزامات پیش رو، امکان تغییر در این شرایط وجود ندارد و همین صادرات مواد خام با کمترین ایجاد ارزش افزوده و بیشترین استفاده از یارانههای حاملهای انرژی بهترین گزینه ممکن میباشد. اگر چه در پاسخ به این ادعا نقدهای جدی وجود دارد، اما به نظر باید از تشکیل صنایع جدید تنبل و آمادهخور و خامفروش جدید جلوگیری کرد، در غیر اینصورت این مکانیزم تمام درآمدهای ملی را صرف هزینههای غیرمولد میکند و ظرف چند سال آینده دیگر دولتها درآمد مازادی برای ایجاد زیرساخت و عمران و آبادی کشور نخواهند داشت. با این نگاه به یک مسئله بسیار جدید باید توجه داشت و آن هم قانونی است که اخیراً تحت عنوان «به رسمیت شناختن صنعت استخراج ارزهای دیجیتال» در دولت است. در این خصوص و در این صنعت باید یک مطلب بسیار مهم را در نظر داشت، سودآوری صنعت ارزهای دیجیتال در خرید و فروش و بورسبازی آن است، نه در استخراج. هزینههای استخراج ارز دیجیتال در قبال درآمد ناشی از آن بسیار ناچیز و اندک است، اگر یارانه انرژی و برق را در نظر نگیریم به جرئت میتوان گفت: زیانی بیش از چهار برابر ارزش آنچه تحت عنوان استخراج حاصل افراد میگردد به کشور زیان میخورد. یک دستگاه بسیار ساده استخراج ارز دیجیتال از حداقل ۷۰ میلیون ریال شروع میشود، مصرف برق این دستگاه یک کیلووات در ساعت است، یعنی در ۲۴ ساعت ۲۴ کیلو وات برق مصرف میکند، اگر حداقل قیمت برق خانگی را ۴۵۰ ریال در نظر بگیریم، فقط و فقط در هر روز ۱۰۸۰۰ ریال مصرف برق یک دستگاه است، در حالیکه دولت برای این برق رقم حدود سیزده برابری را پرداخت میکند و در عوض در هر سال به شرط آنکه دستگاه به طور کامل کار کند و هیچ روزی به هیچ دلیلی از کار نیفتد میتواند طی یک سال ۰.۰۵۲۳ بیت کوین استخراج کند، در زمان نگارش این مقاله قیمت هر عدد بیت کوین ۶۵۴۲ دلار بوده که سود حاصل از استخراج یک ساله آن عددی نزدیک به ۳۴۲ دلار میشود که اگر نرخ دلار را ۱۵ هزار تومان فرض کنیم، سود حاصله معادل ۵ میلیون تومان است که از این عدد رقمی حدود ۵۱۲۴۶۰۰ ریال هزینه واقعی و حداقلی برق مصرفی است که اگر ۷۰ میلیون ریال بابت خرید دستگاه و همچنین هزینه نگهداری دمای محیط و همچنین اینترنت مصرفی را کم کنیم، در مییابیم که در هر سال بابت به دست آوردن یک سود ۳۴۲ دلاری باید حداقل ۶۰۰ دلار هزینه کنیم! پس با نگاهی واقعبینانه باید به طور جدی موضوع استخراج ارزهای دیجیتال را در دولت و مجلس مورد بازنگری قرار داد و یک بار دیگر از تولد فرزندی نامشروع در اقتصاد ایران جلوگیری کرد.