«گاو بازی» ترامپ با عربستان

پیوند عمیقی که میان دو واژه «عربستان» و «گاو» در ادبیات سیاسی – اقتصادی سیاستمداران و نخبگان امریکایی وجود دارد، یکبار دیگر در شرف بازنمایی است

کد خبر : 882749

روزنامه جوان: پیوند عمیقی که میان دو واژه «عربستان» و «گاو» در ادبیات سیاسی - اقتصادی سیاستمداران و نخبگان امریکایی وجود دارد، یکبار دیگر در شرف بازنمایی است؛ با وجود تهدیدات رسمی و غیررسمی ریاض و واشنگتن، رو در رویی این دو کشور بسیار بعید است؛ چراکه به گفته ترامپ، عربستان هنوز شیر دارد و اگر هم شیرش خشک شود، گوشت لذیذی دارد.

به گزارش «جوان»، تبعات قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان در شهر استانبول، حادتر از چند روز پیش شده‌است و کشور‌های غربی در پیگیری اتفاق رخ داده، آتشی تندتر از اپوزیسیون نظام سیاسی حاکم آل سعود دارند. رسانه‌های آنان نیز هر روز گزارش‌هایی را مخابره می‌کنند که پادشاهی عربستان را در تنگنای عجیبی قرار داده است.

دونالد ترامپ رئیس‌جمهور امریکا هم دو موضع متفاوت گرفته است؛ او گفته اگر نقش حکومت عربستان در قتل خاشقچی اثبات شود، تهدید‌های بزرگی را برای این کشور در نظر می‌گیرد و جای دیگر می‌گوید نمی‌تواند از معاملات ۱۱۰ میلیارد دلاری نظامی با این کشور بگذرد؛ چراکه در این صورت، صحرانشینان به سراغ کشور‌های دیگری مانند چین و روسیه خواهند رفت. نیم میلیون شغل در امریکا به خطر می‌افتد! گرچه مسئولان عربستان سکوت پیشه کرده و پاسخ رسمی نمی‌دهند، اما یک موضع غیررسمی از نزدیکان دربار ریاض معتقد است، اگر امریکا عربستان را تحریم کند، این کشور آن را با تهدید‌های بزرگ‌تری پاسخ می‌دهد از جمله نفت ۲۰۰ دلاری.

آیا نفت ۲۰۰ دلاری در راه است؟ گرچه امریکا در همه تحولات داخلی و چینش‌های سیاسی عربستان نقش بسزایی دارد، اما نه واشنگتن می‌خواهد ریاض را تنبیه کند و نه عربستان در این میان دست بسته است؛ تهدید عربستان به افزایش قیمت نفت، نقطه ضعف ترامپ را نشانه گرفته‌است، موضوعی که ترامپ ماه‌هاست به دنبال تحقق آن بوده و بار‌ها گفته است قیمت نفت باید کاهش یابد. از سوی دیگر، در صورت تمایل عربستان به استفاده از ارز‌های غیردلاری برای معاملات نفت خام می‌تواند تزلزل بزرگی در اقتصاد امریکا پدید آورد. در دهه ۷۰‌میلادی که ریچارد نیکسون معاهده برتون وودز را بر هم زد، پیش‌بینی می‌شد در جایگاه دلار تزلزل بزرگی به وجود آید، اما در سال ۱۹۷۸ امریکایی‌ها به عربستان تکلیف کردند نفت خود را تنها با دلار معامله کنند و در اوپک نیز مانع معامله نفت با هر ارزی جز دلار شوند. در ازای آن هم حمایت‌های نظامی و عمرانی خود را افزایش دهند که این مهم در خاطرات جان پرکینز به خوبی مورد اشاره قرار گرفته است. آل سعود در حالی چاره‌ای جز تبعیت از این مهم نداشت که در سال ۱۹۷۴ یک قرارداد بسیار مهم با امریکا امضا کرده بود. آن‌ها از امریکا پذیرفته بودند باید برای جهانی‌شدن، با برنامه‌های آن‌ها «هم‌اتاق» شوند و در مقابل برای برگشت دلار‌های نفتی به وال‌استریت تضمین دهند. بر همین اساس کمیسیون اقتصادی مشترک ایالات‌متحده و عربستان سعودی مشهور به «IECOR» تشکیل شد و نقطه نهایی آن این شد که شبه‌جزیره نفت با پول سعودی‌ها و پیمانکاری شرکت‌های امریکایی ساخته شود. قراردادی ۲۵ ساله امضا شد که وزیر وقت خزانه‌داری امریکا در وصف آن گفت: «این قرارداد، موقعیت ایالات‌متحده را در بزرگ‌ترین کشور نفتی تثبیت کرد و مفهوم وابستگی را جا انداخت.» گرچه هدف واشنگتن از این قرارداد تأمین امنیت انرژی بود، اما وسیله این اقدام توجیه پروژه‌های اقتصادی برای بازگرداندن دلار‌های عربی به امریکا بود. در واقع برای به بند درآوردن عربستان نظام اقتصادی این کشور باید با وال‌استریت و امریکا پیوند می‌خورد که این کار در نهایت زیرکی انجام شد. دلار‌های نفتی عربستان به امریکا می‌رفت و بر همین اساس، هر اتفاق بدی که برای اقتصاد امریکا رخ می‌داد عربستان بیشتر از سایر کشور‌های نفتی متضرر می‌شد. به همین دلیل است که عربستان متحد امریکا در اوپک است و واشنگتن را به عضو خاموش و غیررسمی اوپک تبدیل کرده است. خواسته‌های امریکا برای کاهش قیمت نفت از سوی ریاض تعقیب می‌شود، عربستان هم به دلیل آنکه حجم عظیمی از سرمایه‌هایش در اقتصاد امریکا سرمایه‌گذاری شده مجبور به تبعیت تمام و کمال از سیاست‌های کاخ سفید است.

ابزار عربستان مهم‌ترین ابزاری که عربستان در دست دارد، خروج سرمایه خود از امریکا و انجام معاملات نفتی با ارزی جز دلار است. ابزار نخست برای هر دو کشور بسیار مهم است به‌طوری که در دوران اوباما، عربستان تهدید کرد در صورت انتشار گزارش حادثه تروریستی ۱۱‌سپتامبر، دلار‌های خود را از وال استریت خارج می‌کند که برخی منابع آن را بیش از ۱۲۰‌میلیارد دلار تخمین می‌زدند. این تهدید به حدی جدی بود که دولت اوباما با تمام ذهنیت نه‌چندان خوبی که به ریاض داشت، ترجیح داد همه چیز را مسکوت بگذارد. درباره ابزار دوم نیز باید گفت: امریکا کاهش نقش دلار در معاملات بین‌المللی را یکی از خطرات بزرگ امنیت ملی خود می‌داند که روند آن از سال ۲۰۱۸ نگران‌کننده‌تر از پیش شده‌است. با توجه به نفوذ عربستان در بازار نفت و تکیه دلار به کالایی مانند نفت، تهدید عربستان می‌تواند تبعات بدی برای امریکا داشته باشد. تحلیلگران به خوبی می‌دانند عربستان امروز، همانند گاوی وحشی در چینی‌فروشی است؛ با سیاستمدارانی خام و جوان که در حال ویران کردن هستند. در آن سوی معادله هم رئیس‌جمهوری قرار دارد که تنها به دوشیدن این گاو شیرده می‌اندیشد و بعید است این گاو را در آستانه قرباتی کردن بداند. نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت آن است که پس از تهدید متقابل کشور‌های غربی و عربستان به تحریم یکدیگر، بورس عربستان با ۷ درصد ریزش بسته شد. در معاملات روز گذشته بازار‌های مالی، ریال عربستان نیز با کاهش ارزش مواجه شد؛ به گونه‌ای که هر یورو به ۳۳۳۹/۴ ریال، هر دلار به ۷۵۰/۳ ریال، هر فرانک سوئیس به ۷۸۷۹/۳ ریال، هر پوند به ۹۲۱۵/۴ ریال و هر دلار کانادا به ۸۷۸۵/۲ ریال سعودی افزایش یافتند.

قتل یا برکناری یا... با این وجود، هرگونه کنشی از سوی امریکا می‌تواند اتفاقات بزرگی را در جهان به بار بیاورد و قطعاً سیاستمداران امریکایی به توجه به تبعات اقتصادی رو در رویی با عربستان، ترامپ را در نادیده گرفتن پرونده خاشقچی تشویق می‌کنند، اما از یاد نبریم هر دو طرف این معادله، بیگانه با جهان سیاست اگر قصد زورآزمایی داشته باشند، شاید اتفاق بزرگی در جهان رخ دهد. نباید از خاطر برد که در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون، رابطه شاه ایران با امریکا به مدت کوتاهی تیره و تار شد، اما در نهایت با صدور مجوز‌های فروش تسلیحات نظامی به ایران، قرارداد‌هایی گرانقیمت - با سه برابر قیمت واقعی - امضا شد که کارخانه سلاح‌سازی امریکا را از ورشکستگی نجات داد. شاید ترامپ به تکرار ۴۶ سال پیش خوشبین است، اما نباید فراموش کرد که در عربستان، یکپارچگی سیاسی وجود ندارد و همین موضوع، شکاف در داخل عربستان را شاید به سمت اتفاقاتی ببرد که در سال ۱۹۷۵ منجر به قتل ملک فهد توسط یکی از اعضای خاندان سلطنتی شد تا دربار هماهنگ‌تر با واشنگتن باشد. عربستان امروز تقریباٌ فاقد شعور و درک سیاسی است؛ آن‌ها حاضرند هر هزینه‌ای بدهند، اما به ارضای خواسته‌های خود بنشینند. امریکا به خوبی این را می‌داند، در اتفاقات امروز، نقش تعیین‌کننده را امریکا دارد که می‌تواند با یک تهدید عربستان را به مرز جنون بکشاند، البته اگر قتل و برکناری در میان نباشد! ترامپ علاقه‌ای ندارد گاو شیرده خود را از دست دهد؛ او به‌خوبی می‌داند با هر تکانه اقتصادی امیدش به تداوم ریاست جمهوری‌اش کاهش خواهد یافت. آل سعود هم به این موضوع آگاه است تا شاید مصالحه‌ای میان خود برقرار کنند. فعلاً باید منتظر واکنش جدی امریکا به تبعات قتل ستون‌نویس واشنگتن‌پست بود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: