خونبازی و خودزنی؛ «بازی دستهجمعی» تازه بچهها در مدرسه!
چرا از مشکلات روز ما نوجوانها در مدارس نمینویسید؟ دلیل این میزان از سانسورتان از اتفاقاتی که در مدارس میافتد، برای من قابل هضم نیست. بارها عکسهایی را از خون بازی که در مدارس مد شده، برای تان فرستادم، ولی انگار قصد پیگیری ندارید». دریافت چند پیامک و عکس از طریق سامانه پیامکی و شبکههای اجتماعی زندگی سلام در حالی که کمتر از یک ماه از بازگشایی مدارس میگذرد، خبر از شیوع مجدد پدیدهای عجیب در مدارس میدهد که لازم است در این باره نکاتی مطرح شود.
روزنامه خراسان: «چرا از مشکلات روز ما نوجوانها در مدارس نمینویسید؟ دلیل این میزان از سانسورتان از اتفاقاتی که در مدارس میافتد، برای من قابل هضم نیست. بارها عکسهایی را از خون بازی که در مدارس مد شده، برای تان فرستادم، ولی انگار قصد پیگیری ندارید». دریافت چند پیامک و عکس از طریق سامانه پیامکی و شبکههای اجتماعی زندگی سلام در حالی که کمتر از یک ماه از بازگشایی مدارس میگذرد، خبر از شیوع مجدد پدیدهای عجیب در مدارس میدهد که لازم است در این باره نکاتی مطرح شود.
متن چند مورد از پیامکهای دریافتی با شروع سال تحصیلی، چند پیامک و عکس از خودزنی بعضی دانش آموزان و باکلاس بودن این رفتار به دست مان رسیده که عبارتند از: «دختری ۱۲ ساله هستم. در مدرسه دوستانی دارم که رگ زنی میکنند بدون هیچ دلیلی و حتی بعضی اوقات در مدرسه. دوست ندارم تحت تاثیر آنها قرار بگیرم و درس هایم افت کند و متاسفانه مدرسه با این که در جریان است هیچ تذکر نمیدهد یا راهنمایی نمیکند. لطفا تماس نگیرید، چون حاضر نیستم اسم مدرسه را بگویم و برای خودم دردسر درست کنم، ولی لطفا در این باره مطلب چاپ کنید»،
«پسری ۱۴ ساله دارم. عادت عجیبی به خط انداختن با چاقو روی دستانش پیدا کرده. از دیدن خونش لذت میبرد و انگار دردی برایش ندارد. میگوید در مدرسه، دوستانش هم این کار را میکنند و طبیعی است. لطفا راهنمایی کنید»
اشکال مختلف خودجرحی یکی از مواردی که ظاهرا امروزه در مدارس شایع شده و کما بیش خبرهایی درباره آن را شاهد هستیم، موضوع خود زنی یا خود جرحی است که میتواند به اشکال مختلف آسیب به خود بروز کند مانند خط انداختن روی بدن با اشیای تیز و برنده، سوزاندن بدن خود با ته سیگار یا هر وسیله داغ دیگری و. برای روشنتر شدن این موضوع، در ادامه مطلب به توضیحاتی درباره آن خواهیم پرداخت.
مسیر شکل گیری خودجرحی معمولا خودجرحی در افرادی به وجود میآید که با ویژگی تکانشگری صفتی به دنیا میآیند یعنی این ویژگی در آنها دارای پایههای ژنتیکی است. تکانشگری به معنی عمل کردن شتابزده مطابق امیال فوری که فرد تجربه میکند، است. تکانشگری در واقع نقطه مقابل خویشتن داری است و افرادی با این ویژگی با کمترین فکر به امیال خود جامه عمل میپوشانند.
حال اگر کودک با این ویژگی در فضای خانوادگی و در تعامل با والدینی (یا مراقبت کننده اصلی کودک) بزرگ شود که در آن با هرگونه تظاهر احساسی به خصوص احساسات منفی مانند خشم، تنفر، احساس گناه، شرم مقابله شده و تأکید بر انکار و سرکوب هیجانات وجود دارد هیچ گاه توانایی شناسایی و مدیریت کردن احساسات را نخواهد آموخت. از آن جا که الگوی کودک در یادگیری این مهارت ها، والدین هستند از این نظر دچار نقصان خواهد شد.
حال، چون احساسات مگر با ابراز مناسب خنثی نمیشوند و در صورت انکار و سرکوب در محفظهای پنهان در روان ما به حیات خود ادامه میدهند و به دلیل محدود بودن ظرفیت این محفظه، پس از پر شدن آن تا میزان بحرانی شروع به طغیان و لبریز شدن میکند که عواقب این طغیان به صورت حملات پرخاشگری، افسردگی، علایم جسمانی فاقد توجیه پزشکی و دیگر علایم روان شناختی خود را جلوه گر میکند. پس کودک دچار مشکل در مدیریت احساسات خود به طور معمول به انکار احساسات پرداخته و گهگاهی طغیان آنها را تجربه میکند.
برون ریزی خطرناک هیجانات از طرفی فرد با ویژگی تکانشگری صفتی توان تحمل کمتری در برابر هیجانات منفی داشته و بیشتر مستعد برون ریزی خطرناک هیجانات و طغیان دردناک آن هاست. چون این طغیانها از لحاظ روانی بسیار سخت و دردناک است این باور به صورت ضمنی در فرد شکل میگیرد که احساسات خطرناک اند و باید آنها را سرکوب کرد و بدین شکل چرخه بدتنظیمی احساسات، تشدید شده و تداوم مییابد. اما با ورود فرد به مدرسه تظاهرات تکانشگری (مانند وسط بازی دیگران پریدن) و طغیانها (مثل حملات خشم و پرخاشگری) منجر به دردسر بیشتر خواهد شد و با اعمال اثر بر روابط کودک با دیگر هم سالانش طرد شدن او از گروه هم سالان به هنجار را رقم خواهد زد.
دوست یابی در گروه هم سالان نابه هنجار با ورود به مرحله نوجوانی و شعله ور شدن نیاز به استقلال از خانواده و ارتباط با شبکه دوستان به عنوان یک مرحله رشدی معمول نوجوانی که قبلا تجربه طردشدگی در روابط با هم سالان به هنجار را دارد شانس خود را برای دوست یابی در گروه هم سالان نابه هنجار (افرادی با ویژگیهای مشترک مانند تکانشگری و بدتنظیمی هیجانی) میآزماید و از آن جا که مشترکات او با این گروه بیشتر خواهد بود و از طرفی آخرین شانس او برای عضوی از یک گروه بودن است با پذیرفته شدن در آن خطر زیادی برای پیروی از گروه با کمترین تفکر و تعمق برای فرد وجود دارد.
یکی از زمینههای مخرب پیروی خودجرحی است. نوجوان این رفتار را به عنوان روشی ناسالم برای مدیریت احساساتش یاد گرفته و به کار میگیرد که با تقویت شدن آن هم از طریق اثرات تسکین هیجانی و هم تشویق هم سالان این رفتار میتواند تشدید شود و تداوم یابد. اما خبر بدتر این که این تنها یکی از مخاطرات پیوستن به گروه هم سالان منحرف است و این افراد با تشویق و ترغیب هم میتوانند مسیری رعب آور را طی کنند و آینده خود را به تباهی بکشانند.
پیشگیری و درمان از آن جا که تولد با ویژگی تکانشگری صفتی حرف آخر را نمیزند و پرورش چنین فردی در فضای خانوادگی به هنجار میتواند فردی سالم را به جامعه عرضه کند، میتوان به پیشگیری خوش بین بود. مهمترین گام در پیشگیری از چنین آسیبی ارتقای سطح توانایی مدیریت به هنجار احساسات در فضای خانواده است. بدین منظور والدینی که خودشان در این زمینه مشکل دارند باید با مراجعه به روان شناس به حل مشکل خود اقدام کنند تا بتوانند به عنوان الگویی مناسب برای فرزندشان عمل و از تکرار و تشدید مشکل در مدیریت مناسب احساسات در نسلهای بعدی جلوگیری کنند. همچنین فرد مبتلا به این مشکل میتواند با مراجعه به روان شناس برای حل مشکل خویش در این زمینه گام بردارد.
هیجانات و برخورد مناسب با آنها تجاربی مانند شادی، غم، نفرت، علاقه، احساس گناه، شرم یا خجالت، تعجب و ... دنیای احساسات ما انسانها را میسازند. این تجارب به زندگی ما رنگ بخشیده و دوام زندگی انسانی را تأمین میکنند، چنان که افراد با عشق برای ازدواج انگیزه مند میشوند و برای مراقبت از فرزندشان از جان و مال شان میگذرند. اگر کودک توانایی شناسایی، نام گذاری، تمایز و مدیریت سالم این احساسات را بیاموزد، میتواند همچنان از جوانب مثبت احساسات بهرهمند شود، ولی اگر در این زمینه الگوهای مناسبی نداشته باشد شدت احساسات به حدود بحرانی میرسد و در تعامل با فقدان مهارتهای مدیریت احساسی مناسب مشکل دو چندان میشود و بروز انواع آسیبهای روانی قابل پیش بینی است.