عوامل موفقیت القاعده چگونه میتوانند گروههای وابسته به داعش را تقویت کنند؟! /داعش بعدی کجا رشد خواهد کرد؟
پیشگیری از ظهور مجدد داعش در لیبی نیازمند پایش میدانی دقیق تحرکات در این کشور و همکاری با کشورهای اروپایی است که ممکن است اطلاعات مفصل جاسوسی از تحولات گروههای تروریستی داشته باشند. خطری که در لیبی در کمین نشسته فراتر از داعش است.
پایگاه خبری تحلیلی فردا:
درحالیکه خلافت اسلامی در حال نابودی است، یکی از گروههای وابسته به آن میتواند تا حدی رشد کند که حتی از گروه اصلی در دوران اوج قدرتش در ۲۰۱۵ هم مرگبارتر و از لحاظ عملیاتی توانمندتر شود. با وجود گروههای وابسته و شعبات داعش در سرتاسر جهان هیچ کمبودی ازنظر جایگزین برای گرفتن جای داعش بهعنوان خطرناکترین گروه تروریستی جهان وجود ندارد.
عوامل زیادی میتواند به ظهور یک شعبهی جدید از داعش کمک کند ازجمله ضعف نسبی نیروهای امنیتی در منطقهی فعالیت تروریستها که تشخیص اینکه کدام گروه وابسته به تهدید اصلی آینده تبدیل خواهد شد را دشوار میکند. علاوه بر این اندازهگیری سطح تهید به شناخت دقیقی از ظرفیتهای گروههای وابسته، میزان در دسترس بودن پناهگاهها و توانایی گروه برای جایگزین کردن منابعش بستگی نیاز دارد.
ظهور القاعده در شبهجزیره عربستان طرحی از نحوهی غلبهی دولت اسلامی بعدی که ممکن است سر برآورد را به دست میدهد. القاعدهی عربستان تقریباً یک دهه بعد از شکلگیری هستهی اصلی القاعده توسط اسامه بن لادن شکل گرفت که ریشه در افغانستان و داشت و مجبور شده بود سالها جنگ خشن ضد تروریستی با پول ایالات متحده را تحمل کند. القاعدهی عربستان به دنبال ادغام اعضای سعودی القاعده با شبکههای یمنی در ۲۰۰۹ شکل گرفت. چند سال بعد رهبر القاعدهی عربستان نصیر الوحیشی به مقام رهبر کل القاعده رسید و القاعده عربستان از ارتباط اعضای خود با هستهي مرکزی رهبری القاعده بهعنوان ابزار استخدام برای متقاعد کردن تکفیریها برای پیوستن به سازمان خود استفاده کرد.
از میان حدود نیم دوجین از گروههای وابسته به القاعده، این القاعدهی عربستان بود که به مصممترین گروه برای حمله به غرب تبدیل شد. هستهی اصلی القاعده سالها بود که ظرفیت حملهی جدی به غرب نداشت اما القاعدهی عربستان توانسته بود چندین حملهی «نزدیک به هدف» علیه خطوط هواپیمایی ایالاتمتحده انجام دهد ازجمله نقشهی کمربند انفجاری در ۲۰۰۹ و نقشهی دیگری علیه هواپیماهای باری با بمبهایی که در کارتریج پرینترها جاسازیشده بود در سال ۲۰۱۰. القاعدهی عربستان آنچنان خطر بزرگی محسوب میشد که رئیس سیا دیوید پترائوس یک بار ابراهیم حسن الاسیری استاد بمبسازی این گروه را بهعنوان «خطرناکترین مرد جهان» معرفی کرد. بر اساس گزارشهای رسیده الاسیری اوت گذشته براثر حملهی پهپادی در یمن کشته شده است.
جنبهی مهم دیگر موفقیت القاعدهی عربستان تکامل ادامهدار پروپاگاندای تکفیری و نفوذ رسانهای آن بود که قسمت عمدهی آن به خاطر روحانی افراطی آمریکاییتبار انور العولقی بود، کسی که توانسته بود قبل از مرگش در ۲۰۱۱ رهروان زیادی پیدا کند. یکی از پیروانش نادال حسن بود، یک روانشناس ارتش آمریکا که قبل از آنکه در یک حمله در فورت هود تگزاس در ۲۰۰۹ سیزده نفر را بکشد با العولقی از طریق ایمیل به مدت یک سال در ارتباط بود.
سخنرانیهای تأثیرگذار اینترنتی انور العولقی الهامبخش نسل جدیدی از تروریستها بود که علیه غرب دست به حمله میزدند. چندین تن از برجستهترین عاملان حملات تروریستی در خاک آمریکا - بمبگذاری در ماراتن بوستون، حملات سن برناردینو و احمد رحمانی کسی که عامل حملات در نیویورک و نیوجرسی بود - همگی تحت تأثیر پروپاگاندای تکفیری انور العولقی بودهاند.
القاعدهی عربستان همچنین ماهرترین گروه در ایجاد تعادل مؤثر بین اهداف منطقهای و جهانی بود. متخصص امور تروریسم دنیل بیمن گفته است «القاعدهی عربستان نسبت به مسائلی که برای گروههای محلی اهمیت دارند حساسیت نشان میدهد از جمله پیچیدگیهای قبیلهای یمن. این گروه بهوضوح نسبت به هویتهای قبیلهای و نارضایتیهای محلی توجه داشته به این دلیل که القاعده یاد گرفته و این تجربه را گروههای وابستهاش هم منتقل کرده که باید نسبت به ملیگرایی احترام بگذارند.» در یمن تکفیریها رابطهی خوبی با قبائل محلی داشتهاند و نسبت به اجرای شریعت از خود انعطاف نشان دادهاند. باوجود تمرکز بر مسائل قبیلهای در یمن، القاعدهی عربستان همزمان توانسته در حملات به شارلی ابدو در پاریس در سال ۲۰۱۵ هم نقش ایفا کند. گروه علاوه بر این توانسته روابط رو به گسترش نزدیکی با الشباب در سومالی داشته باشد و قبل از این هم بهعنوان یک میانجی بین سایر گروهها عمل کند ازجمله شباب، القاعده در مغرب اسلامی و جبهه النصره.
عوامل شناخته شدهای که منجر به موفقیت القاعدهی شاخهی عربستان شد، به شناسایی شرایطی که میتواند گروههای وابستهی داعش را قادر کند به موقعیت خطرناک مشابه دست یابند، کمک میکند. وقتی القاعدهی عربستان ظهور کرد، یمن یک دولت ورشکسته بود که در میانهی یک جنگ خانمانسوز داخلی قرار داشت اما ضمناً محیط مناسبی بود برای تروریستها که در آن آموزش ببینند، سازماندهی شوند و طرح حملات پیچیده علیه غرب را بچینند.
وضعیت لیبی فعلی شبیهترین وضعیت به یمن بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ است که محیط را برای ظهور القاعدهی عربستان فراهم کرد. به دلایل بسیار، لیبی ممکن است بهترین پناهگاه برای گروههای تروریستی در آیندهی نزدیک باشد. منطقهی لیبی غرق در سلاح است، هیچ دولت به رسمیت شناخته شدهای وجود ندارد، اعمال حاکمیتی در کار نیست و به عنوان نقطهی تلاقی تکفیریها از همهی انواع و اقسام آنها عمل میکند که تنها در فاصلهی ۲۰۰ کیلومتری اروپا قرار گرفتهاند.
اگرچه تخمین زده میشود تعداد شبهنظامیان مرتبط با داعش در لیبی صد نفر باشند، اما همین تعداد کم در دو عملیات مهم خارجی در خاک اروپا نقش داشتهاند از جمله حمله به بازار در کریسمس ۲۰۱۶ در برلین و بمبگذاری مرگبار در کنسرت منچستر در ۲۰۱۷. این گروه همچنین حملات منطقهای مرگباری در باردو و سوسه در تونس انجام دادهاند. کشور لیبی در یک حالت آنارشی باقی مانده که در آن انواع گروههای تکفیری تروریستی باهم میجنگند و مواضعشان را باهم رد و بدل میکنند و هر از چند گاهی عملیات تروریستی هم ترتیب میدهند. از همه نگرانکنندهتر اینکه داعش گروههای تخصصیای در لیبی نگه داشته است از جمله «تیپ صحرا» و « ادارهی امور مرزی و مهاجرت» که مسئول عملیات خارجی، پشتیبانی و عضوگیری است.
پیشگیری از ظهور مجدد داعش در لیبی نیازمند پایش میدانی دقیق تحرکات در این کشور و همکاری با کشورهای اروپایی است که ممکن است اطلاعات مفصل جاسوسی از تحولات گروههای تروریستی داشته باشند. خطری که در لیبی در کمین نشسته فراتر از داعش است، مسئله بر سر این است که لیبی محل ترکیب انواع تهدیدهای بالقوه شده است که آن را به بهترین پناهگاه گروههای تروریستی تبدیل کرده است همان نقشی که یمن برای القاعدهی عربستان ایفا کرد. اگر ایالات متحده واقعاً به دنبال این است که خاک خود را از حملات تروریستی حفظ کند در حالی که آخرین بازماندههای داعش را از بین میبرد باید بهشدت برای پیشگیری از ظهور یک گروه حتی خطرناکتر که قادر به حمله به غرب است تلاش کند.