سرقت از دختران دمبخت برای ماه عسل ایتالیایی!
پسر جوان و نامزدش که رؤیای سفر به ایتالیا برای ماهعسل را در سر داشتند نقشه سرقت از دختران پولدار را طراحی کردند، اما در آخرین سرقت دختر جوان کارت باشگاهش را در محل جا گذاشت و دستشان رو شد.
روزنامه جوان: پسر جوان و نامزدش که رؤیای سفر به ایتالیا برای ماهعسل را در سر داشتند نقشه سرقت از دختران پولدار را طراحی کردند، اما در آخرین سرقت دختر جوان کارت باشگاهش را در محل جا گذاشت و دستشان رو شد. به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل دختر جوانی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت: لحظاتی قبل پسر و دختر جوانی به بهانه خواستگاری او را در خانهاش بیهوش کردند و همه اموال گرانقیمتش را سرقت کردهاند. پس از اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس پایتخت برای بررسی موضوع محل حادثه که خانه ویلایی در شمال تهران بود اعزام شدند. شاکی در توضیح ماجرا گفت: پدرم بازاری است و وضع مالی خوبی داریم. در زندگی هر چه لازم داشتم برای من فراهم میشد و همیشه فکر میکردم در زندگیام هیچ کمبودی ندارم، چون غرق در ناز و نعمت بودم و به تنها چیزی که فکر نمیکردم ازدواج بود و به تمامی خواستگارهایم جواب رد دادم، اما الان مدتی است که تصمیم گرفتهام ازدواج کنم و زندگی مستقلی از پدر و مادرم داشته باشم به همین دلیل در چند سایت همسریابی ثبت نام کردم و مشخصات خودم و مشخصات همسر ایدهآلم را نوشتم تا از این طریق راهی خانه بخت شوم. در این مدت چند نفری با من تماس گرفتند، اما شرایط ما با هم یکی نبود و به خواستگاری نرسید تا اینکه چند روز قبل پسر جوانی به نام کیوان با من تماس گرفت و پیشنهاد ازدواج داد. او خودش را تحصیلکرده و مهندس معرفی کرد و مدعی شد بازرگان است که پس از خواندن شرایط ازدواج من در سایت همسریابی تصمیم گرفته است برای خواستگاری با من حرف بزند. وی ادامه داد: پس از این من و کیوان چند روزی با هم ارتباط تلفنی داشتیم و درباره زندگی آیندهمان حرف میزدیم تا اینکه کیوان پیشنهاد داد همراه خواهرش برای دیدن من به خانه ما بیاید که قبول کردم. قرار شد آن روز من تنها در خانه باشم که کیوان و همراه دختر جوانی وارد خانه ما شدند. با خوشرویی از آنها پذیرایی کردم تا اینکه پس از خوردن شربتی احساس کردم سرم گیج شده و ناگهان بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم مادرم بالای سرم بود که فهمیدم کیوان و دختر جوان مرا با شربت مسموم بیهوش کرده و تمامی طلاها، پولها و اموال گرانقیمتی خانهمان را سرقت کردهاند.
جا گذاشتن کارت باشگاه مأموران در بررسیهای محل حادثه کارت باشگاه ورزشی دختر جوانی به نام آزیتا را پیدا کردند که حکایت از این داشت دختر جوان که همراه خواستگار قلابی به این خانه آمده است پس از سرقت، کارت باشگاهش را جا گذاشته است. بدین ترتیب مأموران با دستور قاضی پرونده تحقیقات برای شناسایی آزیتا را آغاز کردند تا اینکه وی را در خانهشان در یکی از خیابانهای جنوبی تهران شناسایی و دستگیر کردند. متهم ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به سرقت از خانه دختر جوان با همدستی نامزدش به نام کیوان اعتراف کرد. پس از این مأموران کیوان را بازداشت کردند. وی که چارهای جز اعتراف نداشت در بازجوییها به چند سرقت به همین شیوه اعتراف کرد. متهم گفت: چند سالی است با آزیتا که دخترهمسایه ما است رابطه دوستی دارم. ما دو نفر عاشق و دلباخته هم بودیم و قرار داشتیم با هم ازدواج کنیم. از آنجایی که کار درست و در آمد خوبی نداشتیم ازدواج ما به عقب افتاد تا اینکه در نهایت چند ماه قبل همراه خانوادهام به خواستگاریاش رفتم و پدر و مادرش قبول کردند با هم ازدواج کنیم. ما دو نفر نامزد شدیم و برای زندگی آیندهمان رؤیاپردازی میکردیم. آزیتا همیشه دوست داشت اولین سفرش به کشور ایتالیا برود و به گفته خودش عاشق ونیز بود. او زمانی که به خواستگارش رفتم قرار گذاشت برای ماهعسل او را به ایتالیا ببرم و از آنجایی که خیلی او را دوست داشتم قبول کردم، اما چون هزینه سفر نداشتیم نقشه سرقت از دختران جوان پولدار را به بهانه خواستگاری طراحی و اجرا کردیم. من هر روز به سایت همسریابی میرفتم و دختران پولداری که در این سایت برای پیدا کردن شوهر ثبت نام کرده بودند شناسایی میکردم و تلفنی با آنها حرف میزدم. در این مدت چند نفری را به همین شیوه فریب دادم و همراه آزیتا برای دیدن آنها به خانهشان میرفتیم. معمولاً دختران جوان با شربت و چایی و قهوه از ما پذیرایی میکردند که در فرصت مناسب وقتی دختران جوان برای آوردن شیرینی یا آب به آشپزخانه میرفتند آزیتا شربت یا چایی آنها را مسموم میکرد و بعد از اینکه بیهوش میشدند اموال آنها را سرقت و فرار میکردیم. وی در پایان گفت: نقشه ما حساب شده طراحی شده بود، اما در آخرین سرقت آزیتا کارت باشگاهش را در محل سرقت جا گذاشت و همین کارت ما را به دام انداخت. تحقیقات از متهمان ادامه دارد. منبع: روزنامه جوان