فقیه: برخی با تقلید از هالیوود فیلم دفاع مقدس میسازند
بازیگر پیشکسوت سینمای دفاع مقدس گفت: عدهای از فیلمسازان بودجههای سنگینی را خرج فیلمهای دفاع مقدسی میکنند که هیچ سنخیتی با روحیه رزمندگان ما ندارد.
خبرگزاری فارس: مهدی فقیه چهره درخشان و از محبوبترین بازیگران سینمای ایران است که با نقشآفرینی در فیلمهایی نظیر «هور در آتش» و «لیلی با من است» به شهرت رسید.
این بازیگر ۷۳ ساله شیرازی پس از تحصیل در فرانسه به ایران بازگشت و با فعالیتهایی نظیر برگزاری تئاترهای عروسکی مقدمهای برای حضورش در سینما را رقم زد.
بیشترین حضور این بازیگر شناختهشده در فیلمهایی با موضوعات قرآنی و فیلمهای دفاع مقدس بوده است.
خبرنگار فارس با این هنرمند پیشکسوت شیرازی گفتوگویی پیرامون وضعیت سینمای حال حاضر ایران کرده که در ادامه میخوانید.
** چه چیزی شما را به دنیای هنر علاقهمند کرد؟
هنر برای من همان تجلی انسانیتی است که در فرهنگم وجود دارد. من در شیراز و در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدم و سپس برای تحصیلات به فرانسه رفتم، اما چیزی که همیشه همراه من بود این اصل بود که انسانیت و ارزشهای انسانی را میتوان به تصویر کشید و آن را به نسلهای بعد منتقل کرد. بعد از بازگشتم از اروپا و در دوران پیش از انقلاب تئاترهای متعدد عروسکی در شیراز به اجرا در آورده و بسیاری از کودکان را روانه سالنها کردیم تا موضوعات اخلاقی را با زبانی ساده به آنها یاد دهیم. اصلیترین رسالتی که از دنیای هنر در ذهن داشتیم نیز همین بود.
سالهای بعد و در فیلمهای دفاع مقدس نیز این اصل مد نظرم بود که هنر باید بازتاب اخلاقیات انسانی باشد. همین شد که پیشنهاد بازی در نقش یک عارف را در فیلم «هور در آتش» را پذیرفتم. بازی در این فیلم نقطه عطف شناختهشدن عمومیم نزد مردم بود.
**خودتان بازی در کدام یک از فیلمهایی را که در آن نقش داشتهاید بیشتر دوست دارید؟
سریالها و فیلمهایی را که تا کنون بازی کردهام بسیار دوست دارم، اما بازی در فیلمهای «ملک سلیمان» و «مریم مقدس» تجربههای فوقالعادهای بودند. همچنین تجربه بازی در «لیلی با من است» بسیار برایم منحصربهفرد بود که استقبال فراوان مردم از این فیلم نیز گواه بر موفقیت آن داشت.
**راز موفقیت فیلمهایی مثل لیلی با من است در چه بود؟
راز جاودانگی یک اثر هنری در این است که افراد مختلف جامعه با آن احساس همذات پنداری کنند. یعنی وقتی یک فیلم بتواند با سادهترین شکل ممکن مفاهیمی انسانی را به مخاطب عرضه کند فیلم موفقی است. به نظر من برخی از فیلمهای دفاع مقدس که جاودانه شدند و در تاریخ سینمای ایران ماندند به این علت است که در آنها رشادتهای رزمندگان با زبانی ساده به مخاطبان عرضه شد. البته همین فیلم هور در آتش در بخش فلسفه دانشگاه شیکاگو مورد تقدیر و تشکر قرار گرفت چرا که فلسفه خالص و عرفان در این اثر متجلی بود.
سینمای فاخر ما آمیخته با فرهنگ کهن ماست و معنویت یکی از ارکان مهم این فرهنگ است که در آثار هنری ما از دیرباز متجلی بوده است. عرفان یکی از محورهای اصلی تمام فیلمهایی است که در تاریخ سینمای ایران ماندگار شده است. از آثار فاخر سینمای دفاع مقدس مثل لیلی با من است گرفته تا فیلمهای مرحوم کیارستمی که در عرصه جهانی میدرخشند دارای یک وجه مشترکند و آن این است که عمق محتوای این فیلمها در ساده بودن آنهاست.
کیارستمی یکی از کسانی بود که ثابت کرد میتوان با کمترین امکانات و کمترین خرج فیلم ساخت، اما باید تفکری پشت آن فیلم وجود داشته باشد. اما متاسفانه در این سالها عدهای از سینماگران ناآگاهانه نسل جوان را با ارزشهای دینی و اصیل بیگانه کردهاند.
**یعنی سینما ایران را در یک مسیر انحرافی میبینید؟
تا حدودی بله. متاسفانه این روزها به تقلید از هالیوود فیلم دفاع مقدس میسازند. برخی از فیلمسازان میآیند و بودجههای هنگفتی میگیرند و مدعی میشوند که میخواهند فیلم ارزشی بسازند، اما خروجی آنها فیلمهایی است که یک تقلید کورکورانه هالیوود را با ظاهر سینمای دفاع مقدس به ما نشان میدهد. در واقع سینمایی که معمولاً این سالها با نام دفاع مقدس به مردم عرضه شده فیلمهای پرخرج و شلوغی است که کمتر مورد استقبال قرار گرفته است.
**اما با این وجود برخی از همین فیلمهای پرخرج مثل اخراجیها فروش خوبی هم داشتهاند. درست است؟
بله. اما به چه قیمت؟ ما نمیگوییم هشت سال جنگ بلکه میگوییم دفاع مقدس. دفاع ما در مقابل بیگانه مقدس بوده است بنابراین فیلمهایی که به نوعی از فلسفه و جهانبینی رزمندگان قداستزدایی کند را نمیپسندم.
در زمان جنگ افرادی را داشتیم که بدنشان پر از خالکوبی بود، اما وقتی که شهید شدند متوجه شدیم که بر بدنشان چنین نقوشی وجود دارد. این است که میگویم دفاع مقدس حرمت داشت چه نزد یک فرد مذهبی و چه هر فرد دیگری. این آن چیزی است که در فیلمی که ذکر کردید نمیبینیم.
**در واقع میگویید که مشکل سینمای ما پول و بودجه نیست بلکه فقدان تفکر و اندیشه پشت فیلمهاست؟
دقیقا همینطور فکر میکنم. حتی خارج از حوزه سینمای دفاع مقدس و در بحث فیلمهای کمدی شاهد هستیم که فیلمهای مبتذل و سطح پایینی ساخته میشود که تاریخ انقضایشان بعد از خروج مخاطب از سالن سینما در ذهن تمام میشود! یعنی فیلمهایی به شدت سطحی که فقط کارکردی مصرفگرایانه دارند به مخاطب داده میشود. تهی از هرگونه تفکر و تهی از هرگونه ارزش!
ژانر کمدی هم سطوح مختلف دارد. مثلاً فیلمهای چارلی چاپلین با سادهترین فرم آنقدر ارزشمند هستند که هنوز هم مردم را به خنده وامیدارند. اما آنچه که این سالها از سینمای کمدی تجربه میکنیم فیلمهای پرخرج پرزرق و برقی است که گاهاً اخلاقیات را هم زیر سوال میبرند و این از فقدان سیاستگذاری فرهنگی ناشی میشود. در تلوزیون هم موضوع همین است.
**در تلویزیون؟
زمانی در تلویزیون سریالهای باارزشی مثل سربداران پخش میشد که هم حرف از ارزشهای انسانی در آن بود و هم سریالهای خوشساختی بودند و از کیفیت هنری بالایی برخوردار بودند، اما این روزها تلویزیون با تولید برنامههای آیتمی فراوان اعتماد مردم را به خود کم کرده. البته برای حل همه این مشکلات باید بر فقدان سیاستگزاری فرهنگی در کشور فائق آمد.
**فقدان سیاستگذاری فرهنگی؟
بله. امام خمینی (ره) فرموده بود که انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است. اما آنچه که در این سالها شاهد هستیم این است که متولیان فرهنگی کمترین زحمت را برای ارتقا سطح فرهنگی و فکری جامعه نمیکنند. متاسفانه به مردم این جامعه در تلویزیون و دیگر رسانهها کالاهای فرهنگی مبتذل و برنامههای آیتمی داده میشود.
متاسفانه با این که چهار دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد ما هنوز یک مرکز تصمیمگیری فرهنگی در کشور نداریم این در حالی است که مهمترین دغدغه امام خمینی (ره) مسائل فرهنگی جامعه بود.
مردم ما مردمی هستند که لایق نابترین و فاخرترین آثار هنری هستند و سیری در تاریخ هنر ایران این را نشان میدهد، اما متاسفانه در بحث سیاستگزاری فرهنگی ضعف است اگر سیاستگزاری فرهنگی صحیح وجود داشته باشد اولین سودش به کودکان و جوانانی میرسد که در آن جامعه زندگی میکنند.
**نظرتان در مورد سلبریتیهایی که در فضای مجازی آرامش روانی جامعه را خدشهدار میکنند چیست؟
یک هنرمند میتواند منتقد مسائل جامعهاش باشد، اما نه تا این حد که بدون هیچ مطالعه و پژوهشی در مورد سیاست و اقتصاد اظهارنظر کند. متاسفانه برخی از بازیگران برای به چشم آمدن حرفهایی غیرعلمی و بیاعتباری در مورد سیاست میزنند و این مشکل از یک سو سبب آشوب فکری طرفداران خودشان و از سوی دیگر ارزش و وجهه هنرمند را پایین میآورد.
بسیاری از سلبریتیهایی که از اقتصاد و سیاست مینالند ذرهای از این علوم نمیدانند و فقط حرفهایی سطحی را منتشر میکنند.