حقایقی درباره نژاد انسان که شگفت زده تان میکند!
اگر چه مدت زمان زیادی از وجود انسان در روی این کره خاکی نمیگذرد، اما همین حضور کوتاه تاثیر خود را بر جهان گذاشته و در ستارگان و سیارههایی که چندین سال نوری با ما فاصله دارند احساس شده است.
روزیاتو: ما انسانها به دلیل ظاهر خاص و البته مغز هوشمندمان از دیگر حیوانات متمایز هستیم. اما ما چطور به اینجا رسیدیم که روی دو پا راه رفته، درون خانههایی بتونی زندگی کرده و سریالهای نتفلیکس را تماشا میکنیم؟!
علیرغم وسعت نژادی در میان انسان ها، همه ما اکثراً از یک تبار آفریقایی مشترک هستیم و هر چند امروز شاهد انفجار جمعیت هستیم، اما روزگاری در خطر انقراض قرار داشته ایم.
اگر چه مدت زمان زیادی از وجود انسان در روی این کره خاکی نمیگذرد، اما همین حضور کوتاه تاثیر خود را بر جهان گذاشته و در ستارگان و سیارههایی که چندین سال نوری با ما فاصله دارند احساس شده است. همانطور که گفته شد انسانها یک دار و دسته قدیمی و عجیب از ساکنان زمین هستند که برخلاف دیگر جانوران تنها به خوردن و خوابیدن و آمیزش جنسی راضی نبوده و چنان خاص هستند که برای خود تمدنی روی کره زمین خلق کرده اند. اما ۷ واقعیت جالب و باورنکردنی در مورد نژاد انسان وجود دارد که باعث شده به این موجودات شگفت انگیز تبدیل شویم. ۷- تنها چند خانواده معدود موفق به خارج شدن از آفریقا شدند
زمانی که مردم شناسان اعلام کردند که تمامی نسل بشر از آفریقای باستان نشأت گرفته اند کسی معنای این موضوع را نمیدانست. تنها در آفریقا بیش از ۱۴ نسل انسانی متفاوت وجود داشت که ظاهراً تنها یک دودمان از آنها موفق شد زنده مانده و خود را به خارج از آفریقا برساند، آن هم تنها با کمک شانس. عبور از قاره آفریقا و وارد شدن به دیگر نقاط جهان، سفری بسیار سخت و پرمخاطره بوده است. بر اساس مدارک بدست آمده تنها یک گروه از انسانهای اولیه موفق به انجام این کار شدند که بعدها در اثر تغییرات آب و هوایی همگی جانشان را از دست دادند.
بعدها، در حدود ۷۰٫۰۰۰ هزار سال پیش، گروهی کوچک از انسانها که شاید تعداد آنها کمتر از ۲۰۰ نفر بود با عبور از دریای سرخ و از طریق گذرگاهی که به «دروازه غم» مشهور است خود را به عربستان، آسیا و اروپا رساندند. مطالعات ژنتیک نشان میدهد که تمامی انسانهای غیرآفریقایی امروزی از نسل انسانهایی هستند که توانستند از طریق این دروازه خود را به مناطق خارج از قاره آفریقا برسانند. ۶- روزگاری انسانها موجوداتی در خطر انقراض بودند
شاید به لطف اولین ماجراجویان بود که انسان توانست از قاره آفریقا خارج شود، اما وقتی که انسانهای اولیه توانستند از آفریقا خارج شوند تازه مشکلات آنها آغاز شد. محققان دریافته اند که در روزگاری که نسل انسان در حال پخش شدن در آفریقا، اروپا و آسیا بود تنها حدود ۱۸٫۵۰۰ نفر با توانایی تولید نسل در تمام کره زمین وجود داشت. این عدد در روزگار کنونی هر موجود زندهای را در فهرست گونههای در خطر انقراض قرار میدهد.
انسانها نسبت به بسیاری از پرعموهای نخستینی خود تنوع ژنتیکی کمتری دارد و این موضوع به همان دورن نزدیک به انقراض نسل انسان باز میگردد. برخی بر این باورند که تغییرات آب و هوایی باعث مرگ و میر شدید انسانها در آن دوران شده است و برخی دیگر نیز انفجارهای مرگبار آتشفشانی که باعث وقوع یک زمستان بسیار سرد و طولانی شده و در اثر یک انفجار هستهای بزرگ نیز میتواند بار دیگر رخ دهد را مقصر دانسته اند. ۵- شاید چینیها گونه متفاوتی از دیگر انسانها باشند
همانطور که گفتیم تمامی انسانهای غیرآفریقایی از دودمان انسانهای اولیه ساکن قاره آفریقا هستند، اما همه با این فرضیه موافق نیستند. یک جریان در حال گسترش در میان انسان شناسان چینی وجود دارد که بر این باور است که چینیها از بخش مجزایی از انسانهای اولیه با نام «homo erectus»ها بوجود آمده اند، انسانهایی که بسیار زودتر از انسانهای «homo sapiens» توانسته اند خود را به خارج از قاره آفریقا برسانند. این موضوع میتواند دلیلی بر تفاوت فاحش ویژگیهای ظاهری و ژنتیکی چینیها از انسانهای سیاهپوست آفریقایی باشد.
یکی دیگر از استدلالات این افراد این است که بسیاری از ابزارها و آلاتی که توسط باستان شناسان در چین یافت شده بسیار قدیمیتر و بدویتر از یافتههای مربوط به انسانهای «homo sapiens» است که نشان میدهد این نیاکان چینی به اندازه انسانهای بعدی باهوش نبوده و مهارت کمتری در ساخت ابزار و وسایل داشته اند. البته تمامی آزمایشات ژنتیکی نشان داده که چینیها نیز از یک منشاء مشترک با بقیه انسانهای روی زمین بدنیا آمده اند. برخی نیز عدم وجود ابزارهای سنگی در میان چینیها را به این موضوع نسبت میدهند که در آن دوران چینیها بیشتر ابزار آلات خود را با استفاده از چوب بامبو میساخته اند. ۴- اروپاییها به خاطر ویتامین D. سفید هستند
وقتی که در مورد منشأ مشترک انسانی علیرغم تفاوتهای فاحش ظاهری بین انسانها صحبت میکنیم اولین سوالی که به ذهن میرسد این است که اگر همه ما از نسل انسانهای سیاهپوست هستیم چرا امروزه بسیاری از انسانهای غیرآفریقایی سفید هستند؟ همانطور که بسیاری بر این باورند که نسل انسانهای آسیایی در پاسخ به آب و هوای سردتر نسبت به آفریقا، جثههایی کوچکتر و صورتهایی صافتر پیدا کرده اند، بر اساس باور برخی محققان، صورتهای رنگ پریدهتر و سفیدتر اروپاییها نیز در واکنش به ضعیف بودن نور خورشید در مناطق شمال اروپا شکل گرفته است. همه چیز به ویتامین D. مربوط میشود.
این ویتامین بسیار حیاتی هنگامی که در معرض آفتاب قرار میگیریم در درون پوست ساخته میشود. در حالی که داشتن پوست تیره برای مقابله با اشعه ماوراء بنفش و مضر خورشید مناسب است، اما از تولید ویتامین D. در آب و هوای بارانی و کم آفتاب اروپا جلوگیری میکند. کمبود ویتامین مذکور در بدن میتواند به ناهنجاریهایی در استخوان و حتی مرگ منجر شود. بدین ترتیب میتوان گفت که داشتن پوستی با رنگ روشن یک شیوه تکاملی بوده، زیرا افراد دارای پوستهای تیره شانس کمتری برای زنده ماندن در آب و هوای سرد و بدون آفتاب اروپا داشتند. ۳- انسانها از لحاظ فیزیکی ضعیف نیستند
شاید فکر کنید که مغز نسبتاً بزرگ انسانهای اولیه تنها وسییله دفاعی و برتری شان در قلمرو جانوری گذشته بوده است. ما چنگال نداریم، یا خز ضخیم و دندانهای تیز، اما چگونه توانسته ایم به صدر زنجیره غذایی برسیم. پس میتوان گفت که نمیتوان تنها به کمک مغز از پسِ تمامی اعضای قلمرو حیوانات برآمد. مطالعات نشان میدهد که تواناییهای فیزیکی انسان از آنچه که فکر میکنید بیشتر است.
به عنوان یک حیوان پستاندار و البته یک نخستی، انسانها شناگران خارق العادهای هستند که میتوانند مسافتهای طولانی را شنا کرده و در آبهای عمیق ماهیگیری کنند. همچنین ما انسان ها، دوندگان استثنایی هستیم که اگر چه نمیتوانیم با یک چیتا رقابت کنیم، اما در مسافتهای طولانی انسان میتواند هر حیوان دیگری را شکست دهد. ما میتوانیم همچنان به تعقیب و گریز ادامه دهیم و ناگهان بر سر قربانی آوار شده و آن را شکار کنیم. ۲- حبابهای سیگنالهای رادیویی ما به دورترین ستارهها رسیده است
نژاد انسان
در مدت زمان کوتاهی که از پیدایش نسل بشر میگذرد، ما نه تنها تاثیر خود را بر کل سیاره زمین تحمیل کرده ایم بلکه تمامی فضا را نیز تحت تاثیر قرار داده ایم. از حدود یک دهه پیش که شروع به ارسال سیگنالهای رادیویی کردیم، این سیگنالها با سرعت نور به سمت فضای بیرون رفته و هر لحظه بیشتر و بیشتر شده و حبابهایی را در اطراف زمین شکل داده اند.
در شرایطی که ۱۰۰ سال نوری در مقیاس کل جهان هستی به اندازه یک چشم به هم زدن است، این سیگنالهای رادیویی در عرض ۷۴ سال نوری به دور دستترین نقاط جهان هستی رسیده و اگر تمدنهایی در این نقاط وجود داشته باشد میتوانند برنامههای تلویزیونی ما را تماشا کنند. جالبتر این که علاوه بر این سیگنال ها، سیگنالهای دیگری تنها با هدف تماس برقرار کردن با دیگر گونههای حیات در جهان هستی مخابره شده است که در صورت وجود حیاتی غیر از حیات کره زمین، این سیگنالها توسط آنها دریافت خواهد شد. ۱- انفجار انسانی
حقایق باورنکردنی درباره نژاد انسان که شگفت زده تان میکند!
انسان از چند قبیله در حال انقراض به گونه غالب کره زمین تبدیل شده است. البته این تکامل چندین میلیون سال وقت ما را گرفت. ما نیز چندین میلیون سال به شکلی وحشی و مانند دیگر حیوانات زندگی کردیم. اختراع آتش موفقیتی بزرگ برای ما بود و هزاران سال نیز به شکل دستههایی شکارچی و کوچ نشین دور از هم زندگی کردیم. با شروع عصر زراعت همه چیز سرعت غیرقابل تصوری گرفت، زیرا یاد گرفتن کشاورزی باعث شد انسانها بتوانند مقادیر مازادی غذا تولید کنند. بدین ترتیب انسانها وقت اضافی خود را در خدمت ساخت اجتماعات، شهرها و در نهایت ابرشهرها قرار دادند.
سپس وقت این را پیدا کردیم که بنشینیم و به علم، هنر، مهندس و دین فکر کنیم. امپراطوریها را ساختیم و جمعیت بیشتر و بیشتر شد. تنها در ۵۰ سال گذشته تعداد انسانهای روی کره زمین دو برابر شده است. در دو روز آینده، انسان دادههای بسیار بیشتری نسبت به دادههایی که از طلوع تمدن تا سال ۲۰۰۳ تولید شده تولید خواهد کرد. بشر هنوز در شروع کار خود قرار دارد و با برداشتن گامهایی در آینده نزدیک میتوانیم به گونههایی بین سیارهای تبدیل شویم و اگر به همین شکل کنونی پیش برویم معلوم نیست یک میلیون سال دیگر به کجا رسیده باشیم.
منبع: روزیاتو