دغدغه‌های ویترینی یک فیلمساز

فیلم سینمایی «جاده قدیم» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی خانم منیژه حکمت در حال اکران در سالن‌های سینماست. این فیلم برای اولین‌بار در جشنواره فیلم فجر سال قبل رونمایی شده بود.

کد خبر : 878186

صبح نو: جاده قدیم در جشنواره به توفیق خاصی دست پیدا نکرد. منیژه حکمت قبل از جاده قدیم، فیلم‌های «زندان زنان» و «سه زن» را نیز ساخته است. او در بخش‌های مختلف سینما تجربه کار دارد و به‌جز عرصه هنر، در کنش‌های سیاسی و اجتماعی نیز فعال بوده است.

در فیلم اخیر حکمت، خانم‌ها و آقایان مهتاب کرامتی، آتیلا پسیانی، پرویز پورحسینی، محمدرضا غفاری، ترلان پروانه و بهناز جعفری بازی کرده‌اند.

کتی‌برای‌یک‌دکمه! اشاره کوچکی به داستان و شخصیت‌پردازی این فیلم کافی است تا اوضاع فیلم اخیر منیژه حکمت مشخص شود. زنی در خانواده‌ای امروزی و با شرایطی مناسب به تصویر کشیده می‌شود که در کارش موفق است. ناگهان براثر اتفاقی در شب عید خودش و خانواده‌اش وارد بحران می‌شوند. بسیاری از اهل فن معتقدند که وقتی فیلمساز قصه‌اش را برای جنس خاصی بنویسد، از محدوده دایره یک اثر هنری خارج شده و جنسیت زده می‌شود. اینکه سوژه‌ای که در کانال‌ها و رسانه‌های غیررسمی جزو پربازدیدترین مسائل است، به یک فیلم سینمایی برگردانده شود، چیز بدی نیست، اما به شرط آن که از یک موضوع یک خطی فراتر برود. به قول یکی از خبرنگاران در نشست خبری فیلم جاده قدیم در جشنواره، انگار خانم فیلمساز دکمه‌ای داشته که برایش کت دوخته است. شاید این ادعا بشود که سوژه فیلم بکر است. اگر جست‌وجوی کوچکی در فضای مجازی صورت بگیرد متوجه

اشتباه بودن این فرضیه می‌شویم. ممکن است بگویند در سینما مطرح نشده که آن هم نمونه متأخرش فروشنده (هرچند درفضایی متفاوت) است. مسأله بعدی که ذهن را به خودش درگیر می‌کند این است که اگر بخواهیم درباره مسائل زنان فیلم بسازیم، آیا نیازی به اولویت‌بندی وجود دارد یا این موضوعی شخصی برای کارگردان است؟ قطعاً جنایت مطرح شده در فیلم، پدیده‌ای واقعی است و در کشورما هم مثل دیگر کشور‌ها رخ می‌دهد (درباره کمیتش جای بحث وجود دارد)، اما بین مشکلات زنان این معضل خاص به لحاظ کمی و کیفی در چه مرتبه‌ای قرار می‌گیرد؟ اصولاً معضل مذکور دغدغه فیلمساز محترم بوده یا جذابیت ظاهری سوژه دلیل پرداخت به آن؟ احتمالاً مشکل از دایره نگاه محدود خانم حکمت به جامعه است. شخصیت‌پردازی‌ناقص از دیالوگ‌های بعضاً دم‌دستی، موسیقی گل‌درشت و چهره‌های سرد بازیگران که بگذریم، به شخصیت‌پردازی ناقص فیلم می‌رسیم. فیلمساز سعی کرده از نسل‌ها و تیپ‌های مختلف در داستان داشته باشد تا سبدش کامل باشد، اما آیا این اتفاق رخ داده؟ جاده قدیم لحظاتی به یک مدیر موفق، گاهی به پدربزرگی سنتی و لحظاتی به پدری که قرار است خوب باشد می‌پردازد. با حضور دو بازیگر جوان هم سعی کرده روابط خانوادگی را کامل کند، اما این مسأله آن‌قدر ناقص پیش می‌رود که باعث خستگی مخاطب می‌شود. بحرانی رخ می‌دهد که در هر فرهنگی تلخ و ناپسند است و طبیعی است که قربانی به شوک برود، اما تا کجا؟ فیلمساز سعی کرده به شیوه مرسوم سینمای آقای اصغرفرهادی به مخاطب اطلاعات کامل ندهد تا او را در تعلیق نگه دارد؛ تعلیقی که نهایتاً مثل حبابی در هوا می‌ترکد.

تأکید بیش از حد بر بانداژ سر بازیگر زن، که معلوم نیست چند روز قرار است برسرش بماند تا خون بند بیاید و کابوس‌های شبانه‌روزی‌اش، همگی به صورتی تکه تکه در فیلم به چشم می‌آیند. حتی در سکانسی که دختر خانواده به پدرش می‌گوید: «بابا چقدر داغون شده‌ای!» دیالوگ و حس صورت بازیگران باعث خنده مخاطب داخل سالن می‌شود.

درهمین موضوع آریان گلصورت در کافه سینما می‌نویسد: «شک نکنید که یک دانشجوی معمولی فیلمنامه‌نویسی تلقی‌اش از دیالوگ‌نویسی سطح بالاتر از آن چیزی است که در این فیلم می‌بینیم. در بسیاری از دقایق فیلم، احساسات شخصیت‌ها که باید از طریق تصویر یا سکوت به ما منتقل شوند، در کمال بی‌هنری نویسنده و کارگردان، به‌وسیله دیالوگ‌ها بیان می‌شوند... ملودرامی که ضریب هوشی مخاطب‌اش را به‌شدت دست کم می‌گیرد و کاملاً مطابق با کلیشه‌های سریال‌های تلویزیونی جلو می‌رود.» شخصیت پدربزرگ در جاده قدیم که توسط آقای پرویز پورحسینی بازی می‌شود، طبق معمول بسیاری از نمونه‌های دیگرش در آثاری از این دست، نشان‌دهنده مردی با ظاهری مذهبی و حتی اصول‌گراست. پیرمردی که درسکانس‌هایی خاکستری و در حالتی بدبینانه بدمن فیلم می‌شود! این پیرمرد مدام با تماس‌های اعصاب خردکنش در زندگی خصوصی خانواده پسرش دخالت می‌کند و در چند سکانس با اصرار بر اتفاق رخ داده تقاضای قبول آن توسط عروسش را دارد. بازهم رفتاری تکراری و دیالوگ‌هایی تکراری؛ مردم پشت سرمان حرف می‌زنند... آبرویمان چه می‌شود و عبارات آشنای دیگر. چند روزی از اکران جاده قدیم گذشته و تاکنون استقبال خوبی از این فیلم صورت نگرفته است. البته که فروش، لزوماً ملاک موفقیت یک فیلم نیست، اما لااقل می‌تواند این پیام را به فیلمساز برساند که باید کمی به جامعه نزدیک‌تر شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: