نسخه بختگشایی خواهران مهندس باطل شد
سه خواهر مهندس وقتی دیدند کسی به خواستگاری آنها نمیآید برای بختگشایی به خانه مرد رمالی رفتند و رمال شیاد برای سهخواهر تحصیل کرده نسخه چند ده میلیون تومانی پیچید و فرار کرد.
روزنامه جوان: سه خواهر مهندس وقتی دیدند کسی به خواستگاری آنها نمیآید برای بختگشایی به خانه مرد رمالی رفتند و رمال شیاد برای سهخواهر تحصیل کرده نسخه چند ده میلیون تومانی پیچید و فرار کرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل سه خواهر جوان به اداره پلیس رفتند و از مرد رمالی به اتهام کلاهبرداری میلیونی شکایت کردند.
یکی از خواهران با طرح شکایتی گفت: ما سهخواهر تحصیل کرده دانشگاهی هستیم و مدرک فوقلیسانس مهندسی داریم و شرکت بزرگی را هم اداره میکنیم. وضع مالی ما خیلی خوب است و همراه پدر و مادرمان زندگی میکنیم و مشکلی هم نداریم، اما تنها موضوعی که در این مدت ما را آزار داده است حرفها و کنایههای بستگان و دوستان است که چرا کسی به خواستگاری ما نمیآید و عروس نشدهایم. واقعیتش این است که تا چند سال قبل خواستگارهای زیادی داشتیم، اما همه خواستگارها را به بهانههایی، چون تحصیل و طبقه اجتماعی یا تیپ و قیافه جواب رد میدادیم و ادعا میکردیم که در شأن ما نیستند و الان هم چند سالی است که اصلاً خبری از خواستگار برای ما سه خواهر نیست. مدتی است که هر سه نفر به خاطر همین موضوع افسرده شدهایم و دوست داریم هر چه زودتر عروس شویم و به خانه بخت برویم. وی ادامه داد: چند ماه قبل با زن جوانی به نام شیوا آشنا شدم و دوستی ما هر روز صمیمیتر میشد به طوریکه با هم درد دل میکردیم و از مشکلات زندگیمان برای هم حرف میزدیم تا چاره برای آن پیدا کنیم. زن جوان وقتی فهمید ما سه خواهر خواستگار نداریم به من گفت: بخت ما بسته شده و او رمال معروفی را میشناسد که به راحتی بختگشایی میکند و به ما سه خواهر پیشنهاد داد سر به خانه مرد رمال بزنیم. شیوا از رمال خیلی تعریف و تمجید کرد و مدعی بود هر کسی به او مراجعه کرده خیلی زود مشکلش حل شده است و به همین دلیل ما سه خواهر تصمیم گرفتیم پیش رمال برویم و تا برای ما بختگشایی کند و هر چه زودتر ازدواج کنیم.
بهر حال ما سه خواهر به امید زیادی راهی خانه مرد رمال شدیم. من تمامی مشکلاتمان را به رمال گفتم و او قول داد مشکل ما پس از ارتباط با ارواح و اجنه حل کند و قرار شد چند روز دیگر دوباره به خانهاش برویم و ما هم چند روز بعد دوباره رفتیم. او گفت که ارواح به خانه ما نفوذ کردهاند و همه جا را تسخیر و از همه مهمتر مادرم را طلسم کردهاند. مرد رمال توضیح داد که طلسم مادرم آنقدر قوی است که به ما سه خواهر سرایت کرده و باعث شده هیچ مردی به خواستگاری ما نیاید.
شاکی در ادامه گفت: پس از این دو، سه مرتبهای به خانه او آمدیم و هر بار چند میلیونی به او دستمزد دادیم تا اینکه بار آخر مقدار زیادی نوشیدنی و مقداری هم کاغذهای نوشته شده و خار و خاشاک به ما داد و قرار شد نوشیدنیها را در چند مرحله همه خانواده بخوریم و کاغذ و خار و خاشاک را هم آتش بزنیم و دوده آن را دور خانهمان بریزیم تا طلسم ما باطل شود. او برای باطل کردن طلسم ۲۰میلیون تومان از ما گرفت و قول داد به زودی مردان زیادی برای خواستگاری جلوی خانه ما صف میکشند. خوشحال و امیدوار به سحر و جادوی رمال به خانه آمدیم و تمامی کارهایی که گفته بود انجام دادیم، اما با گذشت چند هفته خبری از خواستگار نشد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم دوباره به خانه رمال برویم تا نسخه جدیدی برای ما بنویسد، اما وقتی به خانهاش رفتیم متوجه شدیم او از آن محل به مکان نامعلومی رفته است. تازه فهمیدیم که او مرد شیادی است که ازما چند ده میلیون تومان کلاهبرداری کرده است.
با طرح این شکایت تیمی از مأموران پلیس به دستور بازپرس دادسرا برای شناسایی رمال وارد عمل شدند. تحقیقات مأموران نشان داد مرد شیاد به همین شیوه از تعداد زیادی دختر و زن جوان کلاهبرداری کرده و از محل گریخته است. تحقیقات برای دستگیری رمال کلاهبردار ادامه دارد.