مسافری از هند ۱۰ زن و مرد را در شیراز به قتل رساند
مسافری از هند ۸ زن و ۲ مرد شیرازی را کشت و در زیر زمین خانه اش دفن کرد.
ایران آنلاین: در این صفحه زندگی قاتلان و تبهکاران معروف ایران که سرنوشتی جز چوبه دار نداشتند، به نوعی از زبان خودشان مرور میشود. محمدعلی وکیلی، پنجمین قاتلی است که سراغ او رفتهایم. جدایی پدر ومادر
محمدعلی وکیلی هستم. سال ۱۲۸۷ خورشیدی در شیراز به دنیا آمدم. پدر و مادرم با هم اختلافات شدیدی داشتند و پنج بهار از زندگیام گذشته بود که از هم جدا شدند. پدرم سرپرستی مرا قبول کرد. او تصمیم گرفت به حیدرآباد هندوستان برود و آنجا زندگی کند.
مهاجرت به حیدر اباد هند
خیلی زود تصمیمش عملی شد و ما به حیدرآباد رفتیم. من زندگی در ایران را بیشتر دوست داشتم و بیست سال بعد و در حالی که ۲۵ سال داشتم به ایران بازگشتم. انتقامگیری با سیانور
به زادگاهم در شیراز رفتم و خانهای در محل آب از فردی به نام قمبر سیاه اجاره کردم. در شیراز به سیفالقلم معروف شده بودم. از زنان بدم میآمد و هیچوقت ازدواج نکردم. با آگهی در روزنامه مدعی شدم که دکتر گیاهی از هندوستان هستم و داروی درمان نازایی دارم.
دوست داشتم انتقام بگیرم. به همین خاطر هر بیماری که برای درمان نزدم میآمد، با سیانور میکشتم. سیانور را داخل شربتی میریختم و به عنوان داروی نازایی به بیماران میدادم. دفن قربانیان در زیر زمین خانه
آنها هم با خوردن شربت، مسموم میشدند و جان خود را از دست میدادند و من جسد را در زیرزمین خانه دفن میکردم. من علاقه زیادی به خواندن کتاب «راسپوتین» دارم و در کتاب خواندم کشیش فوق برای کشتن قربانیان در نوشیدنیشان سیانور میریخته و من هم با سرقت طلاهای زنان و فروش آنها، زندگی میگذراندم. البته زندگی که نه، عیاشی میکردم. با گزارش ناپدید شدن زنان، ماموران به دنبال آنها بودند که طلاهای دو نفر از قربانیان در طلافروشی پیدا شد و ماموران به من رسید و سال ۱۳۱۴ دستگیرم کردند.
ابتدا منکر اطلاع از سرنوشت زنان شدم، اما آنها خانهام را بازرسی کردند و در زیرزمین بقایای جسد هشت زن و دو مرد را پیدا کردند و مجبور شدم اعتراف کنم. در دادگاهی جنجالی محاکمه و سرانجام حکم اعدام برایم صادر شد و سال ۱۳۱۴ اعدام شدم.