ژنرال‌های معروف صدام در جنگ با ایران را بشناسید +تصاویر

فرماندهان معروف بعثی در جنگ ایران و عراق جنایات زیادی علیه رزمندگان ایرانی و مردم عراق انجام دادند و اغلب آن‌ها نیز بعد از جنگ توسط صدام یا دادگاه‌های عراق اعدام شدند.

کد خبر : 874994
خبرگزاری فارس: فرماندهان معروف بعثی در جنگ ایران و عراق جنایات زیادی علیه رزمندگان ایرانی و مردم عراق انجام دادند و اغلب آن‌ها نیز بعد از جنگ توسط صدام یا دادگاه‌های عراق اعدام شدند.
طی ۳۰ سالی که از دفاع مقدس می‌گذرد خاطرات و نکات از شهدای ایرانی در رسانه‌ها مطرح شده است، اما سوی دیگر این جنگ؛ یعنی فرماندهان عراقی کمتر معرفی شده‌اند. این فرماندهان جزو قسی‌القلب‌ترین نیرو‌های بعثی بودند که برخورد‌های وحشیانه آن‌ها با رزمندگان و اسرای ایرانی هیچ‌گاه از یاد‌ها نخواهد رفت؛ فرماندهانی که نام بسیاری از آن‌ها برای رزمندگان و حتی مردم ایران آشناست. نکته مهمی که درباره این ژنرال‌های عراقی وجود دارد این است که بسیاری از آن‌ها از اهالی تکریت و همشهری و حتی هم‌سن صدام بوده و از طریق رفاقت و نزدیکی با صدام پیشرفت کرده و به رده‌های بالای ارتش عراق رسیده‌اند. علاوه بر همشهری بودن، اغلب این افراد رابطه خویشاوندی- سببی یا نسبی- با صدام داشته‌اند و سرنوشت اغلب آنان نیز اعدام یا کشته‌شدن توسط خود صدام یا دادگاه‌های عراق بوده است. ** عدنان خیرالله؛ پسر دایی ناکام صدام عدنان طلفاح پسر خیرالله طلفاح بود و اهل تکریت. او پسردایی صدام و جانشین فرماندهی کل نیرو‌های مسلح و جزو خلبانان نیروی هوایی عراق بود. درجه او در ابتدا سرلشکری بود، اما پس از دادن مژدة سقوط هواپیمای سی ۱۳۰ حامل فرماندهان جنگ در جنوب تهران، از صدام یک درجه تشویقی گرفت و سپهبد شد. او جزو مهم‌ترین تئوریسین‌های ارتش بعث در طی جنگ با ایران بود. عاقبت صدام پس از پایان جنگ و در حالی که از محبوبیت عدنان ناراحت و خشمگین بود با کمک پسرش «عدی» بالگرد حامل او را بر فراز آسمان زادگاهش تکریت منفجر کرد و او را کشت. [۱]
عدنان خیرالله
** طه یاسین رمضان و سرکوب کرد‌های حلبچه با سلاح شیمیایی طه یاسین رمضان یکی از مشاوران اصلی صدام بود و در جنایت دیکتاتور سابق عراق علیه شیعیان و کرد‌ها مشارکت موثری داشت. او از کرد‌های موصل و خانواده وی اصالتاً اهل دیاربکر ترکیه بود. در ابتدا کارمند بانک بود سپس به ارتش و حزب بعث پیوست و ارتقا یافت. وی عضو شورای فرماندهی انقلاب عراق یعنی «بالاترین نهاد حاکم در عراق» بود. یاسین رمضان مدتی فرمانده گروه شبه نظامی جیش الشعبی (ارتش مردمی) عراق بود که نتوانست موفقیت زیادی کسب کند و از سال ۱۹۹۱ تا سقوط رژیم سابق عراق در آوریل سال ۲۰۰۳ سمت معاونت رییس جمهوری را در اختیار داشت. در دادگاه معروف به دادگاه صدام و همدستانش فقط بخاطر یکی از جرائم یعنی مشارکت در کشتار شیعیان روستای دجیل ابتدا به حبس ابد و سپس به اعدام محکوم شد. طه یاسین رمضان در سرکوب خشونت آمیز شیعیان عراق در سال ۱۹۹۱ و کاربرد اسلحه شیمیایی در حلبچه در سال ۱۹۸۸ دست داشته‌است. او در سال ۲۰۰۷ در عراق اعدام شد. [۲]
طه یاسین رمضان
** علی حسن المجید معروف به علی شیمیایی علی حسن المجید معروف به «علی شیمیایی» در سال ۱۹۴۱ در تکریت زاده شده، اما خود او می‌گوید که متولد سال ۱۹۴۴ است. او پسر عموی صدام دیکتاتور معدوم بود، پله‌های ترقی نظامی را به سرعت طی کرد و در دوران رژیم بعثی به یکی از مهره‌های اصلی رژیم سرکوبگر صدام تبدیل شد. علی شیمیایی را بسیاری «سنگدل‌ترین همراه صدام» می‌نامند که حاضر بود برای بقای رژیم دست به هر جنایتی بزند. بر اساس گزارش که نشریه آلمانی اشپیگل در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۷ منتشر کرده بود، در یک نوار صوتی که از «شیمیایی» به دست آمده، این جنایتکار درباره کُرد‌ها گفته است: من همه آن‌ها را با سلاح شیمیایی نابود خواهم کرد. [۳]علی شیمیایی در دادگاه‌هایی که طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ برگزار شد اعتراف‌‏کرد که صدام شخصاً دستور قتل عام کُرد‌های حلبچه برای پاکسازی آن شهر از این افراد در سال ۱۹۸۸ را به وی داده‌‏است. در همین حال وی ضمن قسم خوردن در مقابل خداوند، گفت: «من خود شخصاً دستور دادم آن دسته از افرادی که شهر حلبچه که در آن موقع مورد محاصره قرار گرفته و مورد هدف ما بود را ترک نکرده بودند، اعدام شوند.» [۴]اولین حکم اعدام وی در سال ۲۰۰۷ به اتهام کشتار دسته‏جمعی کرد‌های عراق و جنایات غیربشری در حمله‏ی معروف به «انفال» در سال ۱۹۸۸ صادر شد.
علی حسن المجید
او سپس دو بار دیگر به اتهام سرکوب «انتفاضه شیعیان» در جنوب عراق پس از حمله‌ی عراق به کویت در سال ۱۹۹۱، کشتن ده‏ها تن از یاران مرجع تقلید شیعی عراق «آیت الله سیدمحمد صدر» و نیز به اتهام شرکت در کشتار و آواره کردن شیعیان در سال ۱۹۹۹، به اعدام محکوم شد. وی برای چهارمین بار به عنوان مسؤول حمله شیمیایی به روستای کردنشین حلبچه که به کشته شدن پنج هزار نفر انجامید، به اعدام محکوم شد. او نهایتاً در پنجم بهمن ماه ۱۳۸۸ (۲۵ ژانویه ۲۰۱۰) اعدام شد. [۵]** ماهر عبدالرشید؛ کسی که حتی به خود عراقی‌ها رحم نمی‌کرد ماهر عبدالرشید سال ۱۹۴۲ در تکریت به دنیا آمد و پس از پایان دوره تحصیلات به دانشکده افسری راه یافت. عبدالرشید، فرمانده سپاه سوم عراق بود که در اواخر جنگ به فرماندهی سپاه هفتم رسید. او یکی از مشهورترین افسران بلند پایه ارتش عراق در جنگ با ایران بود. شهرت این فرمانده عراقی بیش ازهر چیز و هر کس مدیون صدام و شبه جزیره فاو است. خویشاوندی این ژنرال با صدام، پله‌های ترقی در ارتش عراق را جلو پای او گذاشت و بالاترین پله که او روی آن ایستاد، پذیرفتن پسر کوچک صدام، قصی، به عنوان داماد خود بود. اما نقش دستگاه‌های تبلیغاتی عراق در بزرگنمایی لیاقت‌های نظامی و فرماندهی او در جنگ با ایران کمتر از این خویشاوندی قبیل‌های نبود. اما شهرت ماهر عبدالرشید بعد از سقوط «فاو» به اوج خود رسید. این ژنرال مدعی شده بود فاو را از ایرانیان پس می‌گیرد و به عنوان هدیه ازدواج دخترش به صدام تقدیم می‌کند. فهرست ضربه‌های وارد شده بر پیکر ارتش عراق در فاو را به سادگی نمی‌توان تهیه کرد. سپاه هفتم عراق، کاملاً متلاشی شد و کسی از سرنوشت فرمانده این سپاه، سرلشکر ستاد شوکت احمد عطاء الجرشی، به همراه تعداد زیادی از افسرانش خبر ندارد.
ماهر عبدالرشید
عبدالعظیم الشکرچی فرمانده گردان یکم تیپ ۴۱۹ عراق در خرمشهر می‌گوید: در عملیات باز پس گیری خرمشهر توسط ایرانی‌ها، ماهر عبدالرشید، فرماندهی عملیات در این محور را به عهده داشت و من شخصاً این دستور را از زبان او شنیدم. قضیه به این صورت بود که فرمانده تیپ ۲۴ با ماهر عبدالرشید تماسی گرفت و گفت: «قربان! زخمی‌های زیادی در منطقه، نقش زمین شده‌اند و ما می‌خواهیم ابتدا آنان را تخلیه کنیم، پس از آنکه راه باز شد، تانک‌ها را به جلو حرکت دهیم.» ماهر عبدالرشید گفت: «نیازی به تخلیه مجروحان نیست.» بلافاصله فرمانده تیپ پاسخ داد: «ولی قربان، وجود آنان باعث کندی حرکت زره پوش‌های ما می‌شود.» ماهر عبدالرشید گفت: «با تانک‌ها و زره پوش‌ها به جلو حرکت کرده از روی اجساد عبور کنید! این دستوری است که باید آن را از جانب صدام حسین تلقی کنید!» [۶]او در سال ۱۳۹۳، در سن ۷۲ سالگی و در گمنامی، در بیمارستانی واقع در شهر سلیمانیه عراق مرد. [۷]** برزان تکریتی؛ برادر ناتنی و رئیس استخبارات صدام برزان ابراهیم الحسن التکریتی برادر ناتنی صدام حسین و رئیس استخبارات عراق در زمان صدام بود که در زمستان ۱۳۸۵ اعدام شد. او از مسئولان اصلی کشتار دجیل در سال ۱۹۸۱ میلادی شناخته می‌شود که در طی آن به کیفر شلیک به سوی صدام از میان نخلستان‌های دجیل، منطقه بمباران شد، کشتزار‌ها و نخلستان‌ها سوزانده و ۱۴۸ تن اعدام شدند و ماندگان به منطقه‌ای در مرز عربستان سعودی به زور کوچانده شدند. برزان تکریتی از سال ۱۹۸۳ به مدت چندین سال به عنوان نماینده عراق در دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو خدمت می‌کرد. او در این سمت بار‌ها بر اینکه رژیم عراق استوار بر مردم‌سالاری است، تاکید می‌ورزید. همچنین دختر وی سجی همسر عدی پسر صدام بود. عدی به همراه برادرش در سال ۲۰۰۴ در بمباران‌های نیرو‌های ائتلاف امریکایی کشته شدند. [۸]
برزان تکریتی
برادر ناتنی صدام در دی‌ماه ۱۳۸۵ اعدام شد. او پیش از حلق‌آویز شدن به شدت گریه می‌کرد و درتوجیه کار خود می‌گفت: از اعدام نمی‌ترسم، اما به خاطر کار‌های نیمه‌تمام صدام حسین که آنهمه زحمت کشیده بود افسوس می‌خورم. برزان تکریتی از اینکه جنگ با ایران و فارس‌ها نیمه‌تمام ماند و نتیجه‌ای حاصل نشد، کویت به اشغال کامل عراق درنیامد، اسراییل مورد حمله کشور عراق قرار نگرفت و نیروگاه اتمی عراق ویران شد، ناراحت بود و همواره نام صدام را صدا می‌زد. [۹]**
عزت ابراهیم الدوری؛ یاور صدام و فرمانده داعش عزت ابراهیم الدوری در سال ۱۹۴۲ میلادی در روستای «الدور» واقع در حومه شهر تکریت زادگاه صدام به دنیا آمد؛ همان روستایی که صدام، هنگام دستگیری در حفره‌ای در آن مخفی شده بود. خانواده او که بسیار فقیر بودند به علت تنگدستی بیش از حد، به بغداد نقل مکان کردند تا پدر خانواده بتواند در تابستان داغ پایتخت، یخ بیشتری بفروشد. عزت به سرعت در حزب بعث عراق ترقی کرد و یه یکی از ارکان این حزب تبدیل شد. یکی‌از دوستانش درباره علت سرعت ارتقای وی در ارتش عراق می‌گوید: عزت، قد تقریباً بلند و هیکل چهارشانه‌ای داشت و همواره با صدای آهسته و خشن سخن می‌گفت؛ همه این‌ها عواملی است که یک فرمانده ارتشی را در میان دیگران برجسته‌تر می‌کند. عزت ابراهیم پس از بر عهده گرفتن مناصب متعدد در حزب بعث و دولت پس از کودتای جولای ۱۹۶۸ از جمله وزارت کشاورزی و وزارت صنایع، به مراتب بالای سیاسی در این حزب رسید و به عنوان معاون صدام در ریاست شورای رهبری انقلاب و نفر دوم حکومت عراق انتخاب شد.
عزت ابراهیم
روزنامه الشرق‌الاوسط درباره علت انتخاب وی به این دو منصب از سوی صدام می‌نویسد: هنگامی که از رئیس‌جمهور معدوم عراق پرسیده شد راز انتخاب عزت ابراهیم به این مناصب چیست او با صدایی بلند و لحنی نیشدار جواب داد: «انتخابش کردم، زیرا او یک بت است.» این علاقه و احترام، موضوعی یک‌طرفه نبود بلکه دو جانبه بود؛ تا جایی که عزت ابراهیم در مقاله‌ای که در سال ۱۹۸۵ میلادی در روزنامه بعثی «الثوره» به چاپ رساند، درباره سرور خود، صدام نوشت: «اگر محمد (ص) خاتم الانبیاء نبود قطعاً می‌گفتیم که تو خاتم الانبیاء هستی!» در ادامه این سیر صعودی در دستگاه رژیم بعث عراق، دختر عزت ابراهیم نیز با «عدی» پسر صدام ازدواج کرد، اما این ازدواج دیری نپایید که به جدایی کشید. او در قلع و قمع انتفاضه شعبانیه در همان سال که از سوی شیعیان و کرد‌ها سازماندهی شده بود حضور فعال داشت و در طول جنگ عراق با ایران نیز بر بکارگیری سلاح‌های شیمیایی و در تبعید و اعدام ساکنان شیعه جنوب، از نقش ویژه‌ای برخوردار بود. عزت ابراهیم الدوری چند روز پس از اعدام صدام حسین از سوی طرفداران حزب بعث عراق به عنوان رهبر جدید حزب بعث معرفی شد. وی در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ دو پیام ویدئویی منتشر کرده و تمام نیرو‌های ملی اسلامی عراق را به ائتلاف با یکدیگر و مقاومت در مقابل دولت بغداد فراخواند. او از پیروان طریقت صوفیه نقشبندیه بوده و رهبر معنوی ارتش مردان نقشبندیه محسوب می‌شد. در جریان حمله نیرو‌های داعش در سال ۲۰۱۴ بسیاری از عزت ابراهیم به عنوان یکی از فرماندهان پشت پرده داعش در شمال عراق یاد می‌کردند. بنا به اعلام تلویزیون دولتی عراق عزت ابراهیم سرانجام توسط نیرو‌های ائتلاف عراقی در ۱۷ آوریل ۲۰۱۵ کشته شد. [۱۰]پی‌نوشت: [۱]- http://yon.ir/C۸iar [۲]-http://www.eghtesadonline.com/بخش-خبر-۲/۸۵۲۶۶- [۳]- https://www.khabaronline.ir/detail/۳۹۷۷۸/World/middle-east [۴]-http://yon.ir/wSm۴Z [۵]-http://fa.abna۲۴.com/service/important/archive/۲۰۱۰/۰۴/۱۸/۱۷۶۹۲۰/story.html [۶]-http://defapress.ir/fa/news/۱۴۲۶/ [۷]-mshrgh.ir/۳۲۳۹۰۷ [۸]- mehrnews.com/news/۲۷۶۸۹۹۷ [۹]- http://www.asriran.com/fa/news/۹۷۹۸/ [۱۰]- mehrnews.com/news/۲۷۶۸۹۹۷
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: