دام سیاه راننده تاکسی اینترنتی برای یکی از مسافران

روزنامه جوان: چندی قبل زن جوانی به اداره پلیس رفت و از راننده تاکسی اینترنتی به اتهام آزار و اذیت و تهیه فیلم سیاه شکایت کرد.

شاکی در توضیح ماجرا گفت: خانه‌ام در یکی از خیابان‌های شرقی تهران است و خانه دار هستم. مدتی است برای رفتن به بازار و خانه بستگان از تاکسی اینترنتی معروف استفاده می‌کنم.

در این مدت دوبار به صورت اتفاقی راننده جوانی به نام وحید به سراغم آمد و مرا به خانه بستگانم برد که همین موضوع باعث شد با وحید که دو سال از من بزرگتر بود آشنا شوم.

آخرین بار یک‌ماه قبل بود که به صورت اتفاقی او مرا به مقصد رساند که شماره تلفن همراهش را به من داد و من هم شماره‌ام را به او دادم و قرار شد هر وقت نیاز به تاکسی داشته باشم با او تماس بگیرم تا به دنبال من بیاید و مرا به مقصد برساند.

بعد از آن بود که ارتباط تلفنی ما آغاز شد و من هر چند روز یکبار با او تماس می‌گرفتم و او هم با خودرواش مرا به بازار یا خانه بستگان می‌رساند و پس از پایان کارم دوباره مرا به خانه‌ام بر می‌گرداند و پول کمی هم از من می‌گرفت. او با چرب‌زبانی اعتماد مرا جلب کرد تا جایی که من از مشکلات زندگی‌ام با او درد دل می‌کردم.

وی ادامه داد: مدتی قبل سوار خودرواش بودم و قرار بود به خانه مادرم بروم که در میانه راه از او خواستم توقف کند تا آب آشامیدنی بخرم. من کیف و موبایلم را داخل خودرواش گذاشتم و به مغازه رفتم که بعداً فهمیدم در نبود من عکس‌های خصوصی‌ام را به گوشی خودش منتقل کرده است. چون یک روز بعد از آن با من تماس گرفت و گفت: تعدادی از عکس‌های خصوصی مرا در اختیار دارد و تهدید کرد چنانچه به خواسته او عمل نکنم عکس‌های مرا در شبکه‌های اجتماعی منتشر و زندگی مرا سیاه می‌کند.

در حالی که از آشنایی و اعتماد به راننده جوان به شدت پشیمان شده بودم با التماس و گریه از او خواستم عکس‌های مرا پاک کند، اما فایده‌ای نداشت و مرد جوان همیشه خواسته‌اش را مطرح می‌کرد.

وقتی دید من تسلیم او نمی‌شوم پیشنهاد داد به خانه‌اش بروم تا آنجا عکس‌های مرا از گوشی‌اش روبه‌روی خودم پاک کند. آنقدر ترسیده بودم که اصلاً فکرم به جایی نمی‌رسید و احساس می‌کردم با این اشتباه زندگی‌ام خراب می‌شود به همین دلیل قبول کردم و به خانه‌اش رفتم که آنجا در دام سیاه او گرفتار شدم و تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.

با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

مأموران در نخستین گام وحید را بازداشت کردند. وی ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی عکس‌های زن جوان در گوشی‌اش کشف شد به نقشه سیاه خود اعتراف کرد.

وی گفت: من با چرب‌زبانی زن جوان را فریب دادم و به خانه‌ام کشاندم و فیلم‌سیاه تهیه کردم و قصد داشتم با تهدید انتشار فیلم در شبکه‌های اجتماعی از او سوءاستفاده کنم که از من شکایت کرد.

تحقیقات از متهم ادامه دارد.