۱۱ سپتامبر؛ انفجار مهندسیشده یا حادثه تروریستی؟
با گذشت ۱۷ سال از حادثه ۱۱ سپتامبر معماها پیرامون این حادثه هنوز ادامه دارد و محققان در تلاش هستند به این پرسش پاسخ دهند که آنچه در این روز اتفاق افتاد انفجار مهندسیشده بود یا حادثهای تروریستی؟
کد خبر :
870046
خبرگزاری تسنیم: حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ را میتوان یکی از حوادثی دانست که معادلات روابط بینالملل را به دو مرحله قبل و بعد از خود تقسیم کرد. بعد از حوادث این روز، آمریکا جهان را به دو بلوک جدید تقسیم کرد: گروههایی که از دید این کشور حامی «تروریسم» هستند و مجموعههایی که در برابر این «تروریسم» -که هیچگاه برای آن تعریف مشخصی غیر از تفاسیر آمریکاییها ارائه نشد- مقاومت میکنند. صرفنظر از سیاستهایی که آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر پیش گرفت ماهیت حوادث این روز کماکان جز معماهای تاریخ به شمار میرود. روایتهای موجود درباره حوادث ۱۱ سپتامبر را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: در یک طرف روایتهای رسمی دولت آمریکا و حامیان آن قرار دارند که معتقدند ۱۹ تروریست عضو القاعده چهار هواپیمای مسافربری آمریکا را ربودند و آنها را به برجهای دو قلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان پنتاگون کوبیدهاند. همه با این روایت موافق نیستند. گروه دیگری از فعالان که عمدتاً محققان رشتههای مختلف علوم اعم از مهندسی عمران، علوم تخریب، فیزیک هستهای، خلبانی، علوم مخابرات و ... هستند از نگاههای مختلف، در روایت بالا تردید ایجاد
کردهاند. در این گزارش به بررسی اتفاقات روی داده در ۱۱ سپتامبر و روایتهای موجود درباره آنها پرداختهایم. برخورد هواپیما به برجهای دو قلو پرواز شماه ۱۱ خطوط هوایی آمریکا ساعت ۰۸:۴۶ صبح ۱۱ سپتامبر به ضلع شمالی ساختمان تجارت جهانی برخورد کرد و ۱۷ دقیقه بعد، یعنی در ساعت ۰۹:۰۳ پرواز شماره ۱۷۵ خطوط هوایی «یونایتدایرلاینز» ضلع جنوبی این ساختمان را هدف قرار داد. ساختمان جنوبی ساعت ۰۹:۵۹ صبح، یعنی کمتر از یک ساعت بعد از اصابت هواپیما فروریخت. ۲۹ دقیقه بعد یعنی در ساعت ۱۰:۲۸ هم ساختمان شمالی فرو ریخت. ساعت ۱۷:۲۱ ساختمان شماره ۷ که در مجاورت این دو ساختمان قرار داشت دچار فروپاشی شد و فرو ریخت. گزارشهای رسمی دولت آمریکا برای سقوط برجهای دوقلو، مدل «سقوط هدایتشده به وسیله جاذبه» برای برجهای دوقلو را پیشنهاد میکند. در این توضیح تأکید شده که بعد از آتشسوزی در برجهای دو قلو، بخش بالایی ساختمان در حکم پیستونی عمل کرده که فروریختهاند و طبقههای زیرین را پودر کردهاند. درباره سقوط ساختمان ۴۷ طبقه شماره ۷ در مجاورت برجهای دوقلو هم این توجیه عنوان شد که آتشسوزی ناشی از ریزش لاشههای ساختمانهای مجاور باعث سقوط
ساختمان شد. این روایتها، اما با مخالفتهای جدی در میان طیف وسیعی از دانشمندان علوم ساختمان و تخریب رو به رو شده است. این فعالان، جدیترین اشکال به فرضیه فروپاشی این ساختمانها بر اثر آتشسوزی را این میدانند که هم برجهای دو قلو و هم ساختمان شماره ۷ اسکلت فولادی داشتهاند و آتشسوزی، آن هم تنها در چند طبقه ساختمان، آن هم در مدت زمان کوتاه قاعدتاً نباید باعث فروپاشی ساختمانها میشد. از جمله استدلالهایی که این گروه میآورند این است که تا قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر (و بعد از آن) هیچ ساختمان دارای سازههای فولادی به دلیل آتشسوزی فرونریخته بود. این در حالی بود که آتشسوزیهای قبلی به مراتب وسیعتر بودند و برای مدت زمان طولانیتر دوام داشتند. آتشسوزی کاراکاس به عنوان مثال، آتشسوزی شدید ساختمان «وان مریدین» که سال ۱۹۹۱ اتفاق افتاد برای ۱۸ ساعت دوام داشت، اما به دلیل آنکه ساختمان سازههای فولادی داشت هیچ بخشی از آن فرونریخت. در مثال دیگر، آتشسوزی در یک آسمانخراش در سال ۲۰۰۴ در کاراکاس با آنکه به ۲۶ طبقه سرایت کرد و ۱۷ ساعت ادامه داشت، باعث ریزش ساختمان نشد. دولت آمریکا در گزارشهای رسمی خود البته به این
موضوع توجه کرده که ساختمانها از استحکامات فولادی ساخته شده بودند و اینطور عنوان کرده که سوخت هواپیما باعث ذوب شدن سازههای فولادی ساختمان شده است. برای اینکه این فرضیه درست از آب دربیاید دمای تیرهای فولادی هر طبقه باید به ۸۰۰ درجه سلسیوس برسد ـ. البته این دما، از دمای لازم برای ذوب فولاد که بالای ۱۵۰۰ درجه سلسیوس است بسیار کمتر است. اما، در هر صورت، روایتهای رسمی دولت آمریکا معتقد است دمای ۸۰۰ درجه سلسیوس باعث شده چارچوب فولادی ساختمان ۹۰ درصد از استحکامش را از دست بدهد و سپس بر اثر وزن ساختمان سقوط کند. تنها ۱۵ درصد از ستونهای کناری دو برج آسیب دیده بود در مقابل، مخالفان روایتهای رسمی گفتهاند برخورد هواپیما تنها به ۱۵ درصد از ستونهای کناری دو برج آسیب زده بود. درباره برج جنوبی، ستونها مرکزی برج آسیب ندیده بود و به همین دلیل فرضیه سقوط به دلیل از دست رفتن استحکام نمیتواند صحیح باشد. درباره برج شمالی، ۳۱ تا ۳۶ تیر فولادی از بین ۲۴۰ تیر فولادی ضربه خورده بود. علاوه بر این، دانشمندان گفتهاند حجم آتشسوزی در هیچکدام از سه ساختمان به اندازهای نبوده که بتواند سازههای فولادی را آب کند. ضمن آنکه،
آتشسوزیهای قبلی نشان میدهند سازههای فولادی، در برابر حجم وسیعتر آتش، آن هم برای مدت طولانیتر دوام میآورند. «استیون جونز»، فیزیکدان هستهای، نظریهپرداز و استاد دانشگاه «بریگم یانگ» آمریکا که یکی از مهمترین محققان ۱۱ سپتامبر محسوب میشود در مصاحبهای به مناسبت سالروز ۱۱ سپتامبر در سال ۱۳۹۳ به خبرگزاری تسنیم گفت: «نکته اینجاست که طبق آنچه ما و دولت آمریکا با آن توافق داریم برجهای تجارت جهانی باید در برابر اصابت هواپیماها مقاومت میکردند. روایت رسمی آمریکا در حال حاضر این است که آتشسوزی ایجاد شده در برجها برای فروپاشی کامل آنها بهگونهای که میبینیم، کافی بوده است». وی میافزاید: «علیرغم این، حتی مؤسسه ملی استاندارد و فناوری هم هماهنگ با یافتههای تیم تحقیقاتی ما اعتراف کرده است که "قادر نیست توضیح کاملی درباره فروپاشی کامل برجها ارائه دهد"». پروفسور جونز و همکاران وی، اما ضمن رد این فرضیه که حرارت ناشی از سوخت هواپیما و آتشسوزی توانسته باشد سازههای فولادی را ذوب کند به اینکه دولت آمریکا بقیه سازههای فولادی غیر از این ۲۳۶ قطعه را به دولت چین فروخته و آنها را ذوب کرده هم اشکال وارد و ادعا
میکنند واشنگتن بهعمد شواهدی را که میتواند پرده از انفجار در ساختمانها بردارد از بین برده است. وی به خبرگزاری تسنیم گفت: «این را هم به خاطر داشته باشید که جمعی از مهندسان با بیان اینکه انتقال بیش از ۹۹ درصد سازههای فولادی با کشتی به آسیا برای ذوب کردن در حکم تخریب شواهد حادثه ۱۱ سپتامبر است با این قضیه بهشدت مخالفت کردند، اما صدایشان به جایی نرسید. افراد دولت، بهعوض حواسشان به این بود که این شواهد ذوب شوند. از بین بردن شواهد از یک صحنه جرم، اقدامی بسیار مشکوک است». وجود این تناقضات، گروهی از محققان حادثه ۱۱ سپتامبر را بر این واداشته که فرضیه احتمال «انفجار مهندسیشده» در ساختمانها را پیش بکشند. البته، آنها برای طرح این ادعا به شواهدی غیر از ریزش ساختمانها هم استناد میکنند. از جمله مهمترین این شواهد، کشف شواهدی از یک ماده منفجره بسیار قوی به نام «نانوترمیت» در ۴ نمونه از خرابههای برجهای دوقلو است که ادعا میشود از آن برای تخریب برجهای دوقلو استفاده شده است. ماده نانوترمیت (سوپرترمیت) نوع بسیار قدرتمندی از ماده ترمیت است (اکسید آهن و آلمونیوم) که حداقل یک عنصر با اندازهای بسیار ریز، در
اندازههای نانو یا حتی ریزتر از آن، دارد. ماده سوپرترمیت از لحاظ قدرت تخریبی به اندازهای بالاست که هر گرم آن، از هر ماده منفجره سنّتی دیگر که در عملیاتهای تخریب از آن استفاده میشود، انرژی بیشتری تولید میکند. یکی از دلایلی که دانشمندان میگویند برجهای دوقلو با ماده منفجره نانوترمیت منفجر شده وجود جوی آهن مذاب در زیر خرابههای برجهای تجارت جهانی بود که گفته میشود هفتهها بعد از ریختن ساختمانها همچنان داغ بودند. ادعا شده این فلزات داغ شاهدی بر رخ دادن واکنشهای ترمیتی در ساختمانها بوده است. منقتدان به علاوه سرعت سقوط برجهای دو قلو و ساختمان شماره ۷ را مشکوک میدانند. طبق برآوردها، سقوط برج جنوبی در ۱۱ ثانیه و برج دوم در ۹ ثانیه اتفاق افتادهاند و این یعنی اینکه این برجها اصطلاحاً با سرعت «سقوط آزاد» ریختهاند. گفته میشود در حالت عادی سرعت سقوط برجها باید بسیار کندتر از این میبود چرا که دخالت عواملی از جمله مقاومت هوا و یا برهمکنش قسمتهای در حال فروریزی ساختمان باعث اختلال در فروپاشی ساختمان و در نتیجه آهستگی این فرایند میشود. اما برجهای دوقلوی تجارت جهانی در روز ۱۱ سپتامبر با سرعتی
فروریختند که گویا عاملی از داخل ساختمان در حال «شارژ» کردن حرکت رو به پایین آنهاست. پروفسور جونز و بسیاری از دیگر محققان حقیقتیاب ۱۱ سپتامبر میگویند این عامل، «بمبهای جاسازی شده در ساختمان» بوده است. پروفسور جونز در پاسخ به این پرسش که آیا فرضیه «انفجار مهندسیشده» تنها فرضیه قابل قبول برای سقوط آزاد این برجهاست، میگوید: «مؤسسه ملی استاندارد و فناوری اعتراف کرده که برجها کاملاً با سرعت سقوط آزاد فرو ریختهاند یعنی با شتابی نزدیک به سقوط آزاد. ساختمان ۴۷ طبقهای شماره ۷ هم با ارتفاعی بیش از ۱۰۰ فوت با شتاب سقوط آزاد پایین آمد و مؤسسه ملی استاندارد و فناوری هم بالاخره بعد از تحقیقات من و دیوید چندلر که خواستار بررسی شواهد شدیم، به این موضوع اعتراف کرده است». وی ادامه میدهد: «ریزش ساختمان شماره ۷ با شتابی برابر سقوط آزاد مستلزم این است که تمام سازههای فولادی و سیمانی این ساختمان از مسیر کنار زده شوند تا سقف ساختمان بتواند با این سرعت پایین بیاید. سقوط آزاد یعنی اینکه جرم مورد نظر آزادانه و بدون اینکه چیزی حرکتش را متوقف یا آهسته کند، پایین میآید. هنگام ریزش یک ساختمان تودههای موجود در مسیر باید
مسیر سقوط را کند کنند، اما این اتفاق، طبق همان چیزی که مؤسسه ملی استاندارد و فناوری خودش تحلیل و اعتراف میکند برای این ساختمان ۱۰۰ فوتی رخ نداد». این استاد دانشگاه آمریکا سخنانش را اینگونه ادامه میدهد: «آیا میتوان سیمان و تیرهای فولادی مربوط به ساختمانی با بیش از ۸ طبقه را با آتشسوزی از بین برد؟ پاسخ منفی است و مؤسسه ملی استاندارد و فناوری حتی به این سؤال که اینهمه مواد چطور در طول مسیر کنار زده شدهاند، پاسخ نمیدهد. اما مواد منفجره میتوانند سازههای سیمانی و فولادی را از مسیر کنار بزنند تا اجازه دهند سقف ساختمان با سرعت سقوط آزاد پایین بیاید».