چرا دلار ۱۴ هزار تومان شد؟
بازار ارز بار دیگر در دور تکراری نوسان و گرانی قرار گرفت و در این جریان تحلیلها و نظرات متفاوتی برای چرایی شرایط موجود مطرح میشود، پاسخهای متفاوتی برای دلار ۱۴ هزار تومانی وجود داشته که برخی به همین روزها و برخی به گذشته بر میگردد.
کد خبر :
867726
ایسنا: در یکی دو هفته گذشته نوسان بازار ارز بار دیگر شدت گرفت و قیمت هر دلار در طول کمتر از یک هفته از قیمتهای پایینتر از ۱۱ هزار تومان تا بیش از ۱۴ هزار تومان و تا مرز ۱۵ هزار تومان هم پیش رفت. از سوی دیگر برای یورو نیز شرایط در بازار ارز به همین ترتیب بود و تا مرز ۱۷ هزار تومان گران شد. گر چه دلایل متفاوتی از جمله جو روانی، افزایش تقاضا و برخی سینگالهای منفی از سوی مسئولان عامل شرایط فعلی بازار عنوان میشود، اما کارشناسان دلیل بروز نوسانات تند و رشد افسارگسیخته دلار را به سیاستهای گذشته تاکنون نیز ربط میدهند. جریان بازار ارز و ثبت قیمتهای عجیب در این بازار موضوعی است که در گفتوگوی ایسنا با اصغر سمیعی -رئیس اسبق کانون صرافان ایران-مورد بررسی قرار گرفته است. این تحلیلگر بازار ارز با اشاره به اینکه ما در سال قبل نیز گفته بودیم نباید فنر بازار ارز را نگه داشته و انرژی را در آن ذخیره کرد، گفت: بر این اساس باید تفاوت تورم داخل و تورم کشورهای حوزه دلار، سالانه بر نرخ ارز اضافه و قیمت آن تعدیل میشد، اما این اتفاق نیفتاد. برای خوش آمدن مردم دلار را نگه داشتیم وی با اشاره به اینکه رئیس کل بانک مرکزی
(ولی الله سیف) در سال ۱۳۹۲ قیمت منطقی دلار را ۳۲۰۰ تومان دانسته بود، یادآور شد: بر این اساس باید این نرخ به طور تدریجی افزایش یافته و تفاضل نرخ تورم به آن اضافه میشد تا به مرور قیمت دلار تعدیل شده و اکنون شاهد این اتفاقها نبودیم؛ اما متاسفانه دولت و بانک مرکزی برای اینکه مردم خوششان بیاید و همچنین بگویند پول ملی ما قوی است، سعی کردند به هر ترتیبی که شده قیمت دلار را ثابت و پایین نگه دارند، اما این اصرار فقط تا مدتی جواب داد و اکنون دیگر پاسخگو نیست. رئیس اسبق کانون صرافان همچنین به جریان تعیین نرخ دلار اشاره داشت و توضیح داد: محاسبات نشان میدهد که باید با در نظر گرفتن تورم، نرخ دلار در سال گذشته بین ۵۷۰۰ تا ۶۰۰۰ تومان بود، اما متوسط قیمتی که دلار در سال ۱۳۹۶ فروش رفت، حدود ۳۸۰۰ تومان بوده که این نرخ تا ۲۰۰۰ تومان از قیمت واقعی خود ارزانتر بود. به عبارتی ما ۵۰ میلیارد دلار را با حدود ۲۰۰۰ تومان ارزانتر فروختیم. وقتی به سال ۱۳۹۷ رسیدیم، زمانی که نرخ تورم در ایران ۱۰ درصد و در کشورهای حوزه دلار حدود دو درصد بود، باید هشت درصد به ارز اضافه میشد که نرخ آن را برای سال جاری به ۶۲۰۰ تومان میرساند، ولی
باز هم این اتفاق نیفتاد و ۲۰۰۰ تومان دیگر نسبت به نرخ ۴۲۰۰ تومانی که دولت تعیین کرد، ارزانتر فروختیم؛ بنابراین نرخ واقعی دلار با اضافه کردن این ۲۰۰۰ تومان به نرخی که باید در سال جاری فروش میرفت تا ۸۲۰۰ تومان رسید. اگر این گونه پیش میرفتیم و از ضوابط اقتصادی و بازار پیروی میکردیم اکنون این اتفاقها نیفتاده بود و ضربه کمتری به مردم وارد میشد. حیرت از ارز ۴۲۰۰ تومانی وی ادامه داد: متاسفانه با حیرت دیدیم که دولت به یک باره تصمیم به تکنرخی کردن ارز با نرخ ۴۲۰۰ تومان گرفت و بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار را ارزانتر از حد طبیعی و با هر هدفی حتی خیرخواهانه فروخت. وقتی این ۴۰۰۰تومان اختلاف به نرخ قبلی اضافه شود، آنگاه دلار به ۱۲ هزار تومان میرسد؛ بنابراین برای جبران این کسری حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار باقی مانده را باید ۱۲ هزار تومان میفروختیم، اما آنچه که مشاهده کردیم این بود که بازار ثانویهای راهاندازی شد که قیمت دلار در آن ۸۰۰۰ تومان است و ۴۰۰۰ تومان دیگر کم دارد پس اگر این ۴۰۰۰ تومان هم بخواهیم جبران شود دلار ۱۶ هزار تومانی غیرطبیعی نیست. فروش محدود با قیمت غیر واقعی یعنی دروغگویی این تحلیلگر بازار ارز
با اشاره به اینکه باید از ارزانفروشی ارز دست برداشت، در غیر این صورت شرایط ادامهدار خواهد بود، گفت: تنها درست کردن قیمت دلار اقتصاد ایران را آباد نمیکند. در سایر بخشها نیز این ایراد وجود داشته و به طور بهم پیوستهای شرایط را تحت تاثیر قرار داده است. اکنون بنزینی که با نرخ ۱۰۰۰ تومان در اختیار مردم قرار گرفته، خود ماجرای خاصی دارد. قیمت بنزین بر اساس نرخ فوب خلیج فارس برای هر لیتر، ۷۰ سنت است که حدود ۱۲ هزار تومان تمام میشود، اما دولت آن را فقط ۱۰۰۰ تومان فروخته و بیش از ۱۰ هزار تومان یارانه میدهد. با محاسبه مصرف روزانه بنزین که به ۱۰۰ میلیون لیتر میرسد آنگاه مشخص میشود چه رقم بالایی از منابع ریالی و ارزی تنها در این حوزه در حال هدر رفت است؟ دولت اجازه ندارد که این گونه پولی که از جیب مردم است را خرج کرده و برای عدهای یارانه بدهد. وی همچنین به جریان سفرهای خارجی و ارزبری آن اشاره داشت و گفت: چرا تا همین چند سال پیش برای سفرهای خارجی جایزه میدادیم و سالانه تا ۲۰ میلیارد دلار مسافران از ایران خارج میکردند. آیا این ارزبری به هدررفت ارز مملکت نبود؟ اگر عوارض خروج از کشور را از سالهای گذشته اصلاح
کرده و آن را واقعی میکردیم و یا بنزین، مالیات و سایر شاخصها را اصلاح کرده بودیم، اکنون در شرایط فعلی قرار داشتیم. شاید عدهای ناراضی باشند از اینکه قرار باشد قیمتها اصلاح شود، اما این به مرور باعث منطقیتر شدن رفتار افراد جامعه و استفاده صحیح از منابع ارزی و ریالی خواهد شد. سمیعی با اعتقاد به اینکه برای یک اقتصاد سالم و پویا باید شفاف و یک رو برخورد کرد گفت: هرگونه فروش محدود با قیمت غیر واقعی نوعی دروغگویی است. به عنوان مثال باید به طرحهای پیش فروش خودرو اشاره کرد، چرا باید به نصف قیمت بازار اتومبیل فروخت، حتی به هر نفر یک دستگاه؛ آیا این جایزه دادن به کسانی که پول دارند نیست؟ این نوع معاملات حتما رانت زا و فساد آور است حتی اگر رانت را به طور اتفاقی به کسانی بدهند، این در حالی است که حتی دادن سوبسید هم نوعی رانت محسوب میشود و مجاز نیست مگر برای آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، امنیت و قضاوت. نقدینگی هنوز ترسناک نیست. اما در ادامه این گفتگو رئیس اسبق کانون صرافان در ر. ابطه با بحثهای مربوط به نقدینگی و اثرگذاری آن بر شرایط موجود بازار ارز توضیحاتی ارائه کرد و گفت: با وجود اینکه حجم نقدینگی بالا است،
اما هنوز ترسناک نیست. به هر حال پول نقد، شبه پول و سایر اجزای تشکیل دهنده نقدینگی اکنون به حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد که با دلار ۱۶ هزار تومانی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار میشود که رقم زیادی برای اقتصاد ما نیست، ولی اگر در این شرایط هزینههای دولت افزایش یافته و ناچار به چاپ اسکناس باشد، آنگاه نقدینگی وحشتناک و منفی خواهد بود. در حالی که باید این نقدینگی را به سمت تولید و کسب و کار حرکت داد و از بهانههای موجود برای واحدهای تولیدی که عاملی برای تعطیلی آنها شده خودداری کرد. چرا باید سود بانکی را به هر بهانهای افزایش دهیم. این خود عامل رشد نقدینگی است نه مانع از آن. بازار ارز را مگر میشود رها کرد همچنین در ادامه با توجه به بحثهایی که در رابطه با نحوه کنترل بازار آزاد ارز در روزهای اخیر مطرح شده است، سمیعی گفت که به هیچ وجه نمیتوان بازار ارز را رها کرد. وظیفه ذاتی همه بانکهای مرکزی در دنیا نظارت بر بازار و حفظ تعادل آن است و این تعادل به معنی پایین نگه داشتن قیمت ارز نیست. بلکه ایجاد ثبات نسبی و ممانعت از نوسان تند آن خواهد بود. نباید شاهد باشیم قیمت دلار یک روز ۱۰ هزار و روز دیگر ۱۵ هزار تومان
است. نوسان تا یک و یا دو درصد در روز طبیعی است، اما نوسان ۱۰ درصدی هیچ توجیهی ندارد. اعتمادسازی کنید در پایان این گفتگو رئیس اسبق کانون صرافان پیشنهاد اصلی خود در شرایط موجود را اعتمادسازی دولت برای مردم عنوان کرد و گفت: اگر بخواهیم قدمی برداریم به طور حتم موضوع اصلی برگرداندن اعتماد عمومی است که متاسفانه خدشهدار شده است. وقتی یک روز مسئولان به مردم میگویند دلار نخرید چرا که ضرر میکنید، اما در چند روز بعد مشاهده میکنند نه تنها ضرری در کار نبوده، بلکه سود چند برابری به همراه داشته است آنگاه دیگر در شرایط خاص هم به گفتههای مسئولان خود توجهی نخواهد داشت؛ بنابراین باید با مردم شفاف و در راستای جذب اعتماد و اطمینان صحبت کرد.