پرواز با صندلیهای خالی
در حالی که بیش از ۵۰درصد ناوگان هوایی ایران زمینگیر است، مسوولان وزارت راه معتقدند حفظ صنعت هوانوردی کشور، از افزایش قیمت بلیت پروازها مهمتر است. در پی افزایش نرخ دلار و بالا رفتن نرخ بلیت پروازهای خارجی، شرکتهای هواپیمایی نرخ بلیت پروازهای داخلی را هم گران کردهاند؛ بهگونهای که در حال حاضر، نرخ در مسیرهای پرتردد به شدت افزایش یافته و مردم را دچار نگرانی و سردرگمی کرده است.
صبح نو: در حالی که بیش از ۵۰درصد ناوگان هوایی ایران زمینگیر است، مسوولان وزارت راه معتقدند حفظ صنعت هوانوردی کشور، از افزایش قیمت بلیت پروازها مهمتر است. در پی افزایش نرخ دلار و بالا رفتن نرخ بلیت پروازهای خارجی، شرکتهای هواپیمایی نرخ بلیت پروازهای داخلی را هم گران کردهاند؛ بهگونهای که در حال حاضر، نرخ در مسیرهای پرتردد به شدت افزایش یافته و مردم را دچار نگرانی و سردرگمی کرده است.
گشتوگذاری در میان نرخهای اعلامی برای پروازهای پرطرفدار نشان میدهد که نرخ بلیت پرواز تهران ـ. مشهد در ارزانترین حالت، آن هم در ساعات صبحگاهی روزهای میانی هفته که از کمترین استقبال برخوردار است، ۲۸۰هزار تومان به فروش میرسد؛ در حالیکه در همان روزهای میانی هفته نیز در ساعات پرتقاضاتر عصرگاهی و ابتدای شب، میتوان بلیت را با قیمتی حدود ۵۳۰تا ۶۵۰هزار تومان (اکونومی و نه بیزینس) خریداری کرد.
با این حال در ایام پایانی هفته و ساعاتی که بیشترین استقبال از سفرهای هوایی به مشهد وجود دارد، قیمت بلیت پرواز تهران ـ. مشهد تا ۷۳۰هزار تومان بالا رفته است؛ بهگونهای که بهعنوان مثال، بلیت پرواز تهران-مشهد برای روز چهارشنبه هفته آتی ۳۶۷هزار تومان برای پرواز ۶صبح، قیمتگذاری شده است. این وضعیت، برای سایر مسیرها نیز صدق میکند؛ بهنحوی که قیمت بلیت پرواز اهواز-مشهد برای روز چهارشنبه هفته آتی که مصادف با شب عید غدیرخم است، در ساعات بامداد (۰۲:۴۵) بهعنوان ارزانترین قیمت، ۳۷۵هزار تومان و در ساعات عصرگاهی روز چهارشنبه با نرخ ۶۱۰هزار تومان عرضه میشود. البته بررسیهای میدانی نشان میدهد که قیمت بلیتها در سایر مسیرها نیز، کم و بیش بر همین منوال است.
حذف مردم و پررنگتر شدن دولت دو علت برای این وضعیت گزارش شده؛ نخست آنکه افزایش چشمگیر مسافران عراقی به ایران که از مسیرهای مختلف (اهواز، تهران، ارومیه) برای سفر به شهرهای توریستی بهویژه مشهد مسافرت میکنند. در این میان به نظر میرسد این افزایش ۲۵درصدی (بنا به گفته مسوولان سازمان گردشگری) که در پی کاهش ارزش پول ملی در برابر دلار رخ داده، توانسته صندلیهای خالی هواپیماها از مسافران ایرانی را تا حدود زیادی پُر کند. دومین علت عدم کاهش تقاضای سفر، غالب بودن میزان تقاضای سفرهای هوایی از سوی کارمندان دولت و مدیران دولتی به جای مردم عادی است. در حالی که بسیاری از مردم عادی به دلیل گرانی بلیت هواپیما نمیتوانند با این وسیله سفر کنند، اما مدیران دولتی به مدد بودجه عمومی به سفرهای متعدد میپردازند و گرانی بلیت هواپیما نتوانسته خللی در اراده آنها برای سفر به مناطق مختلف کشور داشته باشد. بر اساس آمارهای سالانه سازمان هواپیمایی کشوری، تا ۷۰درصد متقاضیان ایرانی سفرهای هوایی را مدیران دولتی و هیأت همراه آنها تشکیل میدهد که معمولاً از بودجه عمومی، برای خرید بلیت اقدام میشود. در این میان باید به این نکته هم اشاره کرد که از نظر کارشناسان اقتصاد حمل و نقل، ادامه این وضعیت چندان قابل تصور نیست و بازار فعلیِ موجود، موقتی خواهد بود؛ پس در صورتی که پروازهای داخلی گران باقی بمانند، احتمال اینکه دولت برای کاهش مخارج خود، دستور حذف پروازهای غیرضروری را صادر کند، وجود دارد.
گرانی راه ادامه کار نیست از سوی دیگر، به نظر میرسد از حجم مسافران غیرایرانی (عراقی) با توجه به همزمانی سال تحصیلی این کشور با ایران و نیز ورود فصل سرما، بهتدریج کاسته خواهد شد. همه این موارد نشان میدهد که صنعت هوانوردی نمیتواند صرفاً با گران کردن بلیتها، به حیات خود ادامه دهد و باید چاره دیگری برای این مشکل بیاندیشد. بسیاری از کارشناسان صنعت هوانوردی معتقدند این صنعت در ایران با سایر کشورها قابل مقایسه نیست؛ چراکه قیمت بلیت پروازها در ایران به بهانههای مختلف از جمله تحریم، نرخ ارز، کمبود ناوگان و قطعات، نبود برنامهریزی بازرگانی صحیح، روتها و مسیرهای پروازی غیراقتصادی، فرودگاههای بدون جانمایی مناسب، بالا بودن هزینه خدمات فرودگاهی و مواردی از این دست، همواره از سوی شرکتهای هواپیمایی، افزایشی بوده و از روند صعودی برخوردار است. از سوی دیگر خدماتی که در مقابل این نرخ بلیت گران داده میشود، در حد ایرلاینهای ردهچندم آمریکای لاتین یا آفریقایی است؛ ضمن اینکه برخی ایرلاینهایی که از پشتوانه مالی برخی نهادها برخوردار هستند، نگرش بازرگانی به صنعت هوانوردی نداشته و همین موضوع سبب شده تا از مسأله پُراهمیت بهرهوری غافل باشند. به معنای دیگر از انجام سلسله فرایندهایی که به کاهش هزینهها و افزایش درآمدها منجر میشود، غفلت میکنند.
کمبودهای همیشگی آقای مرتضی دهقان، معاون هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد: بیش از ۵۰درصد ناوگان هوایی ایران زمینگیر است و یکی از علل گرانی بلیت هواپیما، همین کمبود ناوگان برآورد میشود، این در حالی است که آخوندی، وزیر راه و شهرسازی هم میگوید که در حال حاضر، ۱۸۵فروند هواپیمای فعال در کشور داریم که کمی بیش از همین مقدار، گراند (زمین گیر) هستند. پیگیری مجلس آقای سیداحسن علوی، نایبرییس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی به «مهر» درباره چرایی، گرانی بلیت هواپیما اظهار داشت: افزایش قیمت ارز روی همه موضوعات از جمله صنعت حمل و نقل اثر منفی داشته، اما قرار نیست با افزایش نرخ ارز، ناگهان قیمت بلیت هواپیما دو تا دو و نیم برابر شود. حتی در برخی مسیرها قیمت بلیت از این مقدار هم گرانتر شده است. بلیت رفت و برگشت به مشهد یک میلیون تومان برای مردم هزینه دارد. چنین افزایش قیمتی سبب میشود تا بسیاری از خانوادهها و مردم عادی نتوانند از حمل و نقل هوایی استفاده کرده و مجدداً شاهد افزایش استفاده از خودروی شخصی و حمل و نقل جادهای خواهیم بود که نتیجه آن افزایش ترافیک جادهها، سوانح جادهای و رانندگی و کشتههای سوانح جادهای خواهد بود. یعنی مشکلات دو چندان میشود. وی با اشاره به اظهارات وزیر راه و شهرسازی درباره لزوم حفظ صنعت هوانوردی یادآور شد: در صورت ادامه شرایط فعلی گرانی بلیت هواپیما، صنعت هوانوردی به مرور زمینگیر خواهد شد؛ چراکه اگر مسافر کم شود، ایرلاینها مجبورند هواپیماها را خالی اعزام کنند که جز زیان، برای آنها نتیجهای نخواهد داشت. مسوولان دوباره مطرح نکنند که گرانی بلیت هواپیما هم حباب است. یکباره تصمیم میگیرند قیمت بلیت پرواز را گران میکنند و خودشان به خودشان ضرر میزنند. سفر هوایی برای خیلی از مسافران ایرانی حتی در داخل کشور به یک رؤیا تبدیل شد، کسی که ماهی زیر دو میلیون تومان درآمد دارد چطور میتواند از هواپیما برای سفر استفاده کند. گزارشها میگوید تعداد مسافران به زیر ۵۰نفر و حتی در برخی از مسیرها به زیر ۲۰نفر رسیده و هواپیماها با یکدهم ظرفیت پرواز میکنند که این یعنی ضرر اقتصادی که میتواند ایرلاینها و آژانسهای مسافرتی را هم به تعطیلی بکشاند.