تحریم؛ قبری برای خود و دیگری

«بهترین رویکرد برای تحلیل نقش "تحریم" در سیاست خارجی آمریکا این است که آن را به عنوان یک "اعتیاد" درنظر بگیریم».

کد خبر : 860580

خبرگزاری ایسنا: نشنال اینترست با این مقدمه در یادداشتی به قلم نیکولای پتروس، استاد دانشگاه رودآیلند آورده است: در این باره فکر کنید. ناتوانی در تغییر رفتار حتی کم‌اهمیت‌ترین کشور‌ها باید برای کسانی که در رأس قدرت تنها ابرقدرت باقی مانده در جهان هستند مایه سردرگمی باشد. این وضعیت به طور عادی باعث می‌شود که این ابرقدرت به دنبال راه‌هایی برای جلوگیری از این وضعیت که در آن ناکامی موج می‌زند، بوده و تلاش کند تا به آمریکایی‌ها اطمینان دهد که در عرصه جهانی به طور دائمی غالب هستند. در همین راستا، اعمال تحریم بهترین ابزار به نظر می‌رسد. نخست این که این ابزار جایگزینی برای جنگ است و از همین رو مخالفان آن را می‌توان حسب رویکرد سیاسی آنها، به عنوان جنگ‌طلب یا سازشگر معرفی کرد. نکته دوم این که از آنجا که هیچ ابزار اندازه‌گیری موفقیتی برای تحریم مطرح نیست، توفیق در اعمال تحریم بستگی به نگاه اعمال‌کننده آن دارد. از این رو هر اتفاقی که بیفتد، به تحریم قابل وصل است. در عین حال، سیاستمداران به ندرت درخصوص اعمال تحریم مقصر قلمداد می‌شوند و بدین ترتیب این ابزار فضایی برای گریز از جهان مذاکرات دیپلماتیک را فراهم می‌سازد. بدین ترتیب تحریم به لحاظ سیاسی از جذابیت بالایی برخوردار است.

وضعیت فعلی جهان پیچیده شده و باری دیگر سیاستمداران نسبت به بهبود اوضاع ناامید شده‌اند. دوستان آمریکا می‌کوشند به این کشور هشدار دهند که رفتار واشنگتن باعث آسیب رسیدن به هم‌پیمانان می‌شود و در چنین شرایطی آن‌ها چگونه باید تصور کنند که آمریکا بار «رهبری جهانی آزاد» را می‌تواند به دوش بکشد. در نهایت با توجه به این که جهان‌بینی آمریکایی کم‌کم به حلقه واشنگتن محدود می‌شود، چیزی جز واقعیت بازتاب شده در رسانه موضوعیت پیدا نمی‌کند. در چنین وضعیتی، تحریم‌ها صرفا آرامشی موقت به وجود می‌آورد و ابزاری است که سیاستمداران به طور روزمره و از روی عادت از آن استفاده می‌کنند.

اگر بخواهید ببینید که این اعتیاد چگونه بسط پیدا می‌کند، به موضوع اوکراین بنگرید. اوکراین برای توجیه انتخاب «متمدنانه» خود و مجازات روسیه به خاطر الحاق کریمه خرید گاز طبیعی به طور مستقیم از روسیه را متوقف کرده، خدمات پرداختی بانک‌های روسی را به حالت تعلیق درآورده، دسترسی به شبکه‌های اجتماعی، تلویزیونی و برخی پایگاه‌های اینترنتی روسی را بسته، واردات کتاب‌های روسی را ممنوع کرده، مانع پرواز‌های تجاری روسی شده و اکنون در این صدد است که حمل و نقل از طریق راه‌آهن به روسیه را متوقف کند. واقعیت امر، اما این است که تمامی این خدمات به کار خود ادامه می‌دهند، زیرا میزان تقاضا در اوکراین بسیار بالاست و اکنون این خدمات برای اوکراینی‌ها گران‌تر هم تمام می‌شود. با وجود همه این مسائل روسیه همچنان سرمایه‌گذار اصلی در اوکراین محسوب می‌شود، اما از آنجا که اوکراین مخالف تجارت عادی با همسایه خود بوده، دولت این کشور عملا دچار بی‌پولی شده است.

به طور مشخص واقعیت این است که آمریکا به اندازه اوکراین به روسیه وابسته نیست، اما این واقعیت هم به خودی خود گمراه‌کننده است. هرچند آمریکا بسیار ثروتمندتر از اوکراین است و به احتمال زیاد دچار بی‌پولی نخواهد شد، زندگی آمریکایی‌ها در جهانی به هم پیوسته رقم می‌خورد که در آن اگر کشوری در خاورمیانه هزینه‌ای می‌کند، ممکن است در مقابل در شرق اروپا، قطب شمال یا حتی در فضای سایبری مابه ازای آن را دریافت کند. علاوه بر این باید به منافعی فکر کرد که شرکت‌های آمریکایی به خاطر عدم سرمایه‌گذاری در روسیه طی دهه‌های گذشته از دست داده‌اند و این مهم از آنجایی قابل توجه است که روسیه در مواردی پرسودتر از چین ظاهر شده و بازار بورس این کشور در جهان جزو پردرآمدترین‌هاست.

با این توصیف، شاید بتوان درباره اعمال تحریم‌ها ضرب‌المثلی معروف را به این صورت بازخوانی کرد که وقتی تحریم اعمال می‌کنید، دو قبر می‌کنید؛ یکی برای دشمن اقتصادی‌تان و دیگری برای خودتان!

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: