مرگ تلخ ژیوان در چنگ آرزو +عکس
نامادری در بوکان پس از آن که بدن کودک پنج ساله را با دندان مجروح کرد، با جسم سختی به سر او زد که باعث مرگ مغزی اش شد.
روزنامه خراسان: نامادری در بوکان پس از آن که بدن کودک پنج ساله را با دندان مجروح کرد، با جسم سختی به سر او زد که باعث مرگ مغزی اش شد.
ژیوان، پسربچه پنج ساله روز پنج شنبه یازدهم مرداد با حالت تشنج، خون ریزی مغزی و با علایم کبودی و گاز گرفتگی روی صورت و ساق پا توسط پدرش به بیمارستان بوکان منتقل شد که پزشکان او را بهدلیل وخیم بودن وضعیت به بیمارستان مهاباد فرستادند، اما معالجات درباره این کودک مؤثر واقع نشد و جان سپرد.
ایوب آذینپور، معاون سیاسی- اجتماعی فرمانداری بوکان با تایید این خبر اعلام کرد: بر اساس اعلام نظر پزشکان معالج این کودک دچار مرگ مغزی شده است. پدر این کودک نیز از همسر خود که نامادری کودک بوده شکایت کرده است و باید درباره جزئیات بیشتر این پرونده منتظر اعلام نظر نهاد قضایی باشیم؛ بنابراین گزارش، آرزو، نامادری ژیوان به اتهام ضرب و شتم تفهیم اتهام شده است و از آن جا که محل وقوع این حادثه بوکان است، پرونده به این شهرستان انتقال داده شد.
روایت عموی ژیوان از قتل کودک بیگناه
عموی ژیوان در شرح این جنایت تلخ به رکنا میگوید: پس از آن که محمدامین، پدر ژیوان از همسرش جدا شد، ژیوان با پدر و مادرم، یعنی پدربزرگ و مادربزرگش زندگی میکرد. این ماجرا پنج سال طول کشید تا این که برادرم آذر سال گذشته با دختری از یکی از روستاهای اطراف بوکان آشنا شد که او هم در ازدواج اولش با شکست مواجه شده بود.
وی تصریح میکند: زمانی که متوجه علاقه برادرم به آرزو شدیم برای او یک تاکسی خریدیم و یک خانه در اختیارش گذاشتیم تا بتواند زندگی جدیدش را در آرامش شروع کند، اما با این حال خودشان اصرار کردند که همراه پدر و مادرم زندگی کنند. عموی ژیوان میافزاید: مدتی از آغاز زندگی مشترک برادرم با آرزو نگذشته بود که همسرش از او خواست برای دیدار با برادرش به ترکیه بروند، پدر و مادرم نیز تمامی مخارج سفر آنها را تقبل کردند. پس از بازگشت از سفر ترکیه آرزو به خانواده ام گفت که میخواهد به دیدار عمویش برود، چند روزی از برادرم و همسرش خبری نبود تا این که برادرم با ما تماس گرفت و گفت که میخواهند مستقل زندگی کنند، به همین دلیل دیگر به خانه پدری بازنخواهند گشت. چند روز بعد برادرم به دنبال ژیوان آمد و گفت که همسرش گفته است باید ژیوان را با خود ببرم وگرنه خودکشی میکند. وی میگوید: روابط برادرم با خانواده قطع شد و مدتی بعد فهمیدیم در یکی از محلههای بوکان خانهای کرایه کرده است که این شرایط فقط سه ماه دوام داشت. وی میگوید: عصر روز حادثه، آرزو با برادرم تماس گرفت و از او خواست به دنبالش برود تا با زنان همسایه به پارک شهر بروند، برادرم با تاکسی به دنبال شان رفت و آنها را به پارک رساند، زمانی که آنها به خانه باز میگردند یکی از زنان همسایه به برادرم میگوید که کلیدهایش را در پارک جاگذاشته است و از او میخواهد او را تا پارک ببرد تا کلیدهایش را بردارد. برادرم او را به پارک میبرد و به خانه اش بازمی گرداند سپس به خانه خودش میرود و میبیند که آرزو در حال تنبیه بدنی ژیوان است، برادرم با همسرش بحث میکند و به او میگوید که اگر نمیتوانی از او نگهداری کنی بگذار تا او را به خانواده خودم بسپارم. آرزو نیز در جواب او میگوید که ژیوان مانند بچه نداشته خودم است و من او را دوست دارم. برادرم پس از این ماجرا به بیرون از خانه میرود تا با تاکسی چند مسافر را جابه جا کند، شب هنگام، زمانی که به خانه بازمی گردد چند بار زنگ در را میزند، اما کسی در را باز نمیکند تا این که پس از ۲۰ دقیقه آرزو در را باز میکند و میگوید ژیوان تشنج کرده است. برادرم همراه او به داخل خانه میرود و میبیند ژیوان در حالی که برهنه و بیهوش است، زیر دوش آب یخ در حمام قرار دارد.
عموی ژیوان اظهار میکند: برادرم ژیوان را به بیمارستان شهر میبرد که در آن جا متوجه آثار گازگرفتگی روی بدن ژیوان میشود، به همین دلیل به آرزو مشکوک میشود، این در حالی بود که آرزو از برادرم خواسته بود تا او را به ترکیه بفرستد یا خودکشی میکند. محمدامین از او میخواهد حقیقت را بگوید، آرزو نیز میگوید من او را کتک زدم، اما به کسی چیزی نگو، خانواده آرزو نیز او را تحت فشار گذاشتند تا به ما و پلیس چیزی نگوید. در ادامه ژیوان به بیمارستان مهاباد منتقل و در آن جا مرگ مغزی او تایید شد.
وی میافزاید: آرزو زمانی که متوجه مرگ مغزی ژیوان شد قصد داشت از مهاباد فرار کند و به ترکیه برود، اما توسط ماموران پلیس دستگیر شد. در نهایت ژیوان در روز هفدهم مردادماه ساعت ۲۳ تسلیم مرگ شد. در تحقیقات مشخص شد که آرزو با جسم سختی به سر او زده است و همین باعث شده او مرگ مغزی شود.
عموی ژیوان میگوید: دو ماه پیش نیز دست ژیوان شکسته بود و آرزو به برادرم گفته بود که او روی سرامیک افتاده و همین باعث شکستن دستش شده است، اکنون مشخص شده است که آرزو دست ژیوان را هنگامی که مشغول کتک زدن او بوده، شکسته است.
وی میافزاید: او برادرمان را خام خود کرده بود، او حتی به دروغ به برادرمان گفته بود که شوهر اولش دو جنسه بوده و او همچنان دوشیزه است.
عموی ژیوان با گمانه زنی درباره انگیزه آرزو برای کشتن ژیوان میگوید: با توجه به وضعیت مالی مناسب خانواده ما این احتمال وجود دارد که آرزو به خاطر دستیابی به ثروت خانوادگی ما دست به چنین اقدامی زده است، زیرا روز گذشته برادرم متوجه شد که آرزو باردار است؛ بنابراین گزارش، پرونده این جنایت با توجه به محل وقوع آن به دادستانی بوکان ارجاع شد. این زن به جرم خودش اعتراف کرده است و هم اکنون در مهاباد زندانی است. روز گذشته پیکر ژیوان در بوکان به خاک سپرده شد.