سربازان ملکه از خودشان ترسیدند!
روزهایی که مردم ایران داغدار جنایات گروهک ریگی در کشور بودند؛ روزهایی که حجم نفرت مردم از توحش دارودسته ریگی به اوج رسیده بود و فقط همان عاشورای تاسوکی کافی بود که کسی ننگ حمایت از ریگی را تاب نیاورد، تریبون بیبیسی فارسی در اختیار این گروهک تروریستی بود.
روزنامه جوان: این روزها مدیران بیبیسی فارسی از میزان، خبرگزاری قوه قضائیه ایران عصبانی هستند. مدیر خبر بیبیسی بیانیه داده و در مورد گزارشی که این خبرگزاری پیرامون بیبیسی فارسی و کارکنانش منتشر کرده، گفته که «این گزارش با زبانی که عمداً تحریکآمیز انتخاب شده در واقع دعوت به خشونت علیه روزنامهنگاران ماست. بیبیسی یک بار دیگر از ایران میخواهد به آزار و اذیت خانواده کارکنان بیبیسی فارسی و خانواده آنها در ایران پایان دهد.»، اما گزارش میزان مگر چه داشت که اهالی بیبیسی آن را تحریکآمیز و دعوت به خشونت دانستند؟ این نوشتار مروری بر آن گزارش است تا دریابیم چرا مدیران بیبیسی تا این حد از آن گزارش برآشفتهاند!
در گزارش مذکور با اشاره به عملیات روانی مشترک جبهه ضدانقلاب و داشتن ستاد مشترک برای عملیات روانی علیه ایران تأکید شده که «در میان بازوان رسانهای ستاد مشترک عملیات روانی براندازی نظام جمهوری اسلامی، دستگاه تبلیغاتی - امنیتی دولت انگلیس یعنی «بیبیسی فارسی» مأموریت ویژهای را برعهده دارد» و در ادامه گزارش به نمونه کارهای ضدایرانی بیبیسی اشاراتی شده است.
حمایت بیبیسی از عبدالمالک ریگی روزهایی که مردم ایران داغدار جنایات گروهک ریگی در کشور بودند؛ روزهایی که حجم نفرت مردم از توحش دارودسته ریگی به اوج رسیده بود و فقط همان عاشورای تاسوکی کافی بود که کسی ننگ حمایت از ریگی را تاب نیاورد، تریبون بیبیسی فارسی در اختیار این گروهک تروریستی بود. در گزارش میزان آمده که «بیبیسی فارسی، در سال ۹۲ در گزارشی که کسری ناجی تهیه کرده بود، از اقدامات گروهک تروریستی جندالشیطان به سرکردگی عبدالمالک ریگی در به شهادت رساندن ۱۴ نفر از مرزبانان ایران [منطقه سراوان استان سیستان و بلوچستان]حمایت کرد. در این گزارش رپرتاژگونه، بیبیسی فارسی حتی از ذکر عنوان تروریست برای مهاجمان تروریست خودداری کرد و حمله این گروهک تروریستی به سربازان ایرانی را یک اقدام تلافی جویانه نامید!»
پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی هم تریبون بیبیسی در اختیار یکی از حامیان او قرار گرفت تا او صراحتاً در بیبیسی بگوید که «اعدام عبدالمالک پایان گروهک جندالله نیست و او مظهر خواستهها و مطالبات مردم بلوچستان و در بعضی مواقع مردم ایران بود و تا زمانی که این مطالبات عملی نشود، این جنبش ادامه خواهد داشت.» حال چرا بیبیسی دلخور است که این اقدامات او بیان شده است؟ از عبدالمالک ریگی که یک تروریست شناخته شده بود، حمایت کردهاند و بعد ناراحت میشوند که چرا گفته شده بیبیسی علیه ایران عمل میکند!
ستایش درویش قاتلی که راننده اتوبوس مرگ بود! اولین ساعاتی که خبر زیر گرفتن نیروهای ناجا توسط یکی از دراویش گنابادی آمد، بیبیسی از انتشار خبر خودداری کرد، سپس صرفاً به این خبر اکتفا کرد که اتوبوس به مردم حمله کرده است، بدون آنکه فاعل کار بیان شود. اتوبوس که حمله نمیکند! و در جریان دادگاهی این قاتل هم بیبیسی به حمایت از او پرداخت و در نهایت و پس از اعدام هم او را «شهید» نامید: «فرد به اصطلاح فعال حقوق بشر مهمان بیبیسی، در بخشی از صحبتهای خود، با وقاحت تمام قاتلی که چندین مأمور نیروی انتظامی را در ملأ عام به شهادت رسانده بود و در دادگاه به جرم خود اقرار و اعتراف کرده بود شهید خطاب میکند و مجری بیبیسی هم که به نظر نمیرسد متعجب شده باشد، به این فرد اجازه ادامه صحبت هایش را داده و هیچ اعتراضی نمیکند.» در گزارشی که مدیران بیبیسی را عصبانی کرده، آمده که «در ماجرای قاتل خیابان پاسداران که داعش گونه مردم و تأمینکنندگان امنیت مردم را سوار بر اتوبوس زیر گرفته بود، بیبیسی فارسی تلاش مذبوحانهای را به کار بست تا این عنصر جانی و تبهکار را مظلوم جلوه دهد.» در مورد اعدام عوامل داعش که در حمله به ساختمان مجلس شورای اسلامی و حرم امام نقش داشتند هم بیبیسی آنها را فقط «متهم» نامید و از به کار بردن عنوان تروریست برای آنها خودداری کرد.
آشنایی با خبرنگاران بیبیسی گزارش مذکور در ادامه به معرفی تعدادی از کارمندان بیبیسی میپردازد. اولین نفر رزیتا لطفی است که در مورد او مینویسد: «پس از هفت سال مدیریت صادق صبا در «بیبیسی فارسی» در بهمن ۹۴، رزیتا لطفی جایگزین وی شد. نامبرده علاوه بر نزدیکی به محافل منتسب به فرقه ضاله بهائیت، ارادت ویژهای به خاندان فاسد پهلوی دارد، به طوری که در دوران مدیریت وی در «بیبیسی فارسی»، اخبار مرتبط با ربع پهلوی برجستگی ویژهای پیدا کرده است. در دی ماه سال گذشته که گردانندگان بیبیسی از آشوب آفرینی پیاده نظام اربابان خود در ایران ذوقمرگ شده بودند، تریبون خود را در اختیار ربع پهلوی قرار دادند و البته این عنصر فاسد ته مانده پهلویها، گافهای خندهداری داد که تا مدتها مایه سرگرمی کاربران فضای مجازی بود.»
نفر بعدی مسعود بهنود است که در مورد او آمده است: «مسعود بهنود را باید عنصر پیشکسوت دستگاه تبلیغاتی- امنیتی بیبیسی فارسی دانست. او به واسطه اینکه دروازه ورودِ خبرنگاران اصلاحطلب به رسانههای بیگانه است، لقب پدرخوانده بیبیسی فارسی را یدک میکشد. بهنود در دوران رژیم ستمشاهی به عنوان خبرنگار وابسته به ساواک شناخته میشد. او در آن ایام، انحصار مصاحبه با پرویز ثابتی، مرد مخوف دستگاه امنیتی اطلاعاتی رژیم پهلوی را داشت.»
در ادامه گزارش توضیحاتی در مورد حسین باستانی میخوانیم: «حسین باستانی در دوران دوم خرداد، به واسطه بولتننویسی برای رئیس دولت اصلاحات، از زمره روزنامه نگارانی بود که از رانت ویژه اطلاعاتی دولت بهره داشت. همین رانت اطلاعاتی باعث شد تا نامبرده به سهولت جذب شبکه رسانهای اپوزیسیون ضدایرانی شود. وی طی سالهای حضورش در خارج از کشور و فعالیت برای رسانههای ضدانقلاب و معاند همچون مسعود بهنود به جذب خبرنگاران فراری مبادرت ورزید. همکاری با بنیاد صهیونیستی هیفوس و عضویت در شورای سردبیر روزآنلاین و تحلیلگری و برنامهسازی برای بیبیسی فارسی از جمله سوابق کاری باستانی در خارج از کشور میباشد.»
در گزارش مذکور در مورد کامبیز فتاحی آمده که «فتاحی نیز از جمله کارکنان دستگاه تبلیغاتی-امنیتی بیبیسی فارسی است که با صهیونیستها رابطه حسنهای دارد و حتی در مهر ۱۳۹۲ نیز مسئول مصاحبه با قاتل کودکان فلسطینی یعنی «بنیامین نتانیاهو» بود؛ مصاحبهای که در آن، مطالب سخیفی علیه مردم ایران بر زبان نخست وزیر رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی جاری شد.» سپس در مورد کسری ناجی میخوانیم که «کسری ناجی عضو فرقه ضاله بهائیت است. مردم ایران خاطره خوبی از گزارشهای کسری ناجی ندارند، یک بار در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ گزارشی از ناو هواپیمابر یواساس آبراهام لینکلن هنگام خروج از تنگه هرمز تهیه کرد که سعی کرد قدرت توان امریکا هنگام خروج از تنگه هرمز را برجسته کند تا مردم ایران را بترساند!» گزارش او در حمایت از گروهک ریگی هم که ذکرش در ابتدای مطلب آمد.
ژیار گل دیگر خبرنگار بیبیسی است: «ژیار گل از دیگر خبرنگاران بیبیسی فارسی است که تمرکز عمدهاش پوشش اخبار و مطالبی با ماهیت تفرقهافکنانه در ارتباط با منطقه کردستان است، البته تولید گزارشهای مغرضانه با اهداف تجزیهطلبانه توسط ژیار گل فقط مربوط به استان کردستان ایران نمیشود بلکه نامبرده در مدت زمان حضور در ترکیه نیز این قبیل گزارشات را با محوریت منطقه کردستان ترکیه تدوین کرد که موجب اخراجش از این کشور شد.»
و در نهایت در مورد سیاوش اردلان میخوانیم که «اردلان از رادیو فردا به بیبیسی پیوسته است. او در اسفند ۱۳۹۶ که عناصر فرقه انگلیسی شیرازی اقدام به حمله به سفارت ایران در لندن کردند، طی گزارشی سعی در موجه جلوه دادن اقدام تجاوزکارانه این فرقه منحرف کرد. اردلان همچنین از آن دسته از گزارشگران بیبیسی فارسی است که مجوز تردد در پایگاههای نظامی صهیونیستها در اراضی اشغالی را دارد و حتی در زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سال ۲۰۱۴ در شرایطی که کودکان و زنان فلسطینی در زیر بمبارانهای وحشیانه صهیونیستها جان میدادند، با حضور در بین نظامیان اسرائیلی به تعریف و تمجید از ادوات و تجهیزات متجاوزان صهیونیست پرداخت.»
خودشکن آینه شکستن خطاست! مدیران بیبیسی از توصیف ساده عملکرد خود علیه مردم ایران برآشفتهاند. چرا؟ این آینه کار شماست. همین روزها با ادعای بیطرفی مناظره راه میاندازند که یک طرف موافقان تحریم ایران باشند و طرف دیگر مخالفان تحریم و این مثلاً دعوت از دو طرف میشود ادای بیطرفی بیبیسی. یک فعال مجازی اصلاحطلب، ساکن لندن، در توئیتی به خوبی نوشته بود که «فرض کنید BBC مهمان موافق و مخالف دعوت کند برای موضوعات زیر: آیا سوزاندن یهودیان باعث پاکسازی جامعه میشود؟ آیا تجاوز به زنان برای جامعه مفید است؟ آیا قرنطینه کردن سیاهان به کاهش آلودگی شهر منجر میشود؟ دعوت کارمند FDD برای دفاع از تحریم عین موارد بالاست. بیطرفی نیست، بیشرفی است.»
عمری بیبیسی فارسی علیه ایران فعالیت کرده؛ روزی که ما داغدار مرگ ۵۰۰ ایرانی در منا بودیم، تریبون بیبیسی در اختیار کارشناس سعودی بود تا از آلسعود دفاع کند. این موارد واقعیت عملکرد بیبیسی است و چرا به دروغ میگویند گزارش تحریک آمیز و دعوت به خشونت بوده؟ کدام دعوت به خشونت وقتی خبرگزاری قوه قضائیه فقط توصیف عملکرد شما را کرده است، البته اگر عملکرد بیبیسی آنقدر ضدایرانی است که وصفش میشود خشونت، بحث دیگری است!