علت اصلی سردی روابط تاجیکستان و ایران چه بود؟
اگرچه مسائل متعددی همچون پولهای بابک زنجانی و یا حمایت ایران از نهضت عامل سردی روابط ایران و تاجیکستان مطرح میشود، اما دلیل اصلی این تحول را باید در جای دیگری جستجو کرد.
کد خبر :
856249
خبرگزاری تسنیم: به نقل از واستوکنیوز، از سال ۲۰۱۳ و پس از آن که دوره سفارت شعردوست (سفیر سابق ایران) و حاتماف (سفیر تاجیکستان) به اتمام رسید، هر دو کشور برای مدت حدوداً یک سال سفیری معرفی نکردند و از همان زمان بود که زمزمههایی در مورد سردی روابط دو کشور مطرح شد، اما سرانجام در سال ۲۰۱۴ تهران و دوشنبه سفرای خود را تعیین کردند.
با این حال پس از گذشت حدوداً یک سال و بعد «کودتای» ادعایی (دولت تاجیکستان) در مورد حاجحلیم نظرزاده، وضعیت تغییر کرد. سه ماه پس از وقایع سپتامبر ۲۰۱۵ (ممنوعیت فعالیت حزب نهضت اسلامی)، محیالدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بنا بر روال سالهای گذشته در کنفرانس وحدت اسلامی در تهران شرکت کرد، اما طرف تاجیکستان از این موضوع به شدت اظهار ناراحتی و یادداشت اعتراضی خود را به سفیر ایران در دوشنبه تسلیم کرد.
پس از این وقایع، کم کم نهادهای فرهنگی ایران در تاجیکستان یکی پس از دیگری بسته شدند. در ابتدا، کمیته امداد امام خمینی و پس از آن رایزنی فرهنگی و دفاتر اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به بهانههای مختلف تعطیل شدند. این سردی در روابط ایران و تاجیکستان توجه کارشناسان مسائل آسیای مرکزی را به خود جلب کرد و تحلیلهای متعددی از این تیرگی روابط مطرح شد. از پولهای بابک زنجانی تا دخالت عربستان سعودی و حمایت ایران از حزب نهضت اسلامی تاجیکستان. اما علت اصلی این سردی بیسابقه در روابط تهران و دوشنبه چیست؟ میتوان اذعان کرد که پولهای بابک زنجانی و یا حمایت ایران از حزب نهضت اسلامی نمیتواند عامل اصلی این تیرگی روابط و کاهش مناسبتها باشد، چرا که این مسائل میتوانستند با گفتگوهای دیپلماتیک دوجانبه حل شده و با رد و بدل برخی امتیازات به راهحلهایی مورد توافق دست یافت. اما در اینجا مساله مهم دیگری وجود دارد که کمتر به آن توجه شده است. فعال شدن لابیهای صهیونیستی و سعودی در تاجیکستان را میتوان عامل اصلی این موضوع در نظر گرفت. چهرههای وابسته به مراکز صهیونیستی از سال ۲۰۱۰ عامل اصلی تیرگی روابط ایران و تاجیکستان بوده
است. از سال ۲۰۱۱ که سفیر غیرمقیم اسرائیل در تاجیکستان، «حیلل نیومن» به دوشنبه آمد و دیدارهای زیادی با مسئولین تاجیک داشت، بنیانهای فعالیتهای ضدایرانی در تاجیکستان نیز بنا نهاده شدند. در این دوره اسرائیل با گسترش افراد و چهرههای نزدیک به خود در نهادهای تاجیکستان از جمله مرکز تحقیقات استراتژیک و کمیته دولتی امنیت ملی (که برخی شایعات حاکی از آموزش یتیماف رئیس این کمیته در موساد دارد)، طرح و برنامههای ایرانهراسی در دوشنبه را آغاز کرد. بنا بر گفته یکی از منابع آگاه واستوکنیوز در وزارت امور خارجه تاجیکستان، در سفر معاون اوراسیایی وزارت امور خارجه اسرائیل از مقامات تاجیک درخواست میکند تا برای افزایش سرمایهگذاری اسرائیل و همپیمانانش در تاجیکستان، تاجیکستان میبایست از فعالیت نهادهای ایرانی در این کشور پیشگیری کند. در این دیدار تصریح میشود که به هر بهانهای باید این نهادها تعطیل شوند. از آنجا بود که دولت رحمان تصمیم گرفت پس از اتمام طرحهای اقتصادی ایران و زمانی که تهران میبایست سود خود را از این طرحها دریافت میکرد، به یک باره روابط را به بهانههای ساده و بدون پشتوانه منطقی، سرد کند. دولت
تاجیکستان در همین راستا از لابیهای صهیونیستی و سعودی نیز استفاده کرده و امتیازهای سیاسی و اقتصادی دیگری را دریافت میکند. شاید به نظر برسد که دولت تاجیکستان سناریوی خود را به خوبی پیش برده و توانسته بهترین بهره را در این میان از آن خود کرده باشد، اما تاریخ و تجربه نشان داده که کشورهایی که اسرائیل و عربستان سعودی در امور داخلی آنها دخالت کردهاند، سرگذشت خوبی نداشتهاند.