حضور پیامبران در قارههای دیگر چگونه بوده است؟
قرآن و بسیاری از احادیث تعداد پیامبران مبعوث شده برای هدایت انسانها به سمت پروردگار نور را ۱۲۴ هزار پیامبر ذکر کرده اند که ۵ تن از آنها اولوالعزم بوده و دین و شریعت خاص خودشان را داشته اند.
کد خبر :
856099
باشگاه خبرنگاران: قرآن و بسیاری از احادیث تعداد پیامبران مبعوث شده برای هدایت انسانها به سمت پروردگار نور را ۱۲۴ هزار پیامبر ذکر کرده اند که ۵ تن از آنها اولوالعزم بوده و دین و شریعت خاص خودشان را داشته اند و مابقی یعنی چیزی حدود ۱۲۳ هزار و ۹۹۵ تن از پیامبران شریعت و ادیان این پیامبران را در مناطق مختلف و با شرایط مختلف تبلیغ و گسترش میدادند. اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که؛ نحوه حضور پیامبران الهی در قارههای و کشورهای دیگر چگونه بوده است و آیا اصلا در کشورهای اروپایی پیامبرانی مبعوث شده اند یا خیر، که باشگاه خبرنگان جوان قصد دارد تا در این مطلب و در حد توان این موضوع را بررسی نماید، پس با ما همراه باشید. محدوده جغرافیایی پیامبران الهی مکان ظهور پیامبران از مسایل تاریخی است که ابهام دارد و قضاوت درباره آن مشکل است. اما با توجه به رهنمودهای وحیانی ظهور پیامبران اختصاص به منطقه خاصی ندارد. ادیان بزگ دنیا مانند اسلام-مسیحیت-یهودیت-در خاور میانه شکل گرفته، در صورتی که انسانها در تمام نقاط زمین وجود داشته اند. یکی از مشکلات رخدادهای تاریخی عدم شفافیت آن است؛ مکان ظهور
پیامبران از مسایل تاریخی است که ابهام دارد و قضاوت درباره آن مشکل است. اما با توجه به رهنمودهای وحیانی میگوییم:ظهور پیامبران اختصاص به منطقه خاصی ندارد. به تصریح قرآن ظهور پیامبران اختصاص به منطقه خاصی ندارد. طبق آموزههای اسلامی همه امتها پیامبر داشته اند «و ان من امّة الا خلا فیها نذیر؛ در هر امتی نذیر و هشدار دهندهای وجود دارد». نیز: «لقد بعثنا فی کلّ أمة رسولاً أنِ اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛ در هر امتی پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) که خدا را بپرستید و از بت دوری کنید». در هر حال اگر در قرآن مجید، تنها نام عدّه معدودی از پیامبران بزرگ برده شده؛ بدین معنا نیست که تعداد ایشان منحصر به همین افراد است؛ بلکه در خود قرآن تصریح شده که بسیاری از پیامبران بودهاند که نامی از ایشان در قرآن به میان نیامده: «و رسلاً لم نقصصهم علیک؛ پیامبرانی که داستان آنها را برایت بازگو ننمودیم». اتفاقا برخی از روایات به نوعی موید همین مطلب است، چنان که در برخی روایات از علی علیه السلام نقل شده که خداوند پیامبری را مبعوث کرد که سیاه پوست بوده و داستان آن به ما نرسیده است. بنابراین نمی توان گفت که همه ۱۲۴ هزار
نفر پیامبر در یک منطقه خاص ظهور نمودهاند. اتفاقا برخی از شواهد و قرائن تاریخی و اجتماعی بیانگر آن است که در سایر مناطق جهان نیز در گذشتههای دور انبیایی مبعوث شده اند، مثلا برخی از اقوام سرخپوست و ساکنان منطقه آمریکای جنوبی، سنتهای دینی و اذکار و اورادی نظیر عبادات سایر ادیان دارند که به احتمال قوی ناشی از تعالیم انبیایی است که در گذشته در آن مناطق زیسته اند، ولی نامی از آنها به دست ما نرسیده است. در واقع احتمال بسیار جدی وجود دارد که بسیاری از آیینهای فعلی آسیای دور مانند بودا و تمدنهای آمریکای جنوبی مانند تمدن مایا و اینکا و... به نوعی متاثر از تعالیم انبیای آنها بوده که برای ما ناشناخته است. نمیتوان گفت: اثری از تعالیم این انبیا باقی نمانده است؛ اما در هر حال گذشت زمان باعث تغییر و تحریف بسیار در این آیینها شده، حقیقت این تعالیم امروزه چندان با تعالیم اسلامی منطبق نیست. البته این حقیقتی غیرقابل انکار است که پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت و کتاب آسمانی، از شرق میانه برخاستند. نوح (ع) از عراق برخاست. مرکز دعوت ابراهیم (ع) عراق و شام بود. به مصر و حجاز نیز سفر کرد. موسی (ع) از مصر برخاست. چون که
در زمان ظهور پیامبران، منطقه مسکونی عمده انسانها مناطق آسیایی بود و خاور میانه در مهد تمدن قرار داشت. از سوی دیگر، رابطه نزدیکی میان تمدن انسانی و ظهور پیامبران بزرگ است، زیرا انسانهای متمدن نیاز بیش تری به آیینهای الهی دارند، تا هم قوانین حقوقی و اجتماعی را تضمین کرده، جلو تعدیات و مفاسد را بگیرد، و هم فطرت الهی آنها را شکوفا سازد. پیامبران بزرگ هر چند در یک منطقه خاص ظهور یافتند. اما به معنای انحصار رسالت آنها در آن منطقه نیست. اگر رسالت یک پیامبر جهانی هم باشد، لازم است که در منطقهای خاص ظهور یابد که امکان گسترش شریعت وی به دیگر نقاط عالم نیز از آن جا فراهم باشد. بعثت در مکان و مهد تمدنها موجب میشود که پیام انبیا از طریق مردم آن سرزمین به مناطق دیگر نیز برود، چون با وجود تمدن در یک سرزمین، ارتباط مردم آن سرزمین با مناطق دیگر سادهتر و بیشتر خواهد بود. یکی از اصول قطعی قرآن، بعثت انبیا در میان امتها برای ایفای نقش هدایت و رهبری جامعه است. خداوند انسان را خلق و او را از نعمتهای بی شماری از جمله نعمت عقل و اندیشه و خرد بهرهمند ساخته است؛ و در ازای نعمتهای فراوانی که به او عطا نموده تکالیفی
نیز از او خواسته است، گر چه این تکالیف نیز به نوبه خود از بزر گ.ترین نعمتهای الاهی اند. لازمه تکلیف این است که از طرف خداوند پیامبرانی برای ابلاغ وظایف و دستورات به سوی انسان فرستاده شده باشند و الا تکلیف معنا ندارد. سنت خداوند بر این بوده است که در میان هر گروه و قومی شخصی را برای هدایت آنها برانگیزاند. چنان که در قرآن کریم میفرماید: "به تحقیق که میان هر امتی رسولی برانگیخته و مبعوث کردیم... ". این مضمون در آیات دیگری از قرآن کریم نیز رسیده است. پس مسلم است هر کجای جهان که اقوامی زندگی میکرده اند پیامبرانی هم برای هدایتشان مبعو ث. شده اند، اما در آیات قرآن و در روایات ائمه نام همه آنان ذکر نشده است. اجمالا در بعضی از روایات ما آمده است که خداوند ۱۲۴۰۰۰ و در بعضی دیگر "۸۰۰۰" به همراه معجزه و دلیل برای هدایت مردم فرستاده است. قرآن مجید تنها از ۲۵ تن از انبیای الاهی نام برده است. شاید به همین تعداد و یا کمتر در روایات آمده باشد. این تعداد اندک کجا و "۱۲۴۰۰۰ و یا "۸۰۰۰ "که در روایات به عنوان عدد انبیا آمده است کجا؟ این قرآن است که در یک جا میفرماید: "ما داستان بعضی از پیامبران را نقل کردیم و داستان
بعضی دیگر را نقل نکردیم". در جای دیگر بیان میدارد: "ما پیش از تو رسولانى فرستادیم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نکردهایم... "؛ و همه اینها میتواند موید این گفته دین شناسان باشد که در بین همه اقوام، دینی وجود داشته است. رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان میگوید: در تاریخ بشر هرگز قبیلهای وجود نداشته که به گونهای دین نداشته باشد. وی میگوید: دین وجه امتیاز اصلی بشر (با حیوانات) است. طبیعتا باید میان ادیان زنده جهان و دینهایی که امروزه از بین رفته اند فرق گذاشت. وی میگوید: آسیا محل تولد تمام ادیان زنده جهان است. اما از تعدادی از ادیان مرده در بقیه نقاط جهان نام میبرد که نشان میدهد انبیا به عنوان دارندگان دین الاهی در همه مکانهایی که انسانهایی زندگی کرده اند وجود داشته اند. وی میگوید: "... ادیان مصر قدیم در افریقا، ادیان مکزیک و پروی باستان در امریکا و ... ". پس به طور قطع پیامبران کثیری بوده اند که خداوند نام آنها را در قرآن نبرده است. آنچه قرآن مجید بیان شده صرفا سرگذشت پیامبرانی است که در منطقه خاورمیانه بوده اند. شاید هدف قرآن از ذکر این دسته از انبیا،
استفادههای تربیتی مردم از سر گذشت آنان بوده است؛ زیرا تنها تاریخ و آثار اقوام اینان در دسترس مردم آن زمان بوده و شناخت شان برای مردم آن زمان آسانتر بوده است. بر همین اساس قرآن در جاهایی که از این پیامبران نام میبرد، مردم را به دیدن آثار و ویرانههای تمدن اقوامی که آن پیامبران را انکار میکردند، دعوت میکند و میفرماید: "در زمین مسافرت کنید و عاقبت کسانی را که تکذیب کردند ببینید". (و از آنان عبرت بگیرید). از این جهت اگر حکایت حضرت موسی بیشتر به میان آمده مناسبت هایی است که برای عبرت دیگران تذکّر آن لازم بوده است و روبرویی هایی است که مسلمانان با اهل کتاب داشته اند. این احتمال نیز داده شده است که؛ ظهور تمدنهای مختلف در خاورمیانه بوده است و به گفته باستان شناسان و کسانی که در تاریخ تمدن اقوام و ملل مطالعه میکنند، اولین نمونهها در این منطقه شکل گرفته است. از این رو ضرورت بعثت پیامبران در این منطقه را در پی داشته است. البته باید توجه داشت که شرایط و ملاحظات بسیار در انتخاب و گزینش پیامبر مورد ملاحظه است که خداوندِ باعث الانبیاء خود از آن آگاه است. شاید بتوان گفت که در سرزمین هایی؛ مانند فلسطین،
جزیرة العرب، مکّه و مدینه، رجال دین و مردان خدا و کسانی که آمادگی قبول دعوت حق را داشته باشند بیشتر پرورش می یافته اند. چنان که مثلاً در یونان، فلاسفه بیشتر زمینه پیدایش داشته اند. در هر حال این امری است الاهی و خدا از همه داناتر به آن است. هر چه که باشد و به هر جهتی که باشد، این پیامبرانی که در قرآن مجید یاد شده اند، از این سرزمینهای مبارک برخاسته اند و در این جای هیچ بحثی نیست که همه ادیان بزرگ موجود در جهان امروز، در خاورمیانه متولد شده اند و در طی قرون متمادی بقیه ادیان را در خود هضم کرده و پیروان آنها را به تبعیت از خود دعوت کرده اند. اگر امروز دینی؛ مانند مسیحیت در سراسر اروپا و قاره آمریکا طرفداران زیادی دارد، مسلماَ منشأ پیدایش آن مانند همه ادیان ابراهیمی در آسیا و به طور احض در خاورمیانه بوده است. امّا این بدان معنا نیست که پیامبران الاهی در بقیه نقاط جهان نبوده اند و اگر امروز غیر از این ادیان بزرگ، دینی دیگر یافت نمیشود، نشانه آن نیست که هرگز نبوده است، بلکه اگر با کاوشهای قطعی تاریخی وجود پیامبری الاهی در غیر آسیا و خاورمیانه ثابت شود، به طور حتم مورد قبول واقع میشود. امروز
به خوبی نشانههای از خداپرستی (اگر چه ضعیف و یا تحریف شده) در قبایل بدوی و یا سرخپوستان قاره آمریکا دیده میشود که نشانه از تعالیم پیامبران الاهی است. بنابراین، از آغاز خلقت در هر جایی که انسانی زندگی میکرده، خداوند برای بیان و ابلاغ تکالیف خود به آنان پیامبران زیادی را فرستاده است، اما اسامی و سرگذشت همه آنها به صورت تفصیلی در کتابهای آسمانی و از جمله در قرآن بیان نشده است. البته این کار با توجه به اهدافی که قرآن تعقیب میکرده، لزومی هم نداشته است.