دوستی شوم سمانه و مرد متاهل!
مادری که فرزندش را از دست داده بود به بیان ماجرای تلخ مرگ دخترش پرداخت.
نوداد: دخترم تنها ۲۲ سال داشت که از دنیا رفت. من و پدرش تمام احتیاجات مادی او را برآورده میکردیم، ولی از نظر روحی و روانی متوجه حال و روز دخترم نبودیم. اشتباه بزرگتر ما این بود که هنگام اقدام به خودکشی نافرجام او، موارد درمانی اش را پیگیری نکردیم. دخترم پس از شکست در ازدواج اولش گوشه گیر و عصبی شده بود و به خاطر این که به گذشته نیندیشد و روحیه اش بهتر شود در شرکتی مشغول فعالیت شد. اما در آن جا با همکارش رابطه صمیمانهای برقرار کرد و به شدت به او علاقهمند شد.
ماجرای دوستی سمانه و همکار متأهلش خیلی زود بر سر زبانها افتاد تا جایی که رئیس شرکت نیز از رابطه غیراخلاقی آنها آگاه شد او دخترم را اخراج و همکارش را به شهرستان منتقل کرد. اما سمانه دست بردار نبود و همچنان برای همکارش پیامکهای عاشقانه ارسال میکرد، ولی همکارش پاسخی نمیداد و او دچار ناراحتیهای روحی شدیدی شد و دست به خودکشی زد. پدرش که متوجه وضعیت وخیم او شده بود بلافاصله او را به بیمارستان رساند و از مرگ حتمی نجات یافت. ما باید با توجه به روحیه سمانه، بعد از ترخیص از بیمارستان، سیم کارت تلفن همراهش را عوض میکردیم تا دیگر نتواند رابطه برقرار کند.
اما ناآگاهی ما از عواقب این کار باعث شد او بار دیگر به همکارش پیامکی ارسال کند که این دفعه با برخورد خیلی تندی از طرف همکارش مواجه شد در حالی که او انتظار شنیدن این حرفها را نداشت بلافاصله بعد از ناامید شدن از برقراری رابطه اش در یک عمل احمقانه با خوردن قرصهای سمی خودکشی کرد ...