روزنامه «جمهوری اسلامی»: ما پیششرط داریم
دونالد ترامپ در پایان دیدار و مذاکره با نخستوزیر ایتالیا، برای مذاکره با ایران بدون هیچگونه پیش شرطی اعلام آمادگی کرد. وی پیش از این اظهار امیدواری کرده بود با اعمال فشار علیه ایران، مقامات ایرانی از وی تقاضای مذاکره خواهند کرد که عملاً چنین آرزوئی محقق نشد. ترامپ در دفعات بعدی باز هم اطمینان میداد که به زودی با درخواست ایران برای مذاکره مواجه خواهد شد.
روزنامه جمهوری اسلامی: اکنون کسی که خواهان مذاکره است، آمریکای ترامپ است که ظاهراً در محاسبات خود احتمال درخواست ایران را منتفی دانسته است. آنچه در این میان اهمیتی بیشتر از تقاضای ترامپ برای مذاکره با ایران دارد، حذف و نادیده گرفتن شروط دوازدهگانهای است که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا چندی قبل به عنوان پیش شرط برای شکل گیری هرگونه مذاکره با ایران مطرح کرده بود.
این تغییرات سریع در مواضع ترامپ و دستیارانش که البته تازگی ندارد، یکبار دیگر فقدان ثبات رای در کاخ سفید و در میان دارودسته اطرافیان ترامپ را به طرز انکارناپذیری به نمایش میگذارد و نشان میدهد اظهارات اخیر ترامپ قطعاً آخرین تغییر رای وی و اطرافیانش نیست و هر لحظه ممکن است آخرین اظهارات وی نیز دچار سرنوشت مواضع قبلی شود.
عناصر مرتبط با واشنگتن که معمولاً جاده صاف کن آمریکا تلقی شده اند، طی روزهای اخیر و حتی قبل از اظهارنظر اخیر ترامپ در مورد حذف هرگونه پیش شرطی، با جمله پردازیهای خاص خود سعی کردند حذف شروط دوازده گانه را کاملاً طبیعی جلوه دهند، ولی برای طرح تدریجی همان شروط، زمان بندی تازهای را عنوان کنند. همین پدیده یکبار دیگر نشان میدهد که حتی حذف شروط دوازده گانه هم یک تاکتیک فریبکارانه برای اغوای طرف ایرانی است.
واقعیت این است که ترامپ بدون هیچگونه سابقه سیاسی سعی دارد از تجریبات درخشان خود در امور کازینوداری و بردهداری جنسی در جهت اداره امور آمریکا در مقیاس داخلی و بینالمللی استفاده کند و آرزوی موفقیت و شادکامی نیز دارد.
شاید این قبیل ترفندهای تهاجمی و عقب نشینیهای تاکتیکی در سایر موارد جواب بدهد و موثر واقع شود لکن به نظر میرسد ترامپ و اطرافیانش نه تنها از سیاست بلکه از تاریخ هم به کلی بیاطلاعند و نمیدانند که این روشها و اقدامات مشابه در ایران با واکنش و نتیجه معکوس مواجه خواهند شد. با صرفنظر از اینکه آمریکای ترامپ با چین، روسیه، اتحادیه اروپا و سایرین چگونه رفتار کند، مسئله اصلی این است که اساساً حسن نیت و ماهیت وجودی ترامپ در برخورد با ایران به کلی و از اساس به زیر سوال رفته است. اینکه در مغز ترامپ چه میگذرد و با در نظر گرفتن اینکه حلقه محاصره نهادهای اطلاعاتی در اطراف ترامپ و دستیارانش درخصوص روابط با روسیه و دخالت مسکو در انتخابات ریاست جمهوری آمریکای تنگتر شده، موضوعی نیست که نتایج آن در اصل تصمیم و دیدگاه ایران در قبال آمریکای ترامپ را دچار تغییر کند، ولی در عین حال به چنین مجموعه و چنین دیدگاهی هرگز نمیتوان اعتماد کرد و هرگونه ساده اندیشی و خوشبینی قطعاً در ردیف خودفریبی است و یقیناً تردید در این مقوله زیانهای جبران ناپذیری را تحمیل میکند. به ویژه آنکه برخی دلالان سیاسی تلاش دارند حذف شروط دوازده گانه را نشانه انعطاف پذیری ترامپ معرفی کنند! برخی شواهد موجود که تدریجاً آشکارتر میشوند، نشانگر آنند که ترامپ در سایر موارد سعی دارد چهرهای اهل معامله از خود به نمایش بگذارد تا بلکه ایران را اغوا کند که مذاکره با ایران درباره برجام را بپذیرد درحالی که اولاً قیاس روابط ایران و اتحادیه اروپا با آمریکا، از اساس اشتباه بزرگی است و ثالثاً اهداف و برنامههای ترامپ در قبال ایران هم با دیگران قابل قیاس نیست. چرا که اختلاف دیدگاه میان آنها اگرچه مرتباً گسترش یافته و متنوعتر نیز شده است، لکن به هر حال تمامی طرفها راه حلی برای تعامل با آمریکای ترامپ یافتهاند یا با توسل به تهدید متقابل و استفاده از اهرمهای موجود در مناسبات فیمابین به نتایج دلخواه خود میرسند.
اما در مورد ایران، ما با عناصر شروری مواجهیم که خواستار ادامه دشمنی و شرارت علیه ایران هستند و توسل به انواع رفتارهای خصمانه و تخریبی و زیر پا گذاشتن هنجارهای بینالمللی هم ابائی ندارند. علاوه بر این با نگاهی به مواضع ترامپ و دستیارانش قبل و پس از ورود به کاخ سفید عمق دشمنی و ابعاد کینه انباشته دارودسته ترامپ علیه ایران به خوبی آشکار است.
اکنون اگر فرض را بر این بگذاریم که رئیسجمهور آمریکا در پیشنهاد مذاکره با ایران صداقت دارد، جواب او این است که هر چند شما اعلام کرده اید آماده مذاکره بدون پیش شرط هستید، ولی ما پیش شرط داریم. آمریکا در جریان برجام در قالب گروه ۱+۵ با ایران مذاکره کرد که حاصل آن پیمان بینالمللی برجام بود. ترامپ، آمریکا را برخلاف موازین بینالمللی از برجام خارج کرد و با این اقدام نشان داد که حتی به امضاء و تعهد رئیسجمهور قبل از خود نیز پای بند نیست. اگر ترامپ مایل است با ایران مذاکره کند قبل از هر چیز باید تخلف خود از قانون بینالمللی را جبران کند و آمریکا را به برجام برگرداند. این، پیش شرط ما برای پذیرفتن پیشنهاد ترامپ است. اگر آمریکا به برجام برگردد، بطور طبیعی به همان مذاکرهای که در قالب گروه ۱+۵ با ایران داشت برخواهد گشت و اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد غیر از اینکه اعتبار از دست رفته آمریکا برخواهد گشت و ترامپ هم نشان خواهد داد که بیماری هرج و مرج طلبی بینالمللی او موقتی بوده است!