تکرار عملیات روانی «فروپاشی» از سوی جریان خاص

صبح نو: موج سهمگین عملیات روانی برای تأثیرگذاری بر عقاید، احساسات، انگیزه‌ها و رفتار ایرانیان آغاز شده است. کلیدواژه «فروپاشی» اصلی‌ترین محور عملیات روانی دشمن برای ایجاد ناامیدی از آینده در میان ایرانیان است. آنان با تمام توان خواهان اثرگذاری عملیات روانی چندلایه مبتنی بر برآیند کارکردگرایانه تغییر رفتار حاکمیت در رخداد‌های آتی هستند.

تیر خلاص به امید با عملیات روانی مبتنی بر روایت بحران در جامعه ایرانی است. در روند طراحی عملیات فریب، «مبنای تحلیل» و «منبع بازتاب‌دهنده» از اهمیت اساسی برخوردار است. شالوده مبنای تحلیلی مبتنی بر فروپاشی ساختار حاکمیتی از اغتشاشات دی‌ماه ۱۳۹۶ آغاز می‌شود؛ نقطه عزیمت آنان ایده استمرار «شورش فراگیر» است و معتقدند که آشوب‌های دی‌ماه سال گذشته ائتلاف هدفمند طبقه ضعیف جامعه با طبقه مرفه برای دستیابی به هدفی مشترک است و برای پیوند مجدد آنان در مقاطع بعدی باید حس فروپاشی ساختاری به جامعه تلقین شود و در همین راستا «مسأله‌ها» و «معضل‌ها» در روایت خلاف واقع «بحران» بازنمایی می‌شوند و سپس با «تجمع بحران‌ها» برآیند ذهنی ضعف اعمال قدرت حاکمیت و فروپاشی را تداعی می‌شود. «منبع بازتاب دهنده» طرح عملیات روانی ابزار اجرایی ایده مدنظر اتاق فکر است.

خط اصلی منبع بازتاب‌دهنده، ماهیت خارجی دارد و بار‌ها در سالیان گذشته با وجود شکست‌های متوالی از جامعه ایرانی تکرار شده است، اما استمراردهنده آن در بعد داخلی چه طیف‌های سیاسی هستند؟! این پرسش کمک‌کننده جدی برای درک بهتر منازعات سپهر سیاست کشور است.

فروپاشی ایران زمین تحلیلی واقع بینانه از راهبرد آمریکا نسبت به‌جمهوری اسلامی نیازمند روند پژوهی اقدامات خصمانه آنان است؛ اول گام در سطح تاکتیکی با استحاله نظام اسلامی آغاز می‌شود و پس از آن نوبت به تکرار ایده براندازی با اقدامات نظیر گسترش دامنه خشونت‌های دی‌ماه ۱۳۹۶ رسید. ایده‌هایی مانند ضرورت «ترسیم مرز‌های محدوده توسعه قابل تحمل» از سوی کیسینجر استراتژیست مشهور در جلسه‌ای تحت عنوان «چالش‌های جهانی و راهبرد امنیت ملی آمریکا» در کنگره برای برنامه‌ریزی تحقق فروپاشی نظام اسلامی صورت گرفت. پس خروج آمریکا از برجام استراتژی فشار‌های همه‌جانبه روانی در قبال جامعه ایرانی آغاز شد؛ ترامپ از اقتصاد در حال فروپاشی ایران خبر می‌داد و از سوی دیگر دولتمردان آمریکایی و رسانه‌های جمعی همسو با آنان در تکاپو برای فعال‌سازی گسل‌های قومی-مذهبی در ایران بودند.

راهکار فقط اصلاحات پس از فروکش کردن آشوب‌های دی‌ماه ۱۳۹۶، طیف‌های تندرو جریان اصلاحات، فضای پرتلاطم کشور را برای ارائه تحلیل‌های باج‌گیرانه مهیا دیدند. آنان پادزهر آشوب‌ها را پذیرش جریان اصلاحات در مراکز تصمیم‌ساز حاکمیت دانستند؛ آقای علیرضا علوی‌تبار از فعالان اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای اعلام کرد: «اگر اصلاحات نشود، در ایران قیامت می‌شود!» هرچند پیش از این هم طیف تندرو اصلاحات معتقد بود اگر نامزد آنان در انتخابات ریاست جمهوری دهم رأی نیاورد، ایران قیامت خواهد شد؛ او همچنین گفته است: «یک موقع خشونتی ایجاد می‌شود، اما از دلش انقلاب بیرون می‌آید؛ حالا بستر خشونت فراگیر وجود دارد، اما این بستر انقلاب نیست. اگر حکومت به اصلاحات تن ندهد ایران را نابود می‌کند.» و پس از وی، هاشم آقاجری وارد صحنه می‌شود و مدعی است که کارکرد اصلاحات پایان‌یافته است و جامعه ایرانی تنها به شورش متوسل خواهد شد و در همین راستا اظهار داشت: «اصلاح‌طلبان تا چه زمانی می‌توانند جامعه را از ترس سوریه شدن و امید به بهبود پشت سرخود نگهدارند مردم مستأصل احتمالاً بین خودکشی و شورش دومی را برمی‌گزینند شاید نجات یابند. اصلاحات ۲۰ سال است تنها پیشنهاد سلبی به مردم می‌دهد: انتخاب بین بد و بدتر. جمع‌بندی دو دهه به مردم آموخته این سیستم اصلاح نشده است بلکه اصلاح‌طلبان محافظه‌کارتر شدند.»

خط داخلی عملیات فریب همواره در مقاطع حساس رویکرد حزبی نهضت آزادی قرابت گفتمانی جدی با خطوط اصلی جریان مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور دارد؛ نهضت آزادی در متن بیانیه آغاز سال ۱۳۹۷، وضعیت کشور را «بحرانی» توصیف می‌کند.

این حزب غرب‌گرا امسال را تحقق «خشونت فراگیر» به دلیل فقدان عقلانیت و استیلای عصبیت در اثرناکارآمدی حاکمیت توصیف می‌کند و در راستای عملیات فریب با اسم رمز «فروپاشی» در این بیانیه نوشته شده است که «حوادث دی‌ماه ۹۶، آمادگی جامعه ایران را برای شکل‌گیری و فراگیر ساختن بستر‌های کلان خشونت نشان داد. پیامد‌های این خشونت پیشِ رو، نه تنها نظام سیاسی که تمامیت ارضی و انسجام اجتماعی ایران را تهدید می‌کند و در صورت وقوع و گستردگی، روند مبارزات اصلاح‌طلبانه برای برقراری دموکراسی را به مخاطره انداخته، فروپاشی سیاسی و اجتماعی را قابل پیش‌بینی خواهد کرد.» پس از نهضت آزادی، نوبت به طیف‌های خاص و اثرگذار در تصمیم‌سازی جریان اصلاحات و دولت دوازدهم فرار رسید. این طیف‌ها پیش از این راه‌حل برون‌رفت از مشکل را تن دادن به تصمیم‌ساز اصلاحات در ابعاد مختلف حاکمیتی می‌دانستند و پس از ناکامی در اجرای‌سازی آن منبع بازتاب‌دهنده عملیات روانی فریب فروپاشی شدند. گام اول با ویدئویی با عنوان «داری اشتباه می‌کنی کاپیتان» مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری اجرا شد و ماحصل آن ایجاد هراس از فروپاشی قطعی بود. تاجایی‎که آقای محمد فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک که همه او را با سخنرانی معروفش یعنی «افسانه پیل و پراید» می‌شناسند تحت یک تبلیغات مشخص و برنامه‌ریزی شده به ترویج گفتمان «جمهوری اسلامی در حال فروپاشی» می‌پردازد. کلید‌واژه اصلی پروژه او «ترسیم وضعیت بحرانی» است. وضعیتی که جمهوری اسلامی تمام کارکرد‌های خودش را در زمینه‌های مختلف، چون اقتصاد، سیاست، اجتماع، فناوری و علم و… را از دست داده است. او برای پیش بردن این پروژه، مداوم به بحث بحران آب ضریب می‌دهد، و جوری از بحران آب صحبت می‌کند که گویی ایران در چند سال دیگر، از بی‌آبی غیرقابل سکونت می‌شود. او در نهایت به این نتیجه می‌رسد که ایران از معدود کشور‌هایی است که بحران‌ها هر روز و هر شب از سر و رویش بالا می‌روند و این بحران‌ها را حاصل رکن اساسی ایدئولوژی جمهوری اسلامی، یعنی مقاومت در برابر غرب می‌بیند، و قائل به این است که نمی‌شود اقتصاد و سیاست را بدون ارتباط با غرب کارآمد کرد. در مقطع بعدی آقای علیرضا علوی تبار مشکلات ایران را در آستانه تبدیل به «فاجعه» توصیف کرد و پس از آن در پایان کارآمدی مطالبه‌خواهی مسالمت‌جویانه خبر می‌دهد و در همین راستا اظهار داشت: «مهم این نیست که در واقعیت هم این ابزار‌ها کارآمدند یا خیر. مهم این است که تعداد قابل ملاحظه‌ای از کاربران پیشین، در کارایی این ابزار‌ها شک و تردید دارند.» در شرایط فعلی استمراردهندگان خط عملیات روانی دشمن در فضای داخلی کشور پررنگ‌تر از گذشته سخن می‌گویند. همچنانکه روز گذشته، که قرار بود، وزیر خارجه آمریکا در جمع وطن‌فروشان داخلی در کالیفرنیا سخنرانی کند، برخی از به ظاهر ایرانیان که از عمال صهیونیست‌ها هستند فراخوان دادند تا به مناسبت سخنرانی جناب پمپئو برای ایرانیان مقیم آمریکا طوفان برانداز با (IslamicRegimeMustGo) به راه بیندازند که به قول طوفانی قوی‌تر از طوفان کاترینا باشد.