آنها که فکر میکنند روسیه غیر قابل اعتماد و دشمن است یا خائن اند یا کندذهن!
یک بیماری خطرناک به سیاست ایران نفوذ کرده و درحال گسترش است: بیماری روس-هراسی*، آنهم در نازلترین شکل.
علی علیزاده کارشناس سیاسی ساکن انگلیس نوشت: یک بیماری خطرناک به سیاست ایران نفوذ کرده و درحال گسترش است: بیماری روس-هراسی، آنهم در نازلترین شکل. بیماری که سال هشتادوهشت از شایعات زردترین رسانههای اپوزیسیون شروع و در شعار مرگ بر روسیه تجلی یافت، ولی حالا به لیبرالها و غربگرایان و اصلاحطلبان رسمی داخل کشور سرایت کرده
غربگرایان ایرانی با ارجاع مدام به زخمهای تاریخی ما از استعمارگری روسیه تزاری یا خیانتهای شوروی (در کودتای بیست و هشت مرداد یا فروش باواسطه اسلحه به صدام) روسیه را خطری «مساوی» و یکسان با امریکا جلوه میدهند. نوعی تحریک ناسیونالیستی افکار عمومی به منظور جلوگیری از نزدیکی تهران به مسکو.
خطر نظامی: امریکا بزرگترین ابرقدرت نظامی تاریخ با بیش از هزار پایگاه نظامی در صد و سی کشور از جمله چهل و پنج پایگاه وسیع با حداقل صدوسی هزار سرباز دقیقا دورتادور مرزهای ایران است. روسیه بیست و شش پایگاه نظامی در شش جمهوری سابق + سوریه و ویتنام دارد و مطلقا هیچ حضور نظامی در مرزهای ایران ندارد.
خطر سیاسی: از کودتای بیست و هشت مرداد تا بهمن پنجاه و هفت ایران نه شریک یا برادر کوچکتر که مستعمره و برده و مطیع آمریکا بود. از ۵۸ تا همین امروز هم (بجز یکسال اخر اوباما) همواره مثل یک آقابالاسر بر تغییر نظام تاکید داشته، گزینه نظامی را هم هرگز برنداشته. آخرین بار روسیه در دهه بیست شمسی چنین وقاحتی داشت.
خطر اقتصادی: امریکا از پنجاه و هشت مشغول جنگ اقتصادی با ایران بوده: انجماد اموال و تحریمهای دهه شصت، منع کامل هرگونه تجارت با ایران از سال هفتاد و چهار، تحریم بخشی از نظام بانکی از سال هشتاد و پنج وتحریم کامل نظام بانکی از سال نود. «فلج کنندهترین تحریمهای تاریخ» به قول اوباما که حتی برجام هم برطرفشان نکرد
خطر اقتصادی: امریکا بزرگترین اقتصاد و بزرگترین زورگوی اقتصادی تاریخ است که برخلاف ادعای بازار آزادش، نرخ برابری ارزهای ملتها با دلار و تعرفه گمرکی را هم به کشورها تحمیل میکند. ضمانت اجرایی سلطه اقتصادی آمریکا البته نه فقط کیفیت اقتصاد که همان هزار پایگاه نظامیش در جهان است:small_blue_diamond: اندازه اقتصاد روسیه، اما کمتر از هشت درصد اقتصاد کل امریکا و نصف اقتصاد ایالت کالیفرنیا و حتی کمتر از اقتصاد تگزاس است. در چهل سال گذشته مانع اصلی عدم توسعه اقتصادی ایران جنگ تمام عیار اقتصادی امریکا بوده. اندازه کوچک اقتصاد روسیه یعنی روسیه اگر میخواست هم نمیتوانست دشمن جدی ایران باشد.
قیاس مع الفارق: همسایه شمالی ممکنست شریک/متحد خوب یا بدی باشد. اما پوتین ثابت کرده نیت/انگیزه/توان «دشمنی» با ایران را ندارد. بزرگترین ابرقدرت تاریخ، اما ایران را یا مطیع و تحت نفوذ میخواهد یا دشمنی که باید نابود و تضعیف شود. جنس این دو رابطه اصلا یکی نیست تا با هم مقایسه شوند
اینکه استعمارگر سابق رسما از شراکت استراتژیک با ایران میگوید محصول قدرتمند شدن ایران درین چهل سالست. روسیه پذیرفته خاورمیانه بدون اراده ایران شکل نمیگیرد. ولی امریکایی که حتی اروپا را در مقام شراکت نمیداند، هنوز امیدوارست ایران را له و تسلیم کند: به قیمت جنگ و تجزیه و تحریم
در سیاست هیچ چیز ازلی ابدی نیست. همه چیز متاثر از وضعیت خاص نیروها در این لحظه است. توازن قوای بعد فروپاشی شوروی و بلامنازع شدن امریکا این امکان تاریخی را بوجود اورد که روسیه بدنبال شراکت بیاید. اگر روزی امریکا هم مقابل واقعیت ایران تسلیم شود، مسلما سیاستهای بسیاری عوض میشود
امتیازگیری روسیه در سوریه، مذاکره با اسراییل، رقابت در خزر یا حتی خروجش شرکتهایش برای تحریم نشدن، همه عادی است و به معنی غیرقابل اعتماد بودن و خیانت نیست. روسیه و ایران شراکت استراتژیک برای جلوگیری از نفوذ نظامی غرب دارند نه رابطه عاشقانه. اختلاف و رقابت بر سر منافع طبیعیست
روسهراسان دشمنی واقعی و حاضر آمریکا را با توهم خطر ساختگی روسیه یکی میگیرند. این بیماری اگر صادقانه باشد محصول فقر دانش و کندذهنی است و اگر به هدف تضعیف و مقابله با آمریکاستیزی جناح رقیب تظاهر به این بیماری کنند، کارشان خیانت و تکرار خط تبلیغی واشنگتن و ضدملی و ضدایرانی است.