«تسلیم» یا «ایستادگی»؛ هزینهی کدام بیشتر است؟
رهبر انقلاب اسلامی با اتکاء بر تجربیات تاریخی ملت ایران، معتقدند «سازش» هزینهای بهمراتب بیشتر و دردناکتر از «ایستادگی» در مقابل زورگوییها داشته و دارد.
کد خبر :
843250
سرویس سیاسی فردا: ملت ایران از سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی همواره مورد دشمنی و توطئهگری قدرتهای استعمارگر و مستکبر و مشخصاً دولت آمریکا بوده و این دشمنی پس از پیروزی انقلاب نیز ادامه یافته است. در مقابل این دشمنیها همواره دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» در داخل کشورمان مطرح بوده است. رهبر انقلاب اسلامی با اتکاء بر تجربیات تاریخی ملت ایران، معتقدند «سازش» هزینهای بهمراتب بیشتر و دردناکتر از «ایستادگی» در مقابل زورگوییها داشته و دارد؛ و همچنین ایستادگی در مقابل توطئهی دشمن، دستاوردها و موفقیتهای مهمی برای ملت ایران در پی خواهد داشت. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر به تبیین این گزاره بر اساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای پرداخته است. * یک تجربه روشن ملت ایران از دوران مبارزه علیه رژیم وابستهی پهلوی و حامیان مستکبرش تجربهای روشن و گرانبها اندوخته است. بازخوانی تاریخ معاصر نشان میدهد که «در کشور ما، در طول این حدود پنجاه یا شصت سال -یعنی در دورهی حکومت پهلوی و مقداری قبل از آن- اوّل انگلیسها، بعد هم آمریکاییها زمام امور را در دست داشتند و هر کاری میخواستند
میکردند» (۱۳۹۵/۱/۱) در چنین شرایطی طیف قابل توجهی از نخبگان، روشنفکران و روحانیون از «بینتیجه بودن مبارزه» و بیثمر بودن مجاهدت در این مسیر سخن میگفتند. در آن دوران اختناق طاغوت که فشارها زیاد بود «کسانی میگفتند آقا، "مشت است و درفش"، بیخود ایستادگی میکنید، بیخود مقاومت میکنید.» (۱۳۹۱/۵/۲۵)، اما از سوی دیگر امام خمینی (رحمهالله) و یاران مبارزش در میدانِ مبارزه، ایستادگی کردند و «میگفتند نه، صَدَقُوا ما عاهَدوا الله عَلَیه فَمِنهُم مَن قَضَی نَحبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر.» (۱۳۹۱/۵/۲۵) نتیجهی این صبر و ایستادگی، پیروزی بود و «خدای متعال حادثهای را پیش آورد که در دنیا هیچکس باور نمیکرد؛ نه اینکه در ایران کسی باور نمیکرد، در دنیا هم کسی باور نمیکرد. کسی باور نمیکرد که آنچه آمریکاییها آن را جزیرهی ثبات میدانند، اینجور دستخوش طوفانی بشود که درنهایت به انزوای آمریکا، به انزوای استکبار، به انزوای انگلیس و عمّال و مزدورانشان منتهی شود.» (۱۳۹۱/۵/۲۵) این تجربهی روشن و گرانبها در چارچوب تفکر اسلامی توسط یک مبنا و اصل مستحکمِ اعتقادی پشتیبانی میشود؛ اصلِ «اعتماد به وعدهی الهی»؛ مصداق روشن این تجربه همان
«پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط ناباورانهی سال ۵۷ است که مصداق تحقّق وعدهی الهی بود.» (۱۳۹۱/۱۰/۲۷) این پیروزی در پرتو «صبر و ایستادگی در خطِ مبارزه و مجاهدت» و با «اعتماد به وعدهی الهی» به دست آمد؛ «خداى متعال وعده داده بود که اگر مبارزه کنید، اگر صبر کنید، اگر به خداى متعال توکّل کنید، در جایى که گمان آن را نمیبرید و امید آن را ندارید، به شما قدرت خواهیم داد؛ همین اتّفاق افتاد: ملّت ایران مبارزه کرد، صبر کرد، ایستاد، فداکارى کرد، از دادن جان دریغ نکرد و اتّفاقى افتاد که هیچکس تصوّر آن را نمیکرد!» (۱۳۹۳/۳/۲۱) تجربهی ارزشمندِ ملت ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تداوم یافته است. درحالیکه قدرتهای استکباری از هیچ دشمنی و خباثتی علیه ملت ایران و نظام اسلامی خودداری نکردند، جمهوری اسلامی توانسته با اتکاء به پشتوانه و حمایت مردمی در میدان بماند. به عنوان مثال، «چهل سال است که یکی از سفّاکترین و بیرحمترین و رذلترین قدرتهای دنیا یعنی آمریکا در مقابل ملّت ایران مشغول کارشکنی و شرارت است و نتوانسته است به این ملّت زیانی وارد کند و نتوانسته هیچ غلطی بکند.» (۱۳۹۷/۴/۹) و این یعنی «ادامهی
انقلاب اسلامی و توانمندی و قدرتمندی و پیشرفت افزایشیابندهی آن نیز بهرغم همهی تندبادها و فشارهای سنگین و دشمنی عمیق دنیای استکبار، مصداق عملی شدن وعدهی الهی است.» (۱۳۹۱/۱۰/۲۷) * دور جور انسان، دو جور تفکر از سوی دیگر دشمنیِ مستکبرین و مشخصاً دولت سلطهگر آمریکا علیه ملت ایران و نظام برآمده از انقلاب اسلامیِ این ملت همچنان ادامه دارد. در چنین شرایطی همان دو نوع نگاهی که در دوران مبارزه و در مقابل دشمنِ آن روز مطرح بود باز هم مطرح است: «یک عدّه هستند که وقتی هیمنهی آمریکا را میبینند، قدرت نظامی او را میبینند، قدرت دیپلماسی او را میبینند، قدرت تبلیغاتی او را میبینند، پول فراوان او را میبینند، مرعوب میشوند؛ میگویند ما که نمیتوانیم کاری بکنیم، چرا بیخودی نیروهایمان را هدر بدهیم؟ اینجور افراد الان هستند، در زمان انقلاب ما هم بودند. ما مواجه بودیم با افرادی از این قبیل که میگفتند آقا بیخود چرا خودتان را زحمت میدهید؛ به یک حدّاقلّی قانع شوید و قضیّه را تمام کنید. یک عدّه اینجور بودند. یک عدّهی دیگر هستند که نه، قدرت دشمن را با قدرت خدای متعال مقایسه میکنند، عظمت دشمن را در مقابل
عظمت پروردگار قرار میدهند؛ آنوقت میبینند که اینها حقیر محضند، اینها چیزی نیستند. وعدهی الهی را هم راست میشمرند، حسنِظن به وعدهی الهی دارند؛ این مهم است. خدای متعال به ما وعده کرده است: «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه اِنَّ اللهَ لَقَوِیٌ عَزیز»؛ این وعدهی قطعی است.» (۱۳۸۹/۱۲/۱)
بر همین اساس افرادی که تفکرشان برآمده از آموزههای اسلامی نیست از «هزینههای چالش با مستکبرین» صحبت میکنند و «عقلانیّت را در این میدانند و میگویند که چالش با قدرتها هزینه دارد.» (۱۳۹۶/۳/۱۴) و نسخهی «تسلیم» را برای ملت و نظام اسلامی تجویز میکنند. آنها «میگویند تسلیم بشویم تا دشمن علیه ما موذیگری نکند.» (۱۳۹۷/۴/۹)، اما «نمیدانند که هزینهی تسلیم شدن بمراتب بیشتر از هزینهی مقاومت کردن و ایستادگی کردن است. بله، ایستادگی کردن ممکن است هزینهای داشته باشد، امّا دستاوردهای بسیار بزرگی دارد که صدها برابرِ آن هزینه برای ملّتها ارزش دارد؛ امّا تسلیم شدن در مقابل دشمن عنود و لجوج و خبیث، جز لگدمال شدن، جز ذلیل شدن، جز بیهویّت شدن هیچ اثری ندارد.» (۱۳۹۷/۴/۹) و البته در این زمینه نیز تجربیاتی روشن پیشروی ماست. به عنوان مثال «دولت سعودی برای اینکه با رئیسجمهور جدید آمریکا بتواند سازش بکند، مجبور میشود بیش از نیمی از ذخایرِ موجودی مالی خودش را در خدمت هدفها و طبق میل آمریکا هزینه کند. اینها هزینه نیست؟ سازش هم هزینه دارد.» (۱۳۹۶/۳/۱۴) بنابراین بر اساس تفکر و اعتقاد اسلامی «چالش اگر عقلائی باشد، چالش اگر
منطبق با منطق باشد، اگر با اعتمادبه نفس باشد، هزینهاش بمراتب کمتر از هزینهی سازش است.» (۱۳۹۶/۳/۱۴) چرا که «ایستادگی کردن ممکن است هزینهای داشته باشد، امّا دستاوردهای بسیار بزرگی دارد که صدها برابرِ آن هزینه برای ملّتها ارزش دارد... این قانون لایتخلّف پروردگار است که فرمود: فَلا تَهِنوا وَ تَدعوا اِلَی السَّلمِ وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ وَ اللهُ مَعَکُم وَ لَن یَتِرَکُم اَعمالَکُم؛ سست نشوید، دعوت به سازش با دشمن نکنید، خدای متعال شما را برتر قرار داده است و برتر هستید «وَ لَن یَتِرَکُم» -یعنی «لَن یَنقُصَکُم» - خدای متعال برای شما کم نمیگذارد در مقابل مجاهدتی که انجام دادهاید، پاداش این مجاهدت را بهطور کامل به شما خواهد داد.» (۱۳۹۷/۴/۹) * به شرط صبر و تقوا... امروز ملت ایران برای موفقیت در عرصهی مقابله با توطئهها و نقشههای دشمن نیاز مبرمی به «برخورد عقلانی» دارد و البته اولین کارِ عقل، استفاده از تجربهها است؛ «[اولین کار عقل این است که]باید از تجربهها استفاده کند.» (۱۳۹۵/۴/۱۲) برای رسیدن به تصمیمِ صحیح و اقدامِ مناسب، باید به تجربیات گذشته خودمان مراجعه کرد؛ «من جرّب المجرّب حلّت
به النّدامة؛ اگر از تجربهها درس نگرفتیم، قطعاً ضرر خواهیم کرد. باید تجربهها را در مقابل چشم خودمان بگذاریم، ملاحظه کنیم و از این تجربهها درس بگیریم.» (۱۳۹۷/۳/۲) دو تفکر «ایستادگی» و «سازش» در عرصهی عمل امتحان خود را پس دادهاند؛ تجربه نشان داده ایستادگی در مسیر حق، به شرط عمل به الزاماتِ این حرکت، قطعاً پیروزی را به ارمغان میآورد. «قرآن اینجور میگوید، میفرماید که «وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا»؛ این یک قانون -قانون آفرینش- است. صبر و تقوا موجب میشود که همین دشمن عنود، این کپسول زشت کینه و بغضاء، با همهی تواناییهایی که برای خودش فراهم کرده، هیچ غلطی در مقابل شما نتواند بکند؛ لَا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیْئًا؛ یعنی هیچ زیانی به شما نمیتوانند برسانند؛ به شرط چه؟ به شرط صبر و تقوا... صبر یعنی چه؟ صبر یعنی در میدان باقی ماندن، از میدان بیرون نرفتن. بعضی از میدان میگریزند؛ بعضی نمیگریزند، امّا بتدریج از میدان کناره میگیرند؛ این خلاف صبر است. صبر یعنی پایداری کردن، در میدان ماندن، استقامت کردن... و تقوا؛ تقوا با معنای گستردهی خود در این آیهی شریفه مورد توجّه قرار گرفته است؛
هم به معنای عامّ تقوا است یعنی مراقبت از خود برای عدم انحراف از جادّهی مستقیم شریعت اسلامی هم به معنای پرهیز و مراقبت از خود در مقابل دشمن... پرهیز از اعتماد به دشمن -به دشمن اعتماد نکنید- تقوا به این معنا است؛ به معنای مراقبت از حیله و مکر دشمن است؛ نهفقط به او اعتماد نکنید بلکه حتّی ترفند او را هم بفهمید، بدانید چه کار دارد میکند، چه حیلهای به کار میزند؛ آماده باشید، مراقب باشید؛ حیلههای دشمن هم فقط حیلهی نظامی نیست؛ و هم تقوا به معنای رعایت تدبیر [است]؛ پرهیز از کار خلاف قاعده و خلاف عقلانیّت و پرهیز از سستی و سهلانگاری.» (۱۳۹۷/۴/۹)