توطئه نقابداران
حادثه کوی دانشگاه ۷۸ لحظات تاریکی از تاریخ توسعه سیاسی و داعیه جامعه مدنی و دیالوگ به اصلاح منطقی روشنفکران به شمار میرود که خاطره تلخ آن به راحتی از ذهنها پاک نمیشود. غائلهای که با ساختارشکنی آغاز و با حماسه و حضور به موقع مردم در صحنه پایان یافت.
کد خبر :
841051
صبح نو: حادثه کوی دانشگاه ۷۸ لحظات تاریکی از تاریخ توسعه سیاسی و داعیه جامعه مدنی و دیالوگ به اصلاح منطقی روشنفکران به شمار میرود که خاطره تلخ آن به راحتی از ذهنها پاک نمیشود. غائلهای که با ساختارشکنی آغاز و با حماسه و حضور به موقع مردم در صحنه پایان یافت. پرده اول نخستین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت ۲۱ در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت برپاکنندگان این تجمع دو فرد غیر دانشجو، یعنی منوچهر محمدی و اکبر محمدی بودند که پس از دستگیری، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراضآمیز اعترافات قابل تأملی داشتهاند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان، جلسهای را با تنی چند از اعضای دفتر تحکیم برگزار میکنند و سپس با فراخوان تعدادی از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامی ملغی باید گردد» دست به تظاهرات میزنند. دانشجویان به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوی دانشگاه تجمع میکنند و با سردادن شعارهایی تحریکآمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاهها میشوند. در همین حال
عناصری از انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور در خوابگاه گلستان، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب مینمایند. ساعت ۲۲ تجمع، آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه میشوند در این هنگام خبر بازپسگیری شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام میشود و در حالی که انتظار میرفت تا حدودی موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادی از اعضای دفتر تحکیم، این خبر را به منزله عقبنشینی محافظهکاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت ۳۰۰ نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقی و در حالی که ممانعتی برای خروج تجمعکنندگان از کوی صورت نمیگیرد، اجتماعکنندگان از کوی خارج شده، به سمت خیابان کارگر حرکت میکنند و در این میان افرادی مشکوک با شعارهای تحریککننده و ضدارزشی و پرتاب سنگ، جو را ملتهب میکنند. تماس فرماندهان نیروی انتظامی با مسوولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بینتیجه میماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نیستند.
پرتاب سنگ به همراه شعارهای توهینآمیز و ساختارشکنی که از سوی برخی افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهای انتظامی داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامی و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویی میشود که از پیش طراحیشده و آن تعقیب و درگیری با تظاهراتکنندگان و کشیده شدن به داخل خوابگاه دانشجویان بود.
در زمانی کوتاه، تجمع و راهپیمایی به شورش ضدامنیتی تبدیل میشود و در حالی که مدت زمان حضور نیروی انتظامی در محوطه کوی دانشگاه براساس گزارشهای وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری بین ۱۲ تا ۲۰ دقیقه بیشتر نبوده است، اما معاونت دانشجویی وزارت علوم میزان تخریب را ۸۰۰ اطاق و ۲۴۰۰ تخت اعلام مینماید و این در حالی بود که قبل از ورود نیروی انتظامی به محوطه خوابگاه دانشجویان، صدای شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاهها به بیرون شنیده میشد که این حرکت سازمانیافته پس از خروج نیروهای انتظامی هم تا صبح ادامه یافت به گونهای که بسیاری از اتاقها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان، تختخوابها، یخچالها، باجههای مطبوعاتی و تلفن و در و پنجره خوابگاهها تخریب و دچار آسیبهای جدی شدند.
شعلههای خشم کور درگیریهای پراکنده که از نیمه شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه یافت و افراد نقابدار مستقر در کوی و پشت بامهای مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و اشیای سخت و سردادن شعارهایی علیه نظام، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و شدت عمل نیروهای انتظامی و امنیتی در برخورد با دانشجویان در سوی دیگر بودند.
حدود ساعت ۱۱ صبح، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشکیل میشود و حادثه شب گذشته را بررسی مینماید. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده میشود که از صحنه خارج شوند.
در این میان برخی چهرههای سیاسی جهت ابراز همدردی با دانشجویان وارد کوی دانشگاه میشوند. فضای دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخی از این چهرههای سیاسی که به ظاهر برای آرام کردن دانشجویان به داخل کوی رفته بودند، شعلههای خشم آنان را شعلهورتر میسازد به گونهای که بار دیگر گروههایی سازمانیافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی، درگیریهای پراکندهای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل میدهند.
روزنامههای شنبه، ۱۹ تیر کار هدایت آشوبها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت: «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط هم افزود: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزای عمومی اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایی با مضمون پنج شهید به نامهای ذاکری، سهرابی، امامی، رهبری و نادری، در میان دانشجویان توزیع شد.
در دانشگاههای امیرکبیر، علم و صنعت، صنعتی شریف و شهید بهشتی تجمعهایی صورت گرفته و عوامل برپاکننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوی دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات، در مسیر حرکت خود به سینما ملت، بانکهای تجارت و سپه، چند اتوبوس شرکت واحد، پمپ بنزین، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سواری و موتور سیکلت آسیب وارد میکنند. پرده دوم در این میان پیاده نظامهایی از عناصر نهضت آزادی، حزب ملت، نیروهای ملی ـ. مذهبی، سلطنتطلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگی خود را به تظاهرکنندگان رساندند و با توزیع اعلامیهها و بیانیههایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوبها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادی از نیروهای حزباللهی، بسیجی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و ... مورد هجوم قرار گرفتند.
در میدان انقلاب، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانمها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت بری بهشدت مجروح شدند.
طراحان سناریوی عملیات روانی این فتنه در صدد بودند با سازماندهی نیروهای به اصطلاح «لباس شخصی» پازل پروژه «مظلومنمایی» را هدایت کنند و از سوی دیگر نیز هزینههایی را به نظام و دستگاههای انتظامی٬ امنیتی و دانشجویی کشور تحمیل کنند. علیاکبر ناطق نوری در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش لباسشخصیها در حادثه کوی دانشگاه میگوید: «خبر نداشتم در کوی دانشگاه تظاهراتی اتفاق افتاده و لباسشخصیها در خوابگاه جمع شدند. قرائنی که هست نشان میدهد کسانی که آنجا سخنرانی کردند- از قبل خبر داشتند چنین حادثهای رخ میدهد. من و دوستانم از وقوع حادثه خبر نداشتیم، صبح که به مجلس آمدم؛ خبردار شدم کوی دانشگاه شلوغ شده. اگر دوستان ما جلسه یا تصمیمی داشتند، چون در رأس این فراکسیون بوده و هستم، خبردار میشدم. چنین چیزی که اینها نشسته و طرحی ریخته باشند و بعد هم با هماهنگی سپاه و بسیج، نیرویی به آنجا بفرستند، هرگز نبوده است. من یقین دارم در ماجرای کوی دانشگاه، لباس شخصیهایی که میگویند سازمانیافته و از جناح راست هستند، اصلاً وجود خارجی نداشتند، کما اینکه دادگاه هم به همین جمعبندی
رسید.»
در دیگر سو، رسانههای بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیای «ختم انقلاب» دست افشانی و پایکوبی میکردند، با ارسال اخبار و گزارشهای کذب، بالاترین حجم اخبار، گزارشها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونهای که تعدادی از فریبخوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدانهایشان برای ورود به ایران لحظهشماری میکردند.
در روز ۲۲ تیر، پیام هشداردهنده، اما آرامشبخش رهبر معظم انقلاب التیامی بر زخمهای چند روزه بود. رهبر انقلاب در آن روز فرمود: «ملت رشید و غیور ایران، مردم عزیز تهران. در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهکهای سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربدهجویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شدهاند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کردهاند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنهانگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهکهای وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کردهاند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشتهاند و به خیال باطل خود میخواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند، ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را بهشدت منکوب خواهد کرد... فرزندان بسیجیام باید آمادگیهای لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنهای که حضور آنان لازم است،
دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
و سپس در آوردگاه ۲۳ تیرماه سال ۱۳۷۸، اقیانوسی از یک ملت بیدار دل، روانه کوچه و خیابانهای کشوری به نام ایران شد تا بار دیگر اثبات نمایند که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمند این نظام، از چه ظرفیتهای بیبدیل و شگفتآوری در تبدیل تهدیدها به فرصتها برخوردارند. راهپیمایی میلیونی و حماسی ملت ایران در ۲۳ تیر نشان داد که از حادثه تا حماسه راهی نیست به شرط آنکه گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشی و برای چنین ملتی سرافراز، همواره چنین بوده و هست و خواهد بود.