منصوری: هیچگاه حق «میرتذکره» را ادا نکردیم
همزمان با روز قلم نشست کتاب «خلاصةالاشعار و زبدةالافکار» در خبرگزاری فارس رونمایی شد. مدیرعامل موسسه شهرستان ادب در این مراسم بر مغفول ماندن مصححان نسخ خطی تأکید کرد. سید امیر منصوری از اساتید حوزه ادبیات هم اذعان کرد که حق امثال «میرتذکره» را ادا نکردهایم.
کد خبر :
840852
خبرگزاری فارس: نشست رونمایی کتاب «خلاصةالاشعار و زبدةالافکار» در خبرگزاری فارس با حضور علیمحمد مودب و سعید فرمانی و سید وحید سمنانی همزمان با روز قلم برگزار شد. کتاب خلاصةالاشعار و زبدةالافکار، عظیمترین تذکرة شعرای فارسیزبان، به همت میرتقیالدین کاشانی مشهور به میرتذکره (زنده تا ۱۰۱۷ ق) طی ۴۰ سال تألیف و تدوین شده و در سالهای اخیر بخشهایی از این کتاب تصحیح و منتشر شده است. در همین راستا سعید فرمانی، بخش شاعران قزوین را پس از مقابلة ۷ نسخة خطی تصحیح کرده و از سوی انتشارات سفیر اردهال به چاپ رسانده است. بخش قزوین به معرفی ۲۷ شاعر از قرن ۱۰ و ۱۱ میپردازد که دیوان هیچیک از این شعرا تا به حال یافته و یا تصحیح نشده است. از سوی دیگر در تصحیح بخشهای خراسان، اصفهان و کاشان (که پیشتر توسط مصححان دیگری به عرصة انتشار رسیده)، افتادگیها و سهلانگاریهایی صورت گرفته است. سید وحید سمنانی بعد از مقابلة ۹ نسخة خطی کوشیده تا این افتادگیها را در یک مجلد تحت عنوان «تکملهای بر بخشهای منتشرشدة خلاصةالاشعار و زبدةالافکار» گرد هم بیاورد. * منصوری: هیچگاه حق میرتقیالدین کاشانی را ادا نکردیم سید امیر منصوری از
اساتید حوزه ادبیات در این مراسم اظهار داشت: در این بحث چند سوال را مطرح میکنم، اولین مقوله این است که چرا نویسندگان شروع به تذکره نویسی میکنند، باید در پاسخ بگویم نوع ادبی به نام تذکره وجود دارد که ذکر شاعران و نویسندگان در آن میرود؛ البته به نویسندگان در زبان فارسی کمتر پرداخته شده و بیشتر تذکرهها برای شاعران بوده است و دلیلش هم آن است که ما دارای شاعران بیشتری بودهایم و اصلا رویکرد زبان فارسی به شاعر است تا نویسنده. وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه قرن یازده و دوازدهم به صورت پراکنده میبینیم که نویسنده که داستان مینویسند و اقوال عامیانه را به شکل کتاب منتشر میکنند، ترجمه احوالشان داخل تذکرهها میآید، گفت: سنت تذکره نویسی از طبقات عربی شروع میشود که درباره شاعران هم نسلشان و صاحب قول بودنشان در عربی پدیده آمده و بسیاری از گویندگان آن را در قرن چهارم اشاعه دادند و اوایل قرن هفت تذکره «لبابالاباب» نوشته شد که در آن اهمیت پرداختن به احوال شاعران آمده است. اما اولین قدمها را در قرن شش و هفت میبینیم و میرسیم به اینجا که تذکرههای اولیه دارای چند بیت از شاعران و شعر برخی دیگر
بوده که جمعآوری شده است، اما در آنها ذکر نمیشده که مثلا سال تولد و وفات شاعر چه زمانی بوده است. به گفته این استاد دانشگاه، میبینیم که برخورد با شاعران و ترجمه احوال آنها در همین حد بوده یعنی چند بیت از شعر آنها به علاوه ترجمه مختصری درج میشده، اما باید بدانیم برجستگی تذکره در دورهای که تذکره نوشته میشد نسبت به قدما چیست؟ میرتقیالدین کاشانی شاگرد محتشم کاشانی است او در ربع آخر قرن دهم به جمعآوری اشعار قدما و معاصر روی آورد. او حس کرد در حال از دست دادن میراث خود و موارد با اهمیتی از شاعران هستیم؛ بنابراین تلاش کرد دیوان بسیاری از شاعران را که از نظر بسیاری اهمیتی نداشت جمعآوری کند که اگر او این کار را نمیکرد ما هیچ نداشتیم. به گفته وی، میرتقیالدین کاشانی در واقع کار گرانسنگی را انجام داد که ارزش آن به میزان اثر گرانقدر فردوسی است. زیرا هم تاثیرگذار و هم دارای محتوای ارزشی است. منصوری در ادامه سخنان خود ضمن اشاره به اینکه کاشانی بسیار دقیق و ناقد تمامی دیوانها را بیت به بیت خوانده و درمورد هر یک از ابعاد نظر داده و تذکره نوشته گفت: او حتی ازدواج هم نکرد به حدی عاشق زبان فارسی بود که به جرات
در بین تذکره نویسان ما تک شمرده میشود و به اندازه او کسی به زبان فارسی و تذکره نویسی قدمت نکرده است. او در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: میر تقیالدین کاشانی احوال شاعران پیش از خود را از نسخ قدیمی جمعآوری میکرد و سپس انها را مینوشت. او هیچ گاه در نوشتن و اینگونه جمعآوریها دقتش را از دست نداد، اما سرعت زمانه ما به حدی زیاد است که نمیتوانیم انسانی را پیدا کنیم از آغاز تا انجام تذکرهای را تصحیح کند. تاکنون ۴۰ نسخه موجود است، اما حتی اثری ۳۰ جلدی هم گردآوری نشده است. این استاد دانشگاه با بیان اینکه سال ۸۴ اولین بخش از تذکره منتشر شده، تصریح کرد: ادیب برومند مجموعهای از نسخ خطی داشت که دستنویس خلاصةالاشعار بود و بخش کاشان را کار کرده بود، اما بخشهای دیگر توسط مرکز میراث مکتوب و سفیر اردهال منتشر شد. منصوری در ادامه صحبتهایش به میر تذکره یا میرتقیالدین کاشانی اشاره کرد و گفت: در این سالها یعنی از سال ۸۴ تاکنون (طی ۱۵ سال) اجحاف صورت گرفته که ما نتوانستیم بخشهایی از این تذکره را داشته باشیم، هرچند آقای سمنانی بخش خراسان و قسمتهایی که در چاپ مغفول مانده بود با نسخهها مقابله کرد و چنین اثری
را عرضه نمود. مشکل ما این بود که بخشهایی از تذکره که عرضه میشد ناقص بود. از سوی دیگر آقای فرمانی هم بخش قزوین را کامل کرد و او هم جزء به جزء بخشها را به هفت نسخه تطبیق داده است. وی در پایان سخنان خود اضافه کرد: ما هیچگاه درباره میرتقیالدین کاشانی که در حق شعر و شیعی و زبان فارسی قدمهای بسیار مهمی برداشت حق را ادا نکردها یم باید در کاشان بزرگداشتی برای او برگزار شود. * مودب: قدر مصححان نسخ خطی کمتر دانسته میشود علیمحمد مودب دیگر سخنران این مراسم بود که ضمن تشکر از فرمانی و سمنانی که از شاعران خوب روزگار ما هستند، گفت: به هر حال کارکردهای شعر فارسی در طول تاریخ متعدد است و این جای تحقیق بسیار دارد. مدیرعامل موسسه شهرستان ادب مختصری درباره شعر فارسی صحبت کرد و گفت: نگاه امروز ما به شعر قطعا نمیتواند بیانگر وضعیت شعر و جایگاه شاعران زبان فارسی باشد. شعر در ادوار مختلف کارکردهای مختلفی داشته است، اما اشاراتی که در این تذکرهها درباره شعرا آمده است میتواند سرچشمه تحقیقها و بررسیهای مهم در شعر فارسی باشد. مودب با بیان اینکه امروز بحثهایی در آن سوی دنیا دربارها چگونه خواندن یک کتاب مطرح است، گفت:
درباره کتابی که درست به دست ما رسیده فیلسوفانی صحبت میکنند که چگونه بخوانیم تا به آنچه مولف میخواسته دست یابیم و باید بدانیم پیش از هر اتفاقی بخش مهمی از میراث ما هنوز به درستی منتشر نشده، بخشی در زمانهای دور در کتابخانهها به غارت رفتند؛ برخی توسط دلالان دست به دست شدند. بر این اساس زحمت تالیف تصحیح یک کتاب برای من بسیار حائز اهمیت است. وی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت این دو تالیف پرداخت و با بیان اینکه عشقی که در وجود این دو مصحح به میراث مکتوب و نسخ خطی دیده میشود ستودنی است، خاطرنشان کرد: تصحیح نسخ خطی حوزهای است که کمتر قدر آن دانسته میشود در حالی که مصحح زحمت بسیاری میکشد و از سوی دیگر ممکن است کتاب به درستی منتشر، معرفی و ترویج نشود. این شاعر همچنین با بیان اینکه اگر جریان شعر امروز بخواهد رشید و بالنده شود باید دو بال زندگی و زبان مردم امروز و یک بال حتما میراث مکتوب داشته باشد، گفت: وقتی که میبینیم از روی شعر حافظ میتوان کتابخانهاش را بازسازی کرد شعر او در کنار سلوک شعری مجاهدات نفسانی چه بهرهای از میراث مکتوب به ما داشته که هر کدام میتواند موضوع مقالهای باشد. مودب گفت: اگر ما
بزرگانی، چون حافظ و نظامی داریم اینها چقدر از میراث مکتوب ما بهرهمند بودند. متاسفانه امروز پیوند ما با شاعران در حال کم شدن است. از این جهت حضور امثال آقای فرمانی و سمنانی غنیمت شمرده میشود این دو از خوبان شعر امروز هستند. شعر زنده امروز را میشناسند و در آن حوزه کار میکنند. اینکه این بزرگان اهل تحقیق هستند میتواند پلی باشد برای جوانانی که میخواهند شعر بگویند که بدانند با چه عظمتی مواجه هستند. * حبیبی کسبی: قرن یازده و دوازدهم به اوج تذکره نگاری ادبی میرسیم محمود حبیبی کسبی در بخشی از این مراسم گفت: اگر بخواهیم به طور اخص تذکره ادبی را مثال بزنیم شاید لبابالالباب محمد عوفی اولین تذکره باشد. اگر بر چهار مقاله نظامی چشمپوشی کنیم که در آن هم کنار اصل کتاب چیزهای دیگری درباره ماهیت شعر هم آماده بعضا با شرح حال شاعرانی، چون فردوسی که ۵۰ سال پیش از نظامی میزیستند مواجه میشویم، اما ۴ مقاله تذکره ادبی با تالیف کنونی شمرده نمیشود در حالی که لبابالالباب دقیقا تذکره است. به گفته کسبی، این کتاب حوالی سال ۶۲۰ نوشته شده یعنی قرن هفتم و این مساله که ما تا آن زمان تذکره نداشتیم باید مورد تحقیق قرار میگرفت
و موضوع خوبی برای تحقیق شمرده میشود. زیرا در قرن یازده و دوازدهم به اوج تذکره نگاری ادبی میرسیم همان دورانی که با وفور شاعر مواجهایم دلیل این وفور هم آن است که هم در ایران و بیشتر در هند حکومتهایی روی کار آمدند که بیش از پیشینیان برای شعر ارزش قائل بودند. همینطور در دربار عثمانی بسیاری شاعران فارسیسرا داریم که اغلب به دلایل مذهبی در ایران و هند جایگاه چندانی نداشتند، اما بر همگان واضح است که حکومت گورکانیان در هند شعر و شاعری را ارج مینهادند؛ البته شاعران گورکانی خیلی دنبال مدح هم نبودن و بیشتر در پی غزلهای عاشقانه بودند و این مساله باعث شد شاعران این دو سده رخت از وطن ببندند و به هند سفر کنند. این شاعر خاطرنشان کرد: در میان تذکرههایی که در این دو قرن نگاشته شده خلاصةالاشعار به لحاظ حجم و حیث تاریخی به نوعی پدرخوانده است یعنی پس از خلاصةالاشعار یعنی هر تذکرهای که نوشته شده حتما مولف تذکره بعدی توجهی به خلاصةالاشعار داشته است، چون هم به لحاظ سال قدمت داشته و هم مفصل بوده است. کسبی همچنین با بیان اینکه در تقسیمبندی تذکرهها دو نوع تذکره دست اول و دست چندم داریم، گفت: خلاصةالاشعار تذکره دست اول
است، او در این تذکره سعی کرده اطلاعات دسته اولی از شاعر و شاعران پیش از او به مخاطب بدهد این همان نکتهای است که این تذکره را متمایز کرده است. اطلاعاتی که او ارائه داده در تذکرههای پس از او کپی شده است. حبیبی با بیان اینکه من به لحاظ گسترگی و تفصیل تذکره دیگری را همراستا با خلاصةالاشعار ندیدم گفت: میر تذکره در خلاصةالاشعار به تمامی جوانب پرداخته است. هم ادبیات، هم تذکره او هر چه از دستش آمده در تذکرهها بیان کرده یعنی درواقع مطالب و اشعار را تمیز نداده است و این نقد در طول ۴۰۰ سالی که از تاریخ نگاشته شدن آن سپری میشود به میر تذکره مطرح است. وی در پایان سخنان خود با بیان اینکه عدهای در روزگار ما میگویند روزگار ما نیاز به تذکره ندارد، افزود: من میگویم اینگونه نیست اولا نثر نگارنده تذکره یک ویژگی است که تذکرهها را با یکدیگر متمایز میکند، اما منش و روش شاعر عصر باید توسط تذکرهنویسان همان عصر قید شود. * سخنان دو مصحح در پایان این مراسم فرمانی و سمنانی صحبتهایی را در باب نگارش این دو اثر بیان کردند، فرمانی در جملاتی کوتاه گفت: زحمتهای آقای سمنانی نمود بارز احساس مسئولیت و تعهد در پژوهش و پژوهشگری
است. او از تعهد بالایی برخوردار است و بسیار احساس تعهد دارد و زحمات او اجر بسیاری دارد. وی درباره بخش تصحیح کتاب خود گفت: من از میر تذکره موارد و چیزهای بسیاری آموختم، امیدوارم بتوانم کار سنگینی را انجام داده، قدمی به پیش ببرم و امیدوارم نهادهای فرهنگی یا مراکز مسئول فرهنگی همت کنند و به مناسبت پانصدمین سالگرد تولد میرتذکره مراسمی طی سالهای آتی برای جامعه ادبی شکل گیرد. سمنانی هم در پایان این مراسم گفت: اهمیت این کتابها بسیار است. من حدود ۵ سال درگیر تصحیح دیوان شاعر گمنامی به نام اهلی ترشیزی بودهام، زندگینامهاش آشفته بود خیلی کوشیدم که قسمتی که میرتقیالدین کاشانی درباره آن شاعر نوشته را بدست آورم، اما نسخه مدنظر در هند گم شده بود. این کار دست ناشر و در شرف چاپ است. امیدوارم هرچه زودتر بتوانیم شکل کامل کتاب را ببینیم.