تیم مذاکره هستهای باید تغییر کند
نوباوه: همه دستاوردها و پیشرفتهای هستهایمان در دوران قبلی بود.
کد خبر :
840000
سیاست روز: در باب عرصه اقتصادی کشور و عملکردهای دولت در عرصههای مختلف داخلی و خارجی از جمله در باب برجام، مشکلات اقتصادی کشور، اف.ای.تی.اف، با بیژن نوباوه که پس از پایان دو دور نمایندگی مجلس شورای اسلامی این روزها در قامت مدیرمسئول روزنامه عصر ایرانیان در حوزه مطبوعات فعال است، به گفتوگو نشستیم. در بخش نخست گفتوگو به واکاوی چالشها و مشکلات کشور در زمینههای مختلف پرداخته و نقدی به شرایط موجود و کارنامه دولت داشتهایم. نقدی از وضعیت اقتصادی کشور در کنار اشتباهاتی که دولت در این عرصه داشته و البته اقداماتی که در قالب اف.ای.تی.اف انجام شده و چالشهایی که برای کشور دارد و البته بیان ظرفیتهایی که در درون کشور برای رفع مشکلات و تحقق استقلال کشور، بخش نخست گفتوگو را تشکیل میداد. با توجه به اینکه همیشه گفته میشود در کنار نقد کردن باید راهکارهای اجرایی و عملی در برابر مشکلات مطرح شود در بخش دوم گفتوگو ضمن تحلیل مسائلی همچون برجام و پیامدهای آن برای کشور به بررسی راهکارها و مولفههایی که میتوان به کمک آنها برای حل چالشهای کشور گام برداشت پرداخته شده است. اینکه چگونه میتوان مشکلات اقتصادی را با
تکیه بر داشتههای داخلی رفع کرد و چگونه باید برجام را ادامه داد و راهکار وادارسازی غرب به اجرای تعهداتشان در برجام چیست در این بخش مطرح شده است. نوباوه معتقد است که تنها راه رسیدن به دستاوردهای برجام تغییر تیم مذاکرهکننده و همه عواملی است که فکمری وابسته به غرب دارند و برای اینکه مخاطب اقناع شود که چنین تغییری تا چه حد لازم است دستاوردهای دوره قبل را یادآوری کرده و میگوید که همه پیشرفتهای هستهای و رسیدن به غنیسازی بیست درصد با تفکر غیروابسته به دست آمد و امروز با مطالعه روی روشهایی که در برخورد با غرب و آمریکا صورت گرفته است اینطور اثبات میشود که جز با مقاومت نمیتوان مقابل زیادیخواهی امریکا و غرب پیروز شد. این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در خلال مصاحبه گریزی هم به عدم تناسبها زده و به این نکته اشاره میکند که ذات چادر با استفاده از ابزارآلات زینتی همخوانی ندارد و بر همین پایه و اساس می گوید که انگشتر بیست میلیونی دست خانم چادر تناقضی آشکار است که نشان میدهد یک جای کار میلنگد. بخوانید ماحصل این گفتوگو را: به یاد دارید که در زمان اعلام حقوقهای نجومی عنوان شد این مصوبات دولت قبل بوده و
اکنون دولت مصوباتی برای سقف حقوق دارد. اخیرا مصوبهای را هیات دولت به مجلس ارسال کرده است که هیات تطبیق نیز آن را بررسی کند که براساس آن برخی از مشاغل مانند قضات و اعضای هیات علمی، اطلاعات و... را از سقف حقوق استثنا کردهاند. در این میان صحبت ما درباره عنوان اعضا هیات علمی است چراکه وزرا و مسئولان ادعایشان این است که حقوق نمیگیرند و از حقوق هیات علمی استفاده میکنند که براساس این مصوبه هم سقفی ندارد. به نظر شما با توجه به شرایط کشور این مصوبات چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟ ببینید. این مسائل یک انحراف است در فهم مردم چراکه اگر ما مصوبهای داشته باشیم که این گروهها از تعیین سقف حقوق معاف هستند ما برد کردهایم. این اگر قانون شود بسیار خوب است چراکه قانون همیشه موفق است. مثلا اگر مردم بگویند چرا قاضی این مقدار حقوق میگیرد میتوان قانونی جواب آن را داد که مثلا باید حقوق بالا داشته باشد که اقوا نشود. یا مثلا کارکنان اطلاعات که براساس اصول امنیتی باید جا به جایی داشته باشند میتواند در حقوقها استثنا باشد به شرط آن که قانون باشد. مسئله حقوقهای نجومی اینجاست که هیچ چیز آن قانونی نیست. شما نمیدانید به
فلان شخص چه میزان باید حقوق بدهید اسمش را حقوق گذاشتهاید ولی چند برابر آن پاداش میدهید. مسئله قانون نیست بلکه بالعکس اگر قانون وجود داشت که این مشکلات پیش نمیآمد والا افرادی مانند اساتید دانشگاه که وجیه ترین افراد جامعه هستند باید از این شرایط برخوردار باشند چراکه به هر حال براساس نوع شغلشان یک سری الزامات به جز تدریس دارند. مثلا من نوعی با یک تیشرت و لباس ساده میتوانم هر روز بیایم و بروم، اما یک استاد نمیتواند چنین باشد باید یک سری اصول را برای وضعیت ظاهری خود از لباس و کفشش گرفته تا سایر مسائل را رعایت کند. به هر حال یک استاد، آینده ساز یک مملکت است در ضمن من اساتید و حتی قضاتی را میشناسم که مانند مردم عادی زندگی میکنند در سطحی بسیار پایین. این نوع مباحث را که درباره برداشتن سقف حقوقی برخی افراد مانند حقوق اعضا هیات علمی و... مطرح میکنند برای انحراف است چرا؟ چون اصلا موضوع جای دیگری است کسانی که به عنوان مشاور کار میکنند از نکات قابل توجه است. بنده که بازنشست شدهام دیگر نباید به کار گرفته شوم ولو به عنوان مشاور. این حقوقی که تحت عنوان مشاور به من بدون سقف و اندازه پرداخت میشود غیر قانونی
است. بله بنده بیایم سخنرانی کنم مبلغی را به من بدهند به عنوان حقالزحمه ایرادی ندارد اینکه بنده با ۳۰ سال کار بازنشسته شدم بیایید به کارم بگیرید و حقوق مکفی به من بدهید این خلاف قانون است. در حقوقهای نجومی اتفاقی که افتاد این بود که بدون هیچ قانونی حقوقها پرداخت میشد. قانون خدمات کشوری میگوید حداقل حقوق هر میزان باشد سقف حقوق نباید ۵ برابر بیشتر از این حقوق باشد ولی تا به امروز اجرایی نشده است؟ خب اینکه به فردی پس از ۳ سال کار یک میلیارد تومان پاداش داده بودند این بحث حقوق بوده است؟ نبوده است دیگر. ما پویشی داریم به عنوان پویش شفافیت که براساس آن سوالاتی از افراد درباره زندگی آنها از محل سکونتشان و ماشینی که سوار میشوند گرفته تا اینکه تا چه میزان از کالای ایرانی استفاده میکنند و... میشود این سوالات را از شما داشته باشیم؟ من اساسا با این نوع دیدگاه مخالف هستم چراکه حاشیهها را به متن و متن را حاشیه میبرد. نگاه مردم به آن چیزی است که میبینند مثلا ماشین فرد را میبینند اگر پراید سوار شود میگویند آدم خوبی است والا نه. به نظر من همه چیز ما باید در عمل و در رفتار باشد. مثلا کسی که میگوید چادری است
ولی انگشتر ۲۰ میلیونی به دست میکند خب این یک جای کارش میلنگد. منظورم از نظر اعتقادی است چراکه به هر حال این انگشتر با آن اصول اسلامی و سادهزیستی همخوانی ندارد. اینجا روزنامه ماست بروید با جاهای دیگر مقایسه کنید اینجا دو تا روزنامه است عصر ایرانیان و تجارت بعدازظهر که بچهها میخواهند خبرها را تست کنند صدایشان را میشنوم اما به هر سختی هست حتی با خرید کاغذ از حقوق خودم سعی کرده ایم اینجا را نگه داریم تا این چند جوانی که اینجا کار میکنند به کارشان ادامه دهند. روزنامههایی که به بازار وصل هستند مثلا روزنامه جمهوری اسلامی با آن شرایط آیا خیلی روزنامه با کارکردی است؟ به نظر من مسائل ظاهری و شناسنامهای را باید کنار گذاشت اینها همه حاشیه است باید به متنها توجه داشت. من در آمریکا از بیماری رنج میبردم و میخواستم فرار کنم بیایم ایران برایم حرف درآورده بودند که میخواهم پناهنده شوم. بعد مرا دیدند در تلویزیون که پیش رهبری در حال گفت و گو گرفتن هستم بعد دیدم که تلفن میزنند که ما را حلال کنید پشت سر شما حرف زدیم. گفتم خدا لعنتت کند. به همین صراحت؟ بله. مگر میشود شما به مردم خیانت کنید و بعد بیایید بگویید
ببخشید. چرا وقتی که میخواستید صحبت کنید فکر نکردید چرا میگویند که غیبت مانند خوردن گوشت برادر مردهات است؟ چرا نمیگویند زنده. مرده نمیتواند از خود دفاع کند و چیزی هم از آن کنده شود قابل ترمیم نیست. گوشتش باز نمیگردد. اگر غیبت مرا کردی آبروی مرا بردهای پس خداوند تو را لعنت کند تا ابد انشاالله. چرا فکر نکردی مگر عاقل نبودی، بچه به راحتی تهمت نمیزند در حالی که فردی که ۵۰ الی ۶۰ سالش است و به راحتی دروغ میگوید و غیبت میکند. بگذریم؛ نظرتان درباره برجام و شرایط پیش آمده چیست؟ اگر بخواهیم برجام را به صورت ریشهای بررسی کنیم باید بگویم برجام یک برنامه جامع مشترک بوده برای برداشتن یک اتهامی از روی ایران. اساس برجام که برای رفع یک اتهام بود و تلاش برای حذف این ادعاهای ضد ایرانی این امر در جای خود بد نبود. با این حال اکنون چند سوال مطرح میشود از جمله اینکه آن زمان که مذاکرات در سال ۱۳۸۳ برگزار شد به عنوان مذاکرات سعدآباد و زمینهساز بلوکه کردن همه داراییهای هستهای ایران برای دو سال شد چه سیاستی بود؟ آن زمانی که پلمپها شکسته شد و ما از تعداد انگشتشمار سانتریفیوژ رسیدم به چند هزار سانتریفیوژ از غنیسازی
سه درصد به ۲۰ درصد رسیدیم چه تفکری حاکم بود؟ از زمانی که برجام به این شکل فعلی شروع شد تا امروز که ما هیچ نداریم چه تفکری حاکم بود؟ اگر بخواهیم به مردم درباره برجام حقیقت را بگوییم باید همین را بگوییم اساس برجام و مذاکرات خوب و مقدس بود انجام مذاکره برای رفع اتهام، به قولی گرهای که با دست باز میشد چرا باید با دندان باز شود. جمهوری اسلامی برای مذاکره خوب تصمیم گرفت خوب هم جلو رفت. در زمان مذاکرات قبلی ما دستاورد به دست آوردیم یا نه؟ یادتان است که همه دستاوردها و پیشرفتهای ما در دوران قبلی بود. پیشرفتهای ما در زمان مذاکرات قبلی بود و خصوصا از زمانی که آقای جلیلی بود که به گفته خود ایشان انگار که در جنگ صفین ما رسیدیم پشت خیمه معاویه. روزنامه والاستریت ژورنال تعبیر زیبایی به کار میبرد میگوید که در زمان مذاکرات نیکولاس برنز معاون وزیر خارجه امریکا وقتی در مذاکرات شرکت میکرد مؤدب ترین عضو مذاکرات بود و مرتب شرکت میکرد چرا؟ چون هر لحظه میترسید که ایرانیها ناراحت شوند و مذاکرات را ترک کنند لازم به ذکر است که غنیسازی بیست درصدی مثلا کسی که میگوید چادری است ولی انگشتر ۲۰ میلیونی به دست میکند خب این
یک جای کارش میلنگد. منظورم از نظر اعتقادی است چراکه به هر حال این انگشتر با آن اصول اسلامی و سادهزیستی همخوانی ندارد ما را هم در همین زمان پذیرفتند. ما اگر بخواهیم موفق شویم باید در تاریخ بگوییم شاه سلطان حسین چه کرد شکست خوردیم و شاه اسماعیل چه کرد پیروز شدیم؟ امروز داریم بررسی میکنیم چه شد که سمرقند و بخارا را دادیم امروز باید اینها را بررسی کنیم که چرا آنها در آن روز در سعدآباد قرارداد بستند و شکست خوردیم و هیچ چیزی به ما ندادند، خود روحانی دبیر بود و خرازی وزیر خارجه. و چرا بعد از آن وقتی پلمپها را شکستیم آمدیم روی پای خودمان ایستادیم موفق شدیم اینها که حتی حاضر نبودند به ما سه درصد غنیسازی را بدهند و نیروگاه آزمایشی ما در دکتر فاطمی تهران تعطیل شد و ما بیست درصد برای درمان بیماران نداشتیم و بیست درصد به ما نمیدادند چه شد که تولید بیست درصد را توانستیم. در غنیسازی هم از سه و نیم درصد تا بیست درصد مهم است و بیست درصد تا نود ونه درصد مهم نیست. این یعنی بالاترین درجه علمی. اگر ما این موضوع را خوب بررسی کنیم، برای قضاوت در زمان آقای روحانی بهتر میتوانیم نتیجه بگیریم. اساس اینکه برجام تلاشی بود
برای رفع اتهام و برداشتن تحریمها خوب بود اما آیا اگر ما آن سیاست را با نحوه قبل ادامه داده بودیم امروز اشکال ما در برجام چه است چه اشکالی به وجود آمد که امریکا توانست به راحتی از برجام خارج شود عذرخواهی میکنم این را میگوییم اما حتی خیلی از گردنکلفتهایی که ادعا میکنند این را نمیدانند چون یکبار برجام را نخواندند... من خوب میدانم انگلیسی هم بلد هستم. الان ما نفت میفروشیم پولش بر نمیگردد یعنی نمیتوانیم برگردانیم پول را، علت آن میدانید چیست؟ من میگویم، به آن میگویند ریتورن دلار یعنی بازگشت دلار ما این را گفتیم به عنوان یک بند بگذارید بازگشت دلار را که امریکا نمیتواند درباره این موضوع مخالفت کند اما آقای ظریف گفت که ما با آقای کری صحبت کردیم و آقای کری گفت این بچهبازیها چیست. دلار هست و پول بینالمللی است. خود آقای ظریف بعدها گفت که خوشباوری ما باعث شد این را در قرارداد نیاوریم. امروز بزرگترین مشکل ما در فروش نفت عدم توانایی دربازگرداندن دلار است. کشوری مثل هند چند میلیارد دلار بدهکار، عمان و پاکستان با این بهانه که من نمیتوانم دلار را بازگردانم به ما بدهکار هستند!! آیا ما اصل مذاکرات را هدف
قرار دادیم که میگوییم بد بود یا نحوه انجام مذاکرات و انجام برجام را؟ آن چیزی که من مخالفت کردم و آقای زارعی به خاطر آن گریه کرد برای سهل نگرفتن شرایط بود و اینکه باید مثل کره شمالی سیاست پله پله را اجرا کنیم. کره شمالی خودش نیروگاه را منفجر کرد و به جایی رسید که نیاز نداشت و این نیروگاه را منفجر کرد. ما به جایی رسیدیم که غنیسازی بیست درصد انجام دادیم اما ما یکشبه اراک را سیمان ریختیم فوردو را بستیم و ده هزار تن اورانیوم غنیسازی شده را به خارج فرستادیم، درست است که ما نمیخواستیم بمب بسازیم اما این میزان اورانیوم غنیسازی شده ظرفیت بود و دشمن از آن به عنوان دستاورد یاد میکرد اما از کشور خارجش کردیم و امروز به جایی رسیده که حتی یک آزمایش کوچک در دانشگاه بخواهیم انجام بدهیم حتما آژانس باید بیاید اجازه دهد و ببیند. این را من خدمت نمیگویم این اشکال بزرگ برجام بود و اشتباه این بود که ما اعتماد بیش از حد به آمریکا کردیم، به خاطر اینکه این تفکر در وزارت خارجه ما بود همین آقای رئیسجمهوری میگفت ما باید کدخدا را ببینیم مگر روحانی نگفت!! حالا رفتند دنبال رعیت میدوند و رعیت هم ما را قبول ندارد و معلوم است که
تفکر کدخدا و رعیت غلط بود. رئیسجمهور امروز باید چه کاری انجام دهد؟ رئیسجمهوری باید امروز بیاید بگوید من اشتباه کردم. این موفقیت و پیروزی است. باید بگوید من میخواستم کار درست شود به اینها اعتماد کردم و اما اینها همه نادرست هستند، جمهوری اسلامی اگر میخواهد موفق باشد باید بیاید همان طور که رهبری میگوید اقتصاد از درون بجوشد و روی پای خودمان باشیم و مقاومت کنیم. من هم سوار ماشین آخرین مدل نمیشوم با پراید و پژو میآیم و میروم. مردم شما هم با پراید و پژو بروید و این کشور موفق میشود در دنیا نمونهاش هم هست. اما ما الان مهمترین مسالهمان در اینکه بخواهیم برجام را با اروپا حفظ کنیم از نظر من غیرممکن است و چون اقتصاد اروپا بخش خصوصی است و آنها تراکنشهایشان در اختیاز امریکاست و لذا آنها خود را به زحمت نخواهند انداخت و بر همین اساس این کار را نخواهند کرد. تلاش هم میکنند که سایه امن ایجاد کنند. مهمترین مساله که تیترتان میشود تیم مذاکرهکننده ما به سرعت باید تغییر کند تجربه نشان داد این تیم نه در برجام موفق عمل کرد و نه در مذاکره با اروپا موفق بود و تیم مذاکره هستهای باید تغییر کند. تیم یعنی از عالیترین
مقام، یعنی وزیر؟ از همه حال، این تیم مذاکرهکننده هستهای ما از خود وزارت خارجه دولت و سازمان انرژی اتمی باید تغییر کند اگر میخواهیم موفق باشیم . در این تیم جاسوس پیدا شده و این علنی شده چرا ما میخواهیم اینها را نبینیم. وقتی ما فهمیدیم اشکال است میتوانیم اصلاحش کنیم. به نظرم تا زمانی که این تیم هست ما پیشرفتی در مذاکرات نخواهیم داشت. چه تفکری باید غالب شود در این تیم؟ ما نمیگوییم غیرانقلابی هستند این اتهام است. اما تیم نشان داد که تفکر اعتماد صرف به غرب بدون پشتوانههای مردمی و بدون پشتوانه ضمانت اجرایی منطقی، راه به جایی نمیبرد. اینکه رهبری فرمودند براساس برجام فعلا به توسعه زیرساختهای هستهای میپردازیم همین است، ما از ضمانت اجرایی و قدرت خودمان باید خوب استفاده کنیم. اینها زمان میخرند کشور را به آشوب برسانند. در بازار کسی آمده آجر خالی کرده؟ به تخریب اماکن پرداخته است. این بازاری نیست. بازاریهای ما دنباله روی شهید عراقی هستند. بازاری ما متدین است این ضد انقلاب است که شیشه میشکند و اموال را تخریب میکند. ما نیاز به تغییرات ساختاری اول تغییرات تفکرات سیاسی داریم و تیمهایی که فکر میکنند میشود
با اعتماد به غرب، کشور را نجات داد شدیدا اشتباه میکنند و دوم تغییرات ساختار اقتصادی کشور. تغییرات اساسی مدیران کشور و سپردن کار به جوانهای با انگیزه که نشان دادند توانستند و در خود این دولت هم توانستند موفق باشند. تغییرات را رئیس دولت باید اجرا کند و باز فردی را داریم که رئیس دولت انتخابش کرده و تفکر اصلی خوشبین است که شما میگویید عوض شدن عراقچی و صالحی و ظریف این چگونه میتواند به حل مسائل کمک کند؟ مردم اول باید بدانند واقعیت چیست و نوازنده مردم نمیتواند ساز خارج از گود بزند و ناتوانی اینها مثل اینکه کیروش موفق بوده با اینکه میگوید بروم میگویند نه بمان و من فکر میکنم میماند تا جام جهانی بعدی. این تفکر است و دولت به این رسیده کیروش خوب است. باید بررسی کنید هیات اقتصادی کجا خوب عملا کرده نفت پتروشیمی راه؟ اگر نکرده عوض شود و اگر ما روزنامهنگاریم واقعیت را نگوییم پس چه کاری باید انجام دهیم؟ من میتوانم مشاور شوم هزار برابر درآمد داشته باشم اما خاک بر سر درآمدی که بخواهد من را از اهدافم دور کند ما باید بگوییم راستگو باش ... میزان پورشهای که در ایران است گفته میشود که در خود کشور آلمان که سازنده
آن است این تعداد وجود ندارد. در بدنه اجرایی کشور از ابتدای انقلاب تاکنون بیلیاقتی موج میزند. میگفتند دم پاسبان را ببین قاضی را ول کن... تا مرز کار در بدنه اجرایی کشور مشکل است راه طولانی در پیشرو داریم. اول عزم و اراده بعد برنامهریزی لازم است. به عنوان مثال اتوماسیون امروز با بانک کاری ندارید علم روز میگوید ارتباط چشم تو چشم کم شود فساد کم میشود مالیات میگیرید اتوماسیون، اتوماسیون یک روش است، رفتن به سمت روشهای علمی راه بعدی است کسی نمیتواند تقلب کند. امریکا با این همه هزینه دارد هفتاد و پنج درصد از نیازهایش را از طریق مالیات تامین میکند چرا برای ایران در بهترین شرایط ۲۵ درصد نمیرسد؟ چون سیستم منطقی نداریم. من اگر رئیس دولت بودم میدانستم با این چه کنم تمام توانم را میگذاشتم برای اتوماسیون، همین اسنپ را فارغ از حواشی مطالعه کنید میبینید که چقدر موفق است و نارضایتی ایجاد نمیکند چون قیمت را سیستم تعریف میکند. این کار اکنون چند سوال مطرح میشود از جمله اینکه آن زمان که مذاکرات در سال ۱۳۸۳ برگزار شد به عنوان مذاکرات سعدآباد و زمینهساز بلوکه کردن همه داراییهای هستهای ایران برای دو سال شد چه
سیاستی بود؟ آن زمانی که پلمپها شکسته شد و ما از تعداد انگشتشمار سانتریفیوژ رسیدم به چند هزار سانتریفیوژ از غنیسازی سه درصد به ۲۰ درصد رسیدیم چه تفکری حاکم بود؟ از زمانی که برجام به این شکل فعلی شروع شد تا امروز که ما هیچ نداریم چه تفکری حاکم بود؟ میشود اقتصاد مدرن!! اقتصاد مدرن یعنی اقتصاد فهیم اما اولین چیز این است که اینها نیست فقط رئیسجمهور نیست باید ساختار شکن باشیم و تنها راه ما این است که اقتصاد درونگرا را به نام اقتصاد مقاومتی تقویت کنیم و برای این کار اقدام انقلابی لازم داریم. شما گفتید اگر رئیسجمهور شوید اول اتوماسیون را اجرا میکنید حالا اگر رئیسجمهور شوید بنا به گفته خودتان که از لزوم تغییر تیم هستهای گفتید بفرمایید چه کسانی را در این سمت قرار میدهید؟ ببینید گفتم اتوماسیون به عنوان مقابله با فساد است و من اولین کاری که میکنم مقابله با فساد است جلوی فساد را نمیتوان با زور گرفت بلکه زور صرفا یکی از راههای نهی از منکر است چراکه وقتی جوان مملکت کار ندارد ول است میرود دنبال مواد من برای اینکه با این فساد مقابله کنم باید بیایم و به مبادی و مبانی توجه کنم یعنی چه؟ اول اینکه وقتی پول
نامشروع وجود نداشته باشد خیلی شفافتر میشود جریان اقتصادی پول در دست عامه مردم میآید وقتی جلوی فساد گرفته شود من این را مصوب میکنم که جوان وقتی به سن ۲۵ سالگی رسید دولت موظف است که این امکانات را در اختیارش قرار دهد یعنی مهیا کردن شرایط ازدواج و اشتغال. آیا دولت شرایط تحقق این کار را دارد؟ بله دارد. پس چرا وقتی میخواهند یارانه بدهند میگویند مصیبت عظمی؟ نه داریم، بلد نیستیم. در کشوری مانند انگلیس خانههایی دارند به نام خانههای شهرداری الان شما بروید زندگی کنید یک خانه ۴۰ متری به شما میدهند من و همسرم و دو فرزندم که در آنجا بودیم یک خانه ۴۵ متری داشتیم و ماهی ۹۰۰ پوند هم اجاره میدادیم آنجا این خانهها برای افراد بین ۳۸ تا ۴۵ متر است و وقتی فرزند دار میشوند میزان آن میشود ۶۰ متر و وقتی هم که دو فرزند داشته باشند میشود ۷۵ متر. در ضمن اجاره به شرط تملیک است همه چیز روی حساب و کتاب است حتی در مصرف برق که به صورت کارتی است که شما خودت باید آن را مدیریت کنید. ما با همین امکاناتی که داریم میتوانیم مشکلات جوانان را حل کنیم. همین مسکن مهر مگر نمیگوییم واحدهای بیشماری خالی داریم خب همینها را بدهیم به
جوانان بروند زندگی کنند. طرح مسکن مهر طرح درستی بود اگر همین زیرساختها و برخی امکانات شهری آن درست شود آیا ۵۰ درصد مشکلات جوانان را حل نمیکند؟ آیا اگر شما یک ساعت بروید هشت گرد و باز گردید نمیروید در این مسکنها زندگی کیند؟ توکیو تا ۲۰۰ کیلومتر مردم میروند و میآیند خانه من در آمریکا حاشیه شهر بود. ما میتوانیم اما نمیخواهیم. من اگر رئیسجمهور بودم مشکل فساد را با ضرب و زور انجام نمیدادم همه بچههای ایرانی حق زندگی دارند حتی آنهایی که تربیتشان شاهی است اگر امکانات فراهم باشد آیا فساد ایجاد میشود نه. من اگر رئیسجمهور بودم همه مسائل را با مردم مطرح میکردم، دولت سوئیس میخواهد قیمت بنزین را بالا ببرد به مردم میگوید که بالا بردن قیمت این فواید را دارد این بدیها را نیز دارد حالا شما انتخاب کنید که کدام بهتر است. میدانید در سوئیس یک نفر هم پیدا نمیکنید علیه دولت حرف بزند من به مردم میگویم مردم وزیر من سالم است دزد نیست، به وزیر من شما رای دهید و شما انتخاب کنید من با مردم شفاف و بدون دروغ صحبت میکنم. آقای نوباوهای که قبل از انقلاب را دیده، دوران انقلاب و جنگ را دیده سختیها را کشیده است و حضور
در مجلس را نیز در کارنامه خود دارد امروز در جامعه چه چیزهایی را که میبیند برایش سخت میشود که بعد از ۴ دهه تلاش، کشور به اینجا رسیده است؟ من در مجموع انقلاب اسلامی را بسیار موفق میبینم مهمترین بخشی که در انقلاب ما نفع و سود بردند قشر مستضعف جامعه است. هر چند که بیشترین فشار بر قشر مستضعف است اما قشر مستضعف در جامعه ما بسیار راضی هستند و از انقلاب نفی بردهاند. این به معنای نفع مادی نیست ما قشر متوسط به پایین جامعه اما قبل از انقلاب وضع بدی داشت نه برای تحصیلات امکانات داشت و نه برای حضور در اجتماع اما امروز قشر متوسط ما از انقلاب بسیار راضی هستند چراکه فرصت برای زندگی بهتر برای آنها فراهم شد. این اتفاق نه در کشور ما بلکه در صدر اسلام هم افتاد این است که معمولا سرمایهداران و برخی فرصتطلبان آفتهای انقلاب هستند در کشور ما متاسفانه به دلیل تفکر غلط بعد از جنگ که عنوانش بسیار زیبا بود حال آنکه این سازندگی به جای آنکه به معنای ساختن کشور باشد رفتن به سمت تجملگرایی که زمینهساز این شد که ما قدمهای نادرستی را برداریم به سمت زندگی وابسته به غرب حرکت کنیم. به جای رفتن به سمت استقلال که در حوزه نظامی به خوبی
وارد عرصه استقلال شدیم و موفق بودیم چراکه یک مدیریت یکپارچه تحت مدیریت رهبری داشتیم اما مسئله درهای باز اقتصادی و تفکر زندگی مرفه و آن دیدگاه اصلاحاتی که بدون هیچ پشتوانهای شعار آزادی و توجه به جوانان را برای کسب رأی سر داد اکنون همان جوان مطالبهگر اصلی است و این شده که ما احساس میکنیم سرخورده شدهایم چراکه آن شعارها و وعدهها محقق نشده است. این سرخوردگی تصنعی در حالی است که ما هنوز در درآمد سرانه جزء کشورهای بزرگ جهان هستیم. اگر ما جلوی ریخت و پاشها را گرفته و سیستم بانکی را اصلاح کنیم و در امور اقتصادی استقلال را هدف خود قرار دهیم چراکه در افق ۵ ساله به آن نمیرسیم و حداقل به یک افق ۱۰ الی ۱۵ ساله نیاز داریم و وابستگی خود به دنیای خارج را کم کنیم. کم کردن وابستگی به دنیای غرب و حتی شرق چراکه شرق هم خیلی بهتر از غرب نیست اگر فکر میکنید که چین بهتر از غرب است یا هند نه این طور نیست بلکه باید مستقل باشیم نیازی به هیچ چیزی هم نداریم چراکه ما خیلی قویتر از ژاپن هستیم خیلی قویتر از آلمان هستیم چرا چون ما منابع داریم و آنها ندارند. ما یک پنجم منابع دنیا را داریم بزرگترین تولیدکننده گاز دنیا هستیم جزء
چند کشور اول دارنده نفت هستیم. صنایع مادر ما بسیار قوی هستند صنایع پتروشیمی ما ذوبآهن ما. اگر در کار اقتصادی اگر موانع که یکی از آنها مدیریت آن و یکی دیگر عدم درستکاری برخی از عوامل که به نظر من دستشان با غربیها در یک کاسه است که آقای رئیسجمهور هم به آن اشاره کرد اینها را اگر اصلاح کنیم من اطمینان دارم اصلا تنفس در فضای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی یک تبرک است برای همه. همانطور که امروز اگر صحبت از نفوذ انقلاب میشود بیگانگان نفوذ نظامی را مطرح میکنند حال آنکه آیا واقعا نفوذ ما نفوذ نظامی است اصلا ما در عراق نیروی نظامی داریم؟ آیا نفوذ ما در سوریه یک نفوذ نظامی بوده است نه این نفوذ برگرفته از تفکر انقلابی است این تفکر انقلابی یعنی تفکر استقلال که نباید ضعیف شود. من اطمینان دارم که این شرایط را پشت سر خواهیم گذاشت به شرط آنکه بخواهیم نه اینکه دروغ بگوییم. امروز رهبری ثابت کرده بسیار حکیمانه و عالمانه کشور را هدایت میکنند هر چه هم که گفتهاند درست درآمده است اگر دولت امروز آمد از اشتباهات خود عبرت گرفت و به آنها اعتراف کرد باور کنید تولد مجدد دولت روحانی است اینکه بیاید بگوید ما به غرب و آمریکا
اعتماد کردیم اشتباه کردیم مردم ما پشت سر رهبر هستیم شما هم بیایید، امروز انقلاب اسلامی در سال ۹۷ دوباره تولد پیدا خواهد کرد این اعتقاد من است. ما موفق خواهیم شد و غیر از این باشد قطعا راهمان سخت خواهد شد. اما ما حتما موفق میشویم و چون این مرفهین که سالی چند سفر خارج میروند نیستند که انقلاب را نگه داشتهاند بلکه این اقشار متوسط رو به پایین جامعه هستند که ارزشهایشان دلار و سکه و این مسائل نیست اینها به دنبال برخی ارزشهای والا هستند و البته دولت باید با تمام توان برای حمایت از معیشت این اقشار تلاش کند. ژ اینکه برخی از عدم کفایت یا سوال از آقای روحانی را مطرح میکنند تا چه میزان میتواند برای آرام کردن جامعه مفید باشد؟ سوال با مسئله عدم کفایت متفاوت است. سوال از رئیسجمهور یک امر عادی است باید سوال کنند و ایشان هم پاسخ دهد. این کمک میکند نه به صرفا به آرامش بلکه به شفافیت. در این میان رئیسجمهور توضیح میدهد که یا اشتباه کرده و یا اینکه برنامههای خود را ارائه و میخواهد که او را یاری کنند. سوال کردن امری طبیعی است و اشکالی هم ندارد. اینکه درباره عدم کفایت کسی صحبت کنیم به قول معروف که میگویند وقتی
چیزی را از کسی میگیری باید فواید آن را بگویید. الان کسانی که از طرح عدم کفایت میگویند باید توضیح دهند که دستاورد این اقدام برای کشور چیست؟ آیا روش دیگری را ارائه کردهایم و رئیسجمهور نپذیرفته که اکنون از عدم کفایت میگوییم پس باید اول راههای دیگر را برویم اول باید گرههایی که با دست باز میشود را باز کرد بعد به سراغ مشکلات دیگر رفت. در همین حال باید برنامهریزی معقول داشت و حرکتهای درست و منسجم انجام داد. بازی فوتبال ۹۰ دقیقه است نمیشود که از همان ابتدا سوت پایان را زد باید کم کم حرکت کرد باید دید که دولت برنامه مدون دارد یا ندارد اگر ندارد باید وزرای خود را تغییر دهد و اگر نشد بعد باید به فکر برنامههای آینده بود. به نظر من الان دو تغییر در دولت ضروری است و اگر انجام ندهد مجبور به تغییرات بزرگتر میشود. یکی تغییر در تیم اقتصادی بدون توجه به اینکه آقای فلانی چنان است و چگونه است و یا اینکه اصلا مجلس رای میدهد یا نه . و یکی تغییر در تیم مذاکرهکننده هستهای. اگر این اقدامات صورت نگیرد باید منتظر اتفاقات بزرگتر باشیم.