روحانی به جای حرف و شعار ثابت کند تغییر کرده است
آقای روحانی در واکنش به وضعیت اقتصاد کشور، سخن از وحدت و کنار گذاشتن اختلافات جناحی، برای مبارزه با دولت استکباری آمریکا و جدیت دولت برای بهبود اوضاع گفته اند. بسیار خب. این مواضع و رسیدن به این نتیجه که «باید کار کرد» و این نتیجه که «آمریکا، هو الحل نیست»، جای شکرگذاری دارد.
سرویس سیاسی فردا؛محمد عبداللهی: آقای روحانی در واکنش به وضعیت اقتصاد کشور، سخن از وحدت و کنار گذاشتن اختلافات جناحی، برای مبارزه با دولت استکباری آمریکا و جدیت دولت برای بهبود اوضاع گفته اند. بسیار خب. این مواضع و رسیدن به این نتیجه که «باید کار کرد» و این نتیجه که «آمریکا، هو الحل نیست»، جای شکرگذاری دارد.
اما برای اینکه این «حرف» ها، جامه «عمل» بپوشد، بهتر است آقای روحانی، برنامههای عملی خود را هم اعلام کند. ایشان باید به صورت دقیق و عملیاتی سخن بگوید نه صرفا شعاری و به سبک قول و وعده وعید. آقای روحانی برای برون رفت از بحران اقتصادی که مدیران اقتصادی دولت وی، مسببان ردیف اول آن هستند، میتواند چند راهکار عملی را دنبال کند. چند پیشنهاد عملیاتی برای ایشان وجود دارد:
۱. آقای روحانی در وهله اول بایستی، تیم اقتصادی دولت خود که اغلب مدیران پیر دهه شصتی و دارای آلودگیهای اقتصادی و سیاسی هستند پاکسازی کند. کرباسیان وزیر اقتصاد و سیف رئیس بانک مرکزی، هیچکدام اقتصاددان نیستند و در مسئولیتهای مهم مثل معاونت ارزی بانک مرکزی، آقازادهها را به جای متخصصین بر مسند نشانده اند. شریعتمداری وزیر صنعت، یکی از پشتوانههای رانت بازی در اقتصاد است. آخوندی وزیر مسکن بدون هیچ کارنامه مثبتی با اصرار و لجاجت، عامل گرانی بی مهار مسکن و اجاره است. سیاستهای غلطی مثل پیش فروش سکه و ارز دولتی به واردکنندگان نورچشمی، واردات بی رویه از خودروهای لوکس تا مربا و خاک گربه؟! همچنان تداوم دارند. کالاهای خارجی نه تعرفه گذاری سنگین نشده اند که بی مهابا درحال واردات و خروج ارز از کشور هستند.
۲. با وضعیت برجام همه به عینه دیدند که سیاست گره زدن اقتصاد کشور به مذاکره و اصطلاحا تنش زدایی با آمریکا و البته ۵ کشور دیگر غلط بوده و کشورهای دیگری هم برای روابط در دنیا وجود دارند. «کشورهای غیر ۵+۱» که خیل زیادی از آنها کشورهای مسلمان و با ظرفیتهای بزرگ اقتصادی و سیاسی هستند. سنگاپور، کره جنوبی، اندونزی، مالزی، هند، لهستان، برزیل، آرژانتین و.. دهها کشور آسیایی، آمریکای لاتین و حتی آفریقایی. پیشرفتهای بعضی از این کشورها به حدی است که خبرنگار آمریکایی میگوید در سفر به به سنگاپور و کره جنوبی، احساس میکردم به جهان آینده سفر کرده ام! آنها چندین سال از امریکا جلو افتاده اند. پس چرا ما از ظرفیتهای صنعتی و تکنولوژیک آنها استفاده نکنیم و از تجربیات اقتصادی آنها بهره نمیگیریم؟!
۳. روحانی حتی اگر فقط یک حوزه یعنی «گردشگری» و خصوصا «گردشگری حلال» را در ایران با توجه به صدها جاذبه طبیعی و تاریخی و هنری ایران رونق دهد، میتواند مشکل ارز ایران را در عرض مدت کوتاهی حل کند. گردشگری هوشمند آینده جهان است و همه کشورهای پیشرفته اقتصادی، بر شانههای توریسم بالا آمده اند. پس چرا همچنان حوزه گردشگری ایران حتی برای خود مردم ما در حوزه حمل و نقل، تبلیغات و.. همچنان سنتی و پیرسالار است و برای آن فکری نمیشود؟!
۴. «واردات» درد مزمن اقتصاد ایران است و تنها با تکیه بر صنعت، کشاورزی و دامپروری داخلی است که میتوانیم از آینده ایران مطمئن باشیم. کارگاهها و مزارع و مجتمعهای زودبازده خصوصا با تکیه بر فناوریهای روز، بهترین راه ایجاد اشتغال و پویایی و رقابت اقتصادی است. دولت باید وزارتخانههای مرتبط (وزارت کشاورزی و وزارت کار و...) را برای تحول کشاورزی و دامداری در کشور بسیج کند و از تولید کالاهای اساسی کشور حمایت کند. متاسفانه طی سالهای اخیر کشاورزان، دامداران، مجتمعهای تولیدی و.. با ورشکستگی بالای ۶۰ درصد مواجه شده اند. ۵. بعد از چند برهه که اعتراض آرام مردم توسط مزدوران به اغتشاش کشیده شد، اینک کاملا عیان است که پایگاه پمپاژ شایعات و التهابات، تلگرام و نسخههای وطنی اش است که متاسفانه بعضی در دولت، خود عامل شارژ و خدمات دهی به آن هستند. تا وقتی لانه خشونتها مهار و عقیم نشود، فضای روانی و سیاسی جامعه و بالطبع اقتصاد کشور ملتهب خواهد بود. فیلتر تلگرام باید به طور کامل اجرا و برای همیشه با این پلتفرم خشونت خداحافظی صورت گیرد.
امیدواریم آقای روحانی به دور از تعلقات جناحی و حزبی و برای حفظ آبرو و حیثیت سیاسی خود هم که شده، دست به عمل بزند و با فکر و درایت، وضعیت اقتصادی را بهبود بخشد.