نزاع مرگبار به خاطر متلک پرانی به دختر
نزاع دستجمعی چند پسر جوان در بوستان ولایت به خاطر متلکپرانی به یک دختربا مرگ یکی از آنها پایان یافت.
روزنامه جوان: نزاع دستجمعی چند پسر جوان در بوستان ولایت به خاطر متلکپرانی به یک دختربا مرگ یکی از آنها پایان یافت.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت۹:۳۰ صبح روز دوشنبه چهارم تیرماه قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران از مرگ مشکوک پسر جوانی در بیمارستان سینا با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. کارآگاهان در بیمارستان با جسد پسر ۲۰سالهای به نام بردیا روبهرو شدند که با اصابت جسم نوک تیزی به ران پایش به قتل رسیده بود. بررسیها حکایت از این داشت بردیا شب گذشته درگیری خونینی با چند پسر جوان در بوستان ولایت رقم زده است که در جریان آن پسر جوان دیگری به نام شهریار او را با چاقو زخمی و از محل فرار میکند. همزمان با ادامه تحقیقات مأموران کلانتری خانیآباد به دستور بازپرس جنایی به خانه قاتل فراری رفتند و وی را همراه یکی از دوستانش که در نزاع شرکت داشتند، بازداشت کردند. صبح دیروز دو متهم برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند.
شهریار در بازجوییها با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد، اما مدعی شد که قصد قتل نداشته و وقتی مقتول روی او افتاده چاقو به صورت اتفاقی به پای او اصابت کرده است.
وی در شرح ماجرا گفت: من مجردم و در تعمیرگاه خودرویی کار میکنم. شب حادثه پس از پایان کارم همراه یکی از دوستانم با موتورسیکلت برای هواخوری راهی بوستان ولایت شدیم. داخل پارک کنار تعدادی از دوستان و بچههای محل نشستیم تا اینکه دقایقی بعد من به سوپر مارکتی رفتم و برای سگم غذا خریدم. وقتی پیش دوستانم برگشتم دو دختر جوان همراه سه پسر جوان از کنار ما عبور کردند. یکی از دوستانم به دختران متلکپرانی کرد که مقتول ناراحت شد. او حالت عادی نداشت و معلوم بود که مشروب خورده بود. دو دختر جوان مدام او را تحریک میکردند که با ما درگیر شود. در همین لحظه تعدادی از دوستانش وارد پارک شدند که مقتول با دیدن آنها پشتش گرم شد و لباسش را از تنش بیرون آورد و با نیمچه قمهای که داشت به ما حمله کرد. یکی از دوستانم چاقویش را برای دفاع به من داده و چاقو در دست من بود که مقتول به من نزدیک شد. من از ترس عقب رفتم و روی زمین افتادم که او هم روی من افتاد و چاقو به پایش اصاب
ت کرد. از زیر او بیرون آمدم و او هم دوباره به ما حمله کرد که از ترس سوار موتورسیکلتم شدم و فرار کردم.
وی در پایان گفت: من فکر نمیکردم او با این ضربه فوت کند تا اینکه روز بعد مأموران پلیس به خانه ما آمدند و مرا دستگیر کردند که فهمیدم او فوت کرده است. همدست متهم نیز در بازجوییها حرفهای قاتل را تأیید کرد.
دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی مرادی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیسآگاهی قرار گرفتند. مأموران در تلاشند تا اعضای این نزاع مرگبار را شناسایی و بازداشت کنند تا راز این قتل بر ملا شود.