هر کس بیش از دو تا خانه داشته باشد باید پنجاه درصد قیمت خانه مالیات بدهد/ اجاره خانهها چرا گران شده است؟ / سالانه حداقل به یک میلیون خانه نیاز داریم/ به دلیل نداشتن اطلاعات نمیتوانیم قانون مالیات بر خانههای خالی را اجرا کنیم/دولت سیاست مشخصی در حوزه مس
از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که دولت سیاست مشخصی در حوزه مسکن ندار و متاسفانه در ۴۰ سال گذشته هم نداشته ایم. الان وضعیت اینگونه شده است که قیمت دلار افزایش پیدا میکند بعد روی سکه و بورس تاثیر میگذارد و بعد از آن تاثیرات این نوسانات منتقل به بازار مسکن میشود. پیش بینی من این است که اگر دولت جلوی سیاستهای افزایش قیمت سکه و.. را نگیرد و بازار را آرام نکند بقیه بازارهای سرمایه هم دچار تنش میشود.
کد خبر :
835616
سرویس اقتصادی فردا: باز هم بالارفتن اجاره بها و افزایش قیمت مسکن باعث نگرانی مردم و مخصوصا زوجهای جوان شده است؛ زوجهایی که باید برای تشکیل خانواده خانهای را اجاره کنند امروز با بالارفتن قیمت اجاره خانهها دچار مشکل شده اند و پول آنها کفاف اجاره یک خانه کوچک را هم نمیدهد. چرا اجاره خانهها به صورت صعودی در آمده است؟ این سوالی است که از مقداد همتی کارشناس مسکن پرسیده ایم. همتی در جواب به فردانیوز گفت: «نوسانات دلار و سکه روی قیمت مسکن اثر گذاشته است از سوی دیگر با توجه به کمبود عرضه در بازار مسکن این وضعیت دور از انتظار نبوده است.»
مسکن در کشور ما تبدیل به کالای سرمایه ای شده است/ دولت سیاست مشخصی در حوزه مسکن ندارد فردا: آقای همتی در بارار مسکن شاهد افزایش اجاره بها و گرانی مسکن هستیم. دلیل این بالا رفتن قیمت ها چیست؟ بحث اصلی در مسکن که باعث شده است قیمت ها به صورت کاذب بالا رود نوسانات در بازار دلار است. ما بازار مسکن مان متاسفانه جزو بازارهای سرمایهای ما محسوب میشود در حالی که در کشور های دیگر که در حوزه مسکن موفق شده اند مسکن جز کالا های مصرفی محسوب می شود. اما در کشور ما به دلیل سیاستهای نامناسبی که داشتیم مسکن تبدیل به کالای سرمایهای شده است. وقتی کالای سرمایهای میشود بازار آن هم سرمایهای میشود وقتی سرمایهای شد یعنی اینکه در فاز سوداگری و دلالی می افتد و تبدیل به موضوعی می شود که بشود روی آن سرمایه گذاری کرد. این عوامل منجر به تبدیل شدن مسکن به کالای سرمایه ای در ایران شده است. از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که دولت سیاست مشخصی در حوزه مسکن ندار و متاسفانه در 40 سال گذشته هم نداشته ایم. الان وضعیت اینگونه شده است که قیمت دلار افزایش پیدا میکند بعد روی سکه
و بورس تاثیر می گذارد و بعد از آن تاثیرات این نوسانات به بازار مسکن منتقل می شود. پیش بینی من این است که اگر دولت جلوی سیاستهای افزایش قیمت سکه و.. را نگیرد و بازار را آرام نکند بقیه بازارهای سرمایه هم دچار تنش میشود. ما سالانه حداقل به یک میلیون خانه نیاز داریم/ به دلیل نداشتن اطلاعات نمی توانیم قانون مالیات بر خانه های خالی را اجرا کنیم فردا: چرا از خانه های خالی که در شهر های بزرگ وجود دارند مالیات گرفته نمی شود؟ ما در حوزه مسکن دو تا سیاست داریم که هر کدام به صورت لبه قیچی عمل میکنند. یک سیاست، سیاست افزایش عرضه است. دولت نهم و دهم سیاستی داشت به نام مسکن مهر که انجام داد و با توجه به اتفاقاتی هم که در حوزه مسکن رخ داد مسکن خصوصی هم رونق داشت و سالانه تعداد زیادی مسکن با در نظر گرفتن بخش خصوصی، مسکن روستایی و بافت فرسوده ساخته میشد. الان آمار بخش مسکن بالاتر از 200 الی 300 هزارتا نمیرود. در حالی که نیاز سالانه ما حداقل 1 میلیون واحد مسکونی است. پروانههایی که مردم در حوزههای مختلف و در شهرهای مختلف گرفتند بیشتر از 200 الی 300 هزار واحد نیست.
یعنی ما کمبود مسکن داریم. در افزایش عرضه در 5 سال گذشته موفق نبودیم. افزایش عرضه پس نداشتیم. یک سیاست هم کنترل سوداگری است. یعنی، چون بازار، بازار سرمایه میشود باید کنترل شود، خوب چطور میشود کنترل کرد؟ باید اطلاعات داشته باشید که کنترل کنید. اطلاعات چطور بدست میآید؟ از طریق سامانه. بانک اطلاعاتی. دارید؟ سامانه شفاف مالکیتی و سکونتی دارید؟. یعنی ما باید بدانیم که کی مالک چیه و کی الان کجا ساکن است. یعنی تمام املاک زمین خانه خدماتی و تجار ی و تمام کاربریها در شهر و روستا باید مشخص باشد که مالکش چه کسی است. شما بانک اطلاعاتی در این زمینه ندارید. آیا میدانید چه کسی کجا ساکن است. یعنی تمام کاربریها باید مشخص باشد. ممکن است کسی که مالک است ساکن نباشد و اجاره داده باشد باید بدانید چه کسی کجا ساکن است. چون این اطلاعات را ندارید به تبع آن هیچ سیاسیتی را نمیتوانید اجرا کنید و اگر اجرا کنید ناکارآمد خواهد بود. هر کس بیش از دو تا خانه داشته باشد باید پنجاه درصد قیمت خانه مالیات بدهد فردا: الان اجرای مالیات بر خانههای خالی امکان پذیر نیست؟ فقط صرف مالیات بر خانههای خالی
نیست. شما برای کنترل باید پکیجی از سیاستهای تشویقی و تنبیهی را اجرا کنید. در سیاستهای تشویقی باید بسته مالیاتی طراحی کنید. فقط صرف اینکه مالیات بر خانههای خالی بگیرید نیست. مالیات بر افزایش قیمت در دنیا داریم، مالیات بر خانههای لوکس داریم ، مالیات بر خانههای دوم و بیشتر داریم، مالیات بر خانههای خالی داریم، مالیات افزایش ارزش زمین داریم و ... باید یک پکیج مالیاتی را اجرا کنیم تا بتوانیم سوداگری را کنترل کنیم. هر کس بیش از دو خانه داشت باید 50 درصد مالیات بدهد. هر کس خانه را خالی نگه داشت باید مالیات بدهد. هر کس خانه اش را بیشتر از قیمت عرف فروخت باید 80 درصد ما به تفاوت را مالیات دهد. همه اینها باعث میشود اولا عرضه مناسب در مسکن اتفاق بیافتد و ثانیا قیمت الکی بالا نرود. عرضه مناسب با تقاضا نداریم/ سیاست تکیملی مسکن مهر که کنترل سوداگری بود اجرا نشد فردا: اینکه فرمودید مسکن تبدیل به کالای سرمایهای شده است، به دلیل کاهش عرضه است؟ دوتا بحث اینجا وجود دارد. یکی اینکه عرضه مناسب با تقاضا ندارید. مثلا راهکاری باید مثل مسکن مهر ایجاد کنید. حالا شما مسکن امید اجرا کن.
شما باید برای اقشار متوسط درآمدی و نیاز واقعی مسکن از در آمد متوسط به سمت پایین باید پکیج عرضه داشته باشید. هر نیازی در بخش مسکن باید در بازار نیاز خود را مرتفع کند. مخصوصا نیاز اول که 800 هزارتا ازدواج در سال داریم. این 800 هزار ازدواج یعنی 800 هزار خانواده و خانه. دارید سالیانه؟ بنابراین باید ابتدا عرضه شود. اما دولت گذشته درست است عرضه کرد، اما چرا قیمت مسکن بالا رفته است؟ مردم صاحب خانه شدند، پرند، پردیش هشتگرد و ... مردم قشر متوسط رو به پایین صاحب خانه شدند، ولی چرا افزایش پیدا کرد؟ چون سیاست تکمیلی آن که سیاست کنترل سوداگری را اجرا نکرده است. اگر از خانههای خالی مالیات می گرفتیم اگر کسی ملک دوم و بیشتر داشت مالیات میگرفتید، اگر افزایش عرضه خانه را داشتی 80 درصد مالیات میگرفتید، آنقدر افزایش پیدا نمیکرد. مملکت صاحب ندارد/ بازار به حال خود رها شده است فردا: برخی از سرمایه دارها در بنگاهها معاملات سوری انجام میدهند. به نظر شما دلیل آن چیست؟ ما در مالیاتها یک سرفصل به اسم مالیات بر معاملات مکرر داریم. یعنی شما اگر چه شغلت باشد یا نه، چه مشاور
املاک باشید و یا نباشید، دلال باشید یا نه هر سال دو مرتبه و یا سه مرتبه معامله ملکی انجام دهید مشمول مالیات میشوید. همه اینها در تمام دنیا ادبیات و تعریف دارد. اما در جمهوری اسلامی رها است. مملکت صاحب ندارد. سیاست گذاری در حوزه مسکن متولی ندارد. یعنی نه سیاستهای عرضه مان مشخص است، نه کنترل سوداگری و نه مالیات درست. بازار کاملا به حال خود رها شده است.