خاطره روحانی معروف از حق الزحمه ۷۰۰ میلیونی!
کاغذ قرارداد را گرفتم و در آن نوشتم خدایا خودم هیچ ثوابی را برای این ترجمه در پیشگاه تو نمیدانم اما اگر در پیشگاه تو این 2 سال زحمت من پاداشی دارد، تا روزگاری که این ترجمه چاپ میشود و آن را میخوانند، پاداش این ترجمه را تقدیم به سیدالشهدا(ع) کن!
کد خبر :
835601
باشگاه خبرنگاران پویا: شیخ حسین انصاریان، مفسر، مترجم و محقق علوم و معارف قرآن و صاحب تفسیر حکیم در جلسهای ضمن بیان خاطرهای از عظمت حرکت امام حسین (ع) در روز عاشورا برای نجات بشر به ماجرای اهدای حقالزحمه ۷۰۰ میلیون تومانی خود برای ترجمه قرآن به روح مطهر امام حسین (ع) اشاره کرد که در ادامه آمده است. «زمانی به دوستانم گفتم امام حسین (ع) از روز دوم محرم تا ساعت چهار بعد از ظهر عاشورا، که نوشتند حدود شهید شدن ایشان بود؛ خودشان، برادرانشان و فرزندانشان در این هشت روز دین اسلام را تبلیغ کردند و زبان مبارکشان را به کار انداختند که حقایق الهی را به مردم برسانند؛ اینها حدود ۳۰ هزار نفر بودند که از این تعداد ۳ نفر تبلیغ را پذیرفتند. یکی از آنها حربن یزید ریاحی بود، دیگری ۲ برادر یعنی ابوالفتوحابن سعد انصاری و برادرش بودند. حر تقریبا از اوایل صبح از اولیا الهی شد و آن دو نفر آخرین تبلیغ امام حسین (ع)، یعنی بعد از شهادت شش ماهه حضرت یکمرتبه از لشگر بیرون زدند و سلامی به محضر حضرت کردند و به سوی دشمن حملهور شده و شهید شدند؛ امام دعایشان کرد و قبرشان هم پایین پای حضرت است؛ اگر زمانی کربلا مشرف شدید اسامی شهدای
کربلا در تابلوی بالای ظریح مطهر نوشته شده که اسم این ۲ نفر هم آنجا هست. اگر کربلا جز برای هدایت این سه نفر اتفاق نیافتاده باشد میارزد؛ یعنی میارزید که امام و ۷۲ نفر شهید بشوند تا ۳ نفر از اعماق جهنم بیرون کشیده شوند و در فردوس اعلا قرار بگیرند؛ این یعنی با نگاه حقیقت بین باید کارهایتان را انجام دهید تا عنایت و لطف خاص خدای متعال را لمس خواهید کرد. من با خواست پروردگار دو صفحهای را برای تفسیر ۳۰ جلدیام نوشتهام که ابتدای تفسیر چاپ شود؛ البته کار این تفسیر تمام شده و ۶ جلد آن به لطف خداوند امسال منتشر میشود و باقی آن هم تا ۳۰ جلد در حال آماده چاپ است. آنجا برای دورههای آینده اعلام کردهام که نه کار تفسیر و نه ترجمه کار من نبوده و من یک ابزار مردهای بودهام که دست پروردگار عالم قلم من مرده را حرکت داد و این ترجمه و تفسیر به وجود آمد. هنوز هم خودم را به شدت نسبت به این نعمت الهی شرمنده میدانم و شاید در کنار این ترجمه و تفسیر خیلی گریه کرده باشم؛ گاهی به خودم میگفتم من کجا و قرآن مجید و تفسیر کتاب خدا کجا؛ در هر صورت این اتفاق افتاد. زمانی که دارالقرآن با من تماس گرفتند و اجازه ترجمه خواستند به من
فرمودند: حقالترجمه چقدر میگیریند و من گفتم چه مقدار میپردازید؟ آنها گفتند برای مترجمین مختلف که از بین ۵۰ ترجمه ۳ ترجمه را انتخاب کردیم که بعضیها ۱۵ درصد و بعضیها ۱۰ درصد اعلام کردهاند. من به آنها گفتم چه مقدار بگیرم خوب است و آنها گفتند ۷ درصد؛ به آنها گفتم سربرگ رسمی بیاورید و قراردادش را بنویسیم. از آنها پرسیدم که چه تعداد چاپ میشود و فرمودند: حدود ۱۰۰ هزار نسخه؛ سوال کردم به قیمتی که گذاشتهاید چه مقدار گیر من میآید و گفتند حدود ۷۰۰ میلیون تومان در ۱۰۰ هزار نسخه؛ خب این پول بسیار خوبی در زندگی من بود و شاید تا به حال نه من و نه گذشتگان من هم این مبلغ را یکجا ندیده باشند؛ کاغذ قرار داد را گرفتم و از آنها جدا شدم و در آن نوشتم: «خدایا خودم هیچ ثوابی را برای این ترجمه در پیشگاه تو نمیدانم و فکر هم نمیکنم ثوابی داشته باشد؛ اما من که خبر ندارم، اگر در پیشگاه تو این ۲ سال زحمت من در ترجمه کردن کتابت پاداشی دارد، تا روزگاری که این ترجمه چاپ میشود و آن را میخوانند، پاداش این ترجمه که حق الترجمه من است، تقدیم روح مطهر حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) کن»؛ امضا کردم و به آنها گفتم که من حقالزحمه
خودم را نقد گرفتم؛ البته هنوز هم باورم نمیشود که من با کرم و عنایت خدا وارد این فضا شدم.»