راز جنایات داعش بر ملا میشود
صدام عمر حسین الجمل' با نام / کنیههای داعشی 'ابوعبیده'، 'ابو عدی' و 'ابو رقیه انصاری' از سرکردههای بلندپایه این گروهک تکفیری تروریستی در گزارشی که دولت عراق از بازجوییهای وی منتشر کرده است، پرده از برخی رازهای سر به مهر داعش بر میدارد.
کد خبر :
834394
خبرگزاری ایرنا: این سرکرده داعش بتازگی در مراحل بازجویی با دستگاه قضائی عراق پردههایی از رازهای این گروهک جنایتکار را که تاکنون فاش نشده است، بر ملا کرد. صدام عمر حسین الجمل که ۴۰ سال عمر دارد تبعه سوریه است، در برابر دادگاه مرکزی عراق ویژه پروندههای تروریستی حاضر شد و چگونگی پیوستن اش به داعش، و به دنبال آن انتصاب به عنوان فرمانده جبهه شرقی وابسته به ارتش آزاد و چرایی وحشت همه گروهای مسلح در دیر الزور از او را تشریح کرد.
وی در این بازجوییها از وجود اختلاف، شکاف و انشعابهای بزرگ در درون داعش، وجود فساد اخلاقی در میان برخی از سران این گروه و نیز سوء استفاده جنسی از افراد زیردست سخن گفته است. این تروریست داعشی اکنون و پس از مدت طولانی از زندگی جنایت کارانه و تروریستی در درون خطرناکترین گروهک تروریستی شناخته شده در جهان، در برابر دادگاه حاضر شده و زبان به اعترافاتی گشوده است که برخی ابعاد این سازمان مخوف تروریستی را فاش میکند. ** جنایتهای ابورقیه صدام الجمل معروف به ابورقیه انصاری یکی از سران بلندپایه گروه داعش به شمار میآید، وی در طول تسلط داعش بر ۴۰ درصد خاک عراق در چند کلیپ در حالی ظاهر شد که اقدام به قتل افراد بی گناه میکرد. وی رهبری اولین گروه مسلح در منطقه البوکمال سوریه به عهده گرفت، پس از آن به گروه تروریستی 'ارتش آزاد' سوریه پیوست.
پس از مدتی به عنوان فرمانده جبهه شرقی در ستاد ارتش آزاد منصوب شد، و بالاخره و پس از پیوستن به داعش به شخص مهمی در این گروهک تبدیل و به عنوان مسئول امنیتی ولایت فرات منصوب شد. صدام الجمل در بازجویی، رازهای متعلق به انشعابهای موجود در گروه داعش و همچنین اختلافهای موجود میان داعش و گروه جبهه النصره، و منابع تامین مالی این گروه و این چه کسانی امور آن را میگرداندند، فاش کرده است. ** قصه پیش از داعش الجمل الجمل میگوید: من ساکن منطقه البوکمال سوریه بودم، و به کار قاچاق سیگار از عراق به سوریه از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰ اشتغال داشتم و پولهای هنگفتی از این طریق به دست آوردم، من در دوره راهنمائی ترک تحصیل کردم. وقتی تظاهرات علیه رژیم در شهرهای سوریه شروع شد، در آن شرکت میکردم و تحت تعقیب بودم، و چند بار مرا دستگیر کردند و آزاد شدم، پس از آن به سراغ عملیات مسلحانه رفتیم، در سال ۲۰۱۱ موجودیت گردان 'الله اکبر' را در منطقه القوریهای سوریه اعلام کردم. وی افزود: قبل از تاسیس گردان الله اکبر در البوکمال سوریه، گردانهای زیادی تشکیل شده بودند، با تشکیل این گردان عملیات نظامی علیه ارتش سوریه انجام دادیم تا اینکه توانستیم
منطقه البوکمال را به صورت کامل به کنترل خود در آوریم. وی اضافه کرد: از طریق یک نفر به من اطلاع داده شد که بایستی به یکی از کشورهای همسایه سوریه سفر کنم تا با یکی از شخصیتها ملاقاتی داشته باشم، و همانطور هم شد، من از طریق قاچاق توانستم به آن کشور برسم و در آنجا دو روز ماندم تا اینکه در جلسهای با حضور ۶۰۰ فرمانده گردان و تیپ شرکت نموده ام، در این جلسه اعلام موجودیت ستاد کل 'ارتش آزاد' صورت گرفت. این تروریست افزود: به عنوان فرمانده جبهه شرقی منصوب شدم و همچنین به عضویت ستاد کل ارتش آزاد درآمدم، البته قبل از این انتصاب من فرمانده تشکیلات 'نوادگان پیامبر' بودم، این تشکیلات شامل تعدادی از گردانها و تیپهای مسلح بود. ** ظهور جبهه النصره و درگیری با داعش ابورقیه درباره به وجود آمدن جبهه النصره در مناطق زیر کنترل خود گفت: اولین ظهور برای جبهه النصره قبل از انشعابش از گروه داعش، در چند منطقه از جمله حسکه و دیر الزور بود، فرمانده آنان شخصی به نام ابوماریا الهراری به همراه چند تن از افراد بلندپایه داعش بود و ابومحمد جولانی بعنوان امیر منطقه شام در جبهه النصره برگزیده شد. جبهه النصره به صورت نامحسوس در البوکمال
که در کنترل من بود فعال شد، همه گروههای مسلح در این مناطق خیلی از من حساب میبردند، زیرا میدانستند چقدر نفوذ و طرفدار دارم، تا اینکه دادگاه شرعی تاسیس کردند، اما پس از مدتی دستور بسته شدن آنرا دادم. وی در مورد مهمترین اختلافاتی که موجب انشعاب جبهه النصره از داعش گفت: ظهور نام جولانی مهمترین عامل بروز این اختلافات بوده، چرا که او به شخصیت بزرگی مبدل شد، جولانی پی برد که داعش به دنبال نقشهای برای از بین بردن او است، به خاطر اینکه وی دارای پایگاه مردمی شده و سلاحهای زیر دست وی زیاد بود، در آنزمان ابوبکر بغدادی چندان پایگاهی نداشت، زیرا وی در عراق بود، و فرماندهانش را از عراق به شام فرستاده بود. در میان این فرماندهان ابوعلی انباری، عبد الناصر، ابو اسامه عراقی، حاج بکر و بیلاوی است، همه اینها آمدند برای اینکه جولانی را برای رفتن به عراق قانع کنند تا با خلیفه یعنی ابوبکر بغدادی ملاقات کند، اما جولانی قبول نکرد، لذا این انشعاب در ابتدای امر مخفی بود و بعدا به صحنه علنی آمد. ابورقیه میافزاید: پس از اینکه جبهه النصره فعال شد و کنترل چند منطقه را بدست گرفت، تلاش کرد مرا بکشد، زیرا من صاحب قدرت و نفوذ شده
بودم و سلاح در اختیارم داشتم، علاوه بر این طرفدارانی زیاد داشتم، حتی گروه داعش به فکر قتلم افتاد. صدام الجمل اضافه کرد: جبهه النصره چند بار تلاش کرد از طریق افراد انتحاری مرا به قتل برساند، دو تا از برادرانم را کشتند و یکی دیگر را ربودند و خانه ام را نیز منفجر کردند، لذا من پس از اینکه خانواده ام از البوکمال خارج کردم، با جبهه النصره اعلام جنگ کردم. وی در مورد چگونگی پیوستنش به داعش گفت: از یکی از افراد فامیلم که با رهبران داعش ارتباط داشت، خواستم تا با آنها ملاقاتی کنم و همانطور هم شد و با 'عامر رفدان' که پست والی یکی از ایالتها را داشت ملاقات کردم و در حضور بیعتم با ابوبکر بغدادی را اعلام کردم و جزو یارانش شدم. وی با اشاره به حملات جبهه النصره علیه داعش گفت: این جبهه همراه چند گروه مسلح دیگر، حملهای گسترده علیه داعش انجام داد که بر اثر آن تعداد زیادی از داعشیها به قتل رسیدند و در میان آنها تعدادی از پیکارجویان مهاجر که مایه قدرت گروه محسوب میشدند نیز وجود داشتند، مناطق تحت کنترل داعش نیز به تصرف جبهه النصره درآمد، چنین اموری باعث شد تا نفوذ داعش در چند منطقه کاهش یابد. وی در مورد چگونگی ورود این
گروه به عراق و به کنترل در آوردن استانهای نینوا و الانبار که باعث تقویت روحیه این گروهک شد گفت: داعش افرادش را برای حمله به موصل و تصرف آن آماده کرد پس از تحقق این هدف، قوت قلب گرفت و استان الانبار را نیز تحت کنترل خود در آورد. این رویدادها باعث گسترش این گروه در سوریه گردید. وی خاطرنشان کرد، گروه داعش به وسیله گردان چچنها به رهبری ابوعمر چچنی، خود را تقویت کرد، این گردان چند درگیری سخت در عراق و سوریه انجام داد. ** ابوبکر البغدادی با من مهربان بود صدام الجمل در بازجوییهای خود درباره نحوه ملاقاتش با ابوبکر بغدادی در سوریه و دریافت هدیهای از وی نیز حرفهایی زده است. وی گفت: اهمیت عراق برای گروه داعش از سوریه بیشتر است، زیرا عراق را جای پای اصلی خود میدانست، علاوه بر آن بیشتر رهبرانش در عراق حضور داشتند و حتی خلیفه ابوبکر بغدادی به موصل منتقل شد. وی افزود: من با ابوبکر بغدادی یکبار در سوریه ملاقات کردم، وی را داخل خودروی همراه چند خودروی که شیشههای آن دودی بود ملاقات کردم. وی ادامه داد: ابوبکر بغدادی با من با مهربان و صمیمی رفتار کرد و چند بار احوالم را پرسید، اما سران داعش از بیم اینکه ابوبکر
بغدادی به من پستهای حساس واگذار کند تلاش میکردند تا مرا از خلیفه دور نگهدارند. وی تاکید کرد: بعدا گروهک داعش حملهای گستردهای علیه جبهه النصره را انجام داد که طی آن بیشتر افراد این گروه در سوریه به قتل رسیدند. وی در بخش دیگری از اعترافاتش گفت: پس از اینکه گروه داعش سرزمینهای زیادی از عراق و سوریه را به کنترل خود در آورد، شروع به قسمت کردن آن به شکل ولایتهایی با اسامی مختلف از جمله ولایت نینوا کرد که خود شامل دو امارت الجزیره و دجله بود. امارتهای دیگری هم بودند از جمله امارت فرات، دیر الزور، الخیر و غیره. بر اساس این تقسیم بندی ها، دو والی یکی برای شام و دومی برای عراق منصوب شد. همچنین در این راستا دو کمیته بنام 'کمیته اختیارات کامل' تشکیل شد یکی در عراق که مقر آن موصل میباشد و دومی در سوریه است. این کمیته از ۴ عضو تشکیل شده بود که زیر نظر یک امیر کار میکرد، هر یکی از این اعضا، دارنده پست معاونت خلیفه ابوبکر بغدادی محسوب میشد، کار اصلی این کمیتهها مدیریت امور گروه داعش و همچنین اتخاذ همه تصمیماتی بود که مربوط به امور جنگی و مالی و نشریات و ... میشدند، اعضای این کمیته هر چند وقت یک بار عوض
میشدند. این تروریست میافزاید: مرا از طرف والی شام به امارت فرات در عراق فرستادند تا بر کار آنان نظارتی داشته باشم، و آنجا به من پست امنیتی در این امارت داده شد، اما میان من و ابو انس سامرائی امیر فرات اختلافاتی به وجود آمد، زیرا من گزارشاتی از عملکرد آنان مینوشتم و به کمیته 'اختیارات کامل' داعش ارسال میکردم، این گزارشات مربوط به به انجام عمل لواط از سوی ابو انس با جنگجویان امارتش و همچنین به اعمال سرقت و دستگیریهای خود سرانه بوده است. الجمل تاکید کرد: خلیفه ابوبکر البغدادی برای من هدیهای ویژه فرستاد، این هدیه شامل مبلغ مالی است و همچنین مرا به (ابورقیه انصاری) نامید. ** عکسهای ابورقیه عکسهای صدام الجمل تروریست، در چند نشریه مصور متعلق به این گروه تروریستی به چاپ رسید که در یکی از آنها در حال بیعت کردن با داعش بود، و عکس دیگری در حال دادن تهدید کردن گروههای مسلحی که به داعش نپیوستن ظاهر شد. در یکی دیگر از نشریات، عکس اش در کنار برخی جنازهها و سرهای بریده شده چاپ شد. ** تامین مالی داعش وی در مورد تامین مالی گروه داعش گفت: تامین مالی این گروه جنبه خارجی و داخلی دارد، جنبه خارجی شامل کشورهای که
از این گروه حمایت و برای آن پول ارسال میکنند، جنبه داخلی شامل فروش نفت برای قاچاقچیان و گرفتن مالیات به ویژه از کشاورزان، افراد سرمایه دار، تجار و فروش جیوه و آثار باستانی تامین میشد. (به نظر میرسد دستگاه قضایی عراق بدلایل ملاحظات سیاسی نام کشورهای تامین کنندگان مالی داعش که ابورقیه به آنها اشاره کرده است را از این گزارش حذف کرده است، اما در رسانههای عراقی و منطقهای در این خصوص از نام عربستان، امارات، قطر و ترکیه یاد میشود). در پایان این مصاحبه الجمل گفت: گروه داعش متحمل ضربات سنگینی شده است به حدی است همه مناطقی که در اختیارش بود به جز ۱۶ منطقه کوچک در سوریه همانند الهجین، ابو الحسن، شعفه و سوسه از دست داده است. گفتنی است داعش در ژوئن ۲۰۱۴ (اواخر خردادماه ۹۳) بطور مشکوکی با حمایت برخی کشورهای منطقه ظرف سه روز ۱۰۸ هزار کیلومتر مربع معادل ۴۰ درصد از اراضی عراق شامل شش استان نینوا، صلاح الدین، الانبار، بخشی از استان دیاله و بخشی از کرکوک و حومه بغداد را اشغال کرد و تا پشت دیوارهای بغداد رسید. با تشکیل آنی بسیج مردمی عراق در پی فتوای جهاد آیت الله سیستانی مرجعیت عالی این کشور و لبیک طیفهای مختلف
اهل سنت، مسیحیان و کردهای عراقی به آن بعلاوه حمایتهای لجستیکی و مستشاری فوری جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان به دولت عراق، پیشروی داعش در پشت دروازههای بغداد متوقف و شکستها و عقب نشینیهای آن بی وقفه آغاز شد. ادامه پیروزیهای دولت و ملت عراق بر گروهک تروریستی داعش و حامیان منطقهای و بین المللی آن سرانجام به اعلام پایان نظامی داعش در عراق در اوایل آذرماه گذشته منجر شد، هر چند عملیات تروریستهای تکفیری در نقاط مختلف این کشور بویژه اطراف بغداد، کرکوک در شمال، و نیز غرب کشور همچنان بطور پراکنده ادامه دارد. دستگاه قضایی عراق در طول این مدت تاکنون صدها نفر از اعضای گروهک داعش را که بسیاری از آنها تبعه کشورهای عربی و یا غربی هستند را محاکمه و به احکام مختلف محکوم کرده است.