دلایل تغییر قبله از مسجدالاقصی به مسجدالحرام چه بود؟
خداوند در آیه ۱۴۳ سوره مبارکه بقره به موضوع تغییر قبله مسلمانان اشاره و پذیرندگان این فرمان اشاره میکند.
خبرگزاری فارس: خداوند در آیه ۱۴۳ سوره مبارکه بقره به موضوع تغییر قبله مسلمانان اشاره و پذیرندگان این فرمان اشاره میکند.
خداوند در آیه ۱۴۳ سوره بقره به نظارت بر اعمال بندگان توسط اولیاعش اشاره میکند و در ادامه موضوع تغییر قبله مسلمانان از مسجدالاقصی به مسجدالحرام را مطرح میکند که پس از نزول آیه ۱۴۴ این سوره مبارکه قبله مسلمانان تغییر میکند.
متن آیه
وَکَذَلِکَ جَعَلْنَکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى کُنْتَ عَلَیْهَآ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِنْ کَانَتْ لَکَبِیرَةً إلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إیمَنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ
ترجمه
و بدینسان ما شما را امّتى میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر (نیز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبلهاى را که قبلاً بر آن بودى برنگرداندیم، مگر براى آنکه افرادى را که از پیامبر پیروى مىکنند از آنها که به جاهلیّت باز مىگردند، بازشناسیم. و همانا این (تغییر قبله،) جز بر کسانى که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود. و خدا هرگز ایمان شما را (که سابقاً به سوى بیتالمقدّس نماز خواندهاید،) ضایع نمىگرداند. زیرا خداوند نسبت به مردم، رحیم و مهربان است.
نکتهها
مسیحیان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عیسى در بیتالمقدّس مىایستادند که نسبت به محلّ سکونت آنان، در مشرق قرار داشت، و یهودیان رو به بیتالمقدّس عبادت مىکردند که نسبت به محلّ سکونتشان، در طرف مغرب قرار مىگرفت، ولى کعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مىگیرد و قرآن با اشاره به این موضوع، مىفرماید: همانگونه که ما کعبه را در وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امّت میانه قرار دادیم.
مفسّران بحثهاى گوناگونى را در ذیل این آیه مطرح کردهاند و در تفسیر «امّت وسط» برخى گفتهاند: مراد امّتى است که نه اهل افراط باشد نه تفریط، نه طرفدار جبر نه تفویض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه.
ولى با چند مقدّمه، روشن مىشود که مراد آیه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از:
1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى کرده است، پس باید در قیامت بر اعمال مردم گواهى دهد.
2- گواه شدن، علم و آگاهى و عدالت مىخواهد.
3- همه افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند.
به همین دلیل در روایات مىخوانیم که مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند که اوّلاً به همه کارها علم دارند. چنانکه قرآن مىفرماید: «سیرى اللّه عملکم و رسوله والمؤمنون» که مراد از مؤمنانى که اعمال مردم را مىبینند و به آن علم پیدا مىکنند، مطابق روایات امامان معصوم هستند. و ثانیاً عدالت دارند.
چنانکه خداوند در آیه «انّما یُرید اللّه لیذهب عنکم الرِّجس اهل البیت و یُطهّرکم تطهیراً» عصمت و عدالت آنان را تضمین کرده است.
امام صادق(ع) مىفرماید: مگر مىشود امّتى که بعضى افرادش لایق گواهىدادن براى چند عدد خرما در دادگاههاى دنیا نیستند، لیاقت گواهى دادن بر همه مردم در قیامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خداوند، آن هم نسبت به همه کارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است که به فرموده روایات، امامان معصوم هستند.
در اینجا یک سؤال باقى مىماند که چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ که در پاسخ مىگوییم: قرآن حتّى یک نفر را نیز امّت معرفى کرده است: «انّ ابراهیم کان امّة قانتاً للّه»
فلسفه تغییر قبله
در مورد فلسفه تغییر قبله، تحلیلهاى متعدّدى صورت گرفته است؛ برخى گفتهاند انتخاب اولیه بیتالمقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افکار یهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه که مسلمانان خود قدرت و توانایى پیدا کردند، دیگر به این کار نیاز نبود. برخى نیز گفتهاند: علاقه به مکّه و وطن موجب شد که قبله تغییر یابد. لیکن این تحلیلها موهوم و خلاف واقع هستند. آنچه قرآن در این باره تصریح و تأکید دارد این است که تغییر قبله، آزمایش الهى بود تا پیروان واقعى پیامبر شناخته شوند. زیرا آنها که ایمان خالص ندارند، به محض تغییر یک فرمان، شروع به چون و چرا مىکنند که چرا اینگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مىشود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جدید چیست؟ اگر دستور جدید درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟ خداوند نیز به کسانى که در برابر فرامین او تسلیم هستند، بشارت مىدهد که اعمال گذشته شما ضایع نمىشود، زیرا مطابق دستور بوده است.
در این آیه به جاى کلمه نماز، واژه ایمان بکار رفته است که نشان دهنده اهمیّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ایمان است. «وما کان اللّه لِیضیع ایمانکم»
پیامها
اولیاى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لتکونوا شهداء» آرى، بعضى انسانها داراى چنان ظرفیّتى هستند که مىتوانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگیزههاى انسانها در طول تاریخ باشند.
در قیامت، سلسله مراتب است. تشکیلات و سازماندهى محکمه قیامت بگونهاى است که ابتدا ائمّه بر کار مردم گواهى مىدهند، سپس پیامبر برامامان گواه است. «لتکونوا شهداء على الناس و یکون الرّسول علیکم شهیداً»
آزمایش، یک سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغییر فرمان، مردم را امتحان مىکند. «لنعلم من یتبع الرسول...»
پیروى از دستورات دین، مایه رشد و کمال و نافرمانى از آن، نوعى حرکت ارتجاعى است. «ینقلب على عقبیه»
جز فرمان خداوند، به چیز دیگرى از قبیل، جهت، رنگ، زمان، مکان و شیوه خاصّى خود را عادت ندهیم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار یا عادت و سلیقه ما صادر شد، بدنبال فرار یا توصیه نباشیم. «لنعلم من یتّبع الرّسول ممن ینقلب على عقبیه»
مقام تسلیم بر افراد عادّى سنگین است: «لکبیرة» و تنها کسانى به این مقام دست مىیابند که هدایت خاصّ الهى شامل آنان شود. «الاّ على الّذین هدى اللَّه»
قوانین و مقررات، شامل زمانهاى قبل نمىشود. اگر امروز فرمان تغییر قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحیح است و از امروز باید به سوى دیگر نماز خواند. «وما کان اللّه لیضیع ایمانکم»
تمام تغییرات و تحوّلات تکوینى و تشریعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لرؤف رحیم»