ماه عسل؛ سرقفلی انحصاری با حاشیههای تکراری
برنامههای گفتگو محور اهداف خاصی را دنبال میکنند که یکی از آنها بالا بردن آمار بینندگان و دیگری ایجاد جریان فکری و هیجان است. اما در اغلب برنامههای گفتگو محور صدا و سیما به دلیل کم خرج بودن و تولید آسان، درآمدزا بودن و دهها دلیل دیگر تغییری حاصل نمیشود و آن عبارت است از مقداری تماشاگر، یک عدد اسپانسر، خواننده، راننده، سخنان حکیمانه و حرفهای خارج از کنترل مهمان که ملغمهای ناهمگون را تشکیل میدهد.
روزنامه کیهان: برنامههای گفتگو محور اهداف خاصی را دنبال میکنند که یکی از آنها بالا بردن آمار بینندگان و دیگری ایجاد جریان فکری و هیجان است. اما در اغلب برنامههای گفتگو محور صدا و سیما به دلیل کم خرج بودن و تولید آسان، درآمدزا بودن و دهها دلیل دیگر تغییری حاصل نمیشود و آن عبارت است از مقداری تماشاگر، یک عدد اسپانسر، خواننده، راننده، سخنان حکیمانه و حرفهای خارج از کنترل مهمان که ملغمهای ناهمگون را تشکیل میدهد. یکی از فیلمسازها در جایی گفته بود که در گذشته تهیهکنندگان به من میگفتند قصه چی داری برای ساخت فیلم و حال میگویند اسپانسر چی داری؟ او هم گفت: اگر اسپانسر داشتم که دیگر نیازی به تهیه کننده ندارم؛ و این حرفهای یک کارگردان صاحب نام به دلیل تغییر ذائقهای است که توسط صدا و سیما ایجاد شده است. تفکر حاکم بر ساختار تولید نیز دچار تغییرات بنیادین و اساسی شده است. صدا و سیما را میتوان یک بدعت گذار در تولید برنامه آن هم به این سبک دانست.
ماه عسل نمونه چنین برنامههایی است. نکات فراوانی را میتوان گفت که یکی از آن تغییر نکردن محتوا و موضوع و مجری آن است که تداعی کننده صدر نوشته یا همان سرقفلی است. تم برنامه ترویج روح مشارکت و صد البته جمعآوری کمک و اعلام شماره حساب است. کما اینکه در برخی از قسمتها ظرف ساعات پخش ماه عسل چند میلیارد تومان پول گردآوری شد و با آن زندانیان غیر عمد آزاد شدند که عمل خوبی بود.
اما چه دلیلی وجود دارد که قصه ماه عسل مدام تکرار میشود آن هم قبل از افطار و به قول آقای قرائتی تبدیل به گاز اشکآور شده است. اندیشه زیربنایی ماه عسل چند موضوع را دنبال میکند؛ اول جذب مخاطب با تحریک احساسات آن و نوع مهمانان که گاهی تبدیل به لژ خانوادگی میشود. دوم جمعآوری پول است که به لحاظ قانونی ورود نهادهای قضایی برای نظارت نیاز است. آثار گفتگو محور که نعل به نعل از آثار خارجی وام گرفته شده سابقه طولانی در صدا و سیما دارد. الگوبرداری به روش عین به عین راحتترین کار در صدا و سیما است که ماه عسل هم توانسته عهدهدار آن باشد. اگر ما به اجزای تولید ماه عسل نگاه کنیم متوجه میشویم که هیچ تناسبی میان ماه رمضان و موضوع برنامه و میهمان آن و حتی دکور آن وجود ندارد. از دکور بگوییم که کپی دکوراسیونهای هالیوودی است که در سال تحویل هم از آن استفاده شد. آن هم با زمینهای تیره و تاریک که هیچ تناسبی با ماه رمضان ندارد. دکور برنامه یک فضای بیروح را در بیننده القا میکند و سرزندگی ندارد. میرسیم به مدعوین ماه عسل که برخی از آنها چه در فضای مجازی چه در رسانههای گروهی چه در سطح تصمیمگیران کلان مورد انتقاد قرار گرفتند. چه معیاری برای انتخاب میهمان وجود دارد؟ طراح سؤالات چه کسی است؟ گروه انتخاب و گروه تحقیق چه کسانی هستند؟ معیار انتخاب چیست؟ چه کسی صلاحیت آنها را تأیید کرده است؟ چه کسانی میهمان را به ماه عسل سفارش یا تحمیل میکنند؟ چرا مدعوین در مورد پخش زنده و آنتن زنده توجیه نشدهاند. شاید این عملکرد تعمدی است برای جذب مخاطب بیشتر. در هر صورت، نشانه تسلط نداشتن مجزی و سازندگان به برنامه است.
از جمله میهمان جنجالی ماه عسل که حتی باعث ورود دادستانی به موضوع شده است. براستی چه دلیلی جز سفارش برای دعوت از او وجود دارد؟ آن هم در یک برنامه غیر مرتبط و غیرتخصصی. نه مجری اطلاعی از موضوع داشت و نه گروه تحقیق و نتیجه آن شد که مهمان از این تریبون آزاد مجانی جهت جمعآوری اعانه و کمک نهایت استفاده را کرد. جالب اینجاست که وقتی قرار بر حضور منتقدان در یک مناظره بود برنامه لغو شد. درست مثل وزارت خارجه، فقط گفتگوهای یک طرفه حضور دارد و مناظره با حضور منتقد باعث لغو آن میشود. به راستی در صدا و سیما چه خبر است که یک مزدور سازمان بهداشت جهانی با آن اهداف آشکار و پنهان یک تریبون به این وسعت آن هم برای ترویج خواسته استکبار به دست میگیرد. کیست که نداند همه سازمانهای بینالملل آلت دست آمریکا و سایر دولتهای غربی هستند و همه به دنبال انقراض و کاهش نسل مسلمانان و جمعیت زمین بودهاند. چرا باید مهمان برنامه توسط فلان مسئول پورشهسوار و میلیاردر سفارش شود؟
ماه عسل به مانند برخی از مسئولین از مسیر اصلی خود خارج شده است یا آلت دست سازمانها یا وجهالمصالحه بین سازمانها قرار گرفته است. دیگر از خود ارادهای ندارد که اگر داشت مناظره لغو نمیشد و تکذیب و تأیید پی در پی را به دنبال نداشت. کشور ما دارای نظام ارزشی و الهی است و این موضوعی نیست که از دید تولیدکنندگان آثار هنری و تلویزیونی دور باشد و تولید آثار باید مبتنی بر این ارزشها باشد، اما این موضوع گاهی در تلویزیون رها میشود. این را میتوان در تولید آثار مناسبتی که هر سال تکرار میشود مشاهده کرد. نظام ارزشی ما در تلویزیون و ساختار برنامهها به نظام اسپانسری تغییر داده شده است. دلیل عمده آن خودگردان بودن ساختار تولید در صدا و سیما است. این موضوع باعث شده که آثار تلویزیونی و اجزای آن از تیتراژ گرفته یا میهمان در چارچوب این نظام جدید قرار بگیرند و دیالوگها، اتومبیل، اپلیکیشن موبایل، لوکیشن همه و همه بیانگر این رویکرد باشند و این را میتوان در ماه رمضان امسال با ویژه برنامههای آن دعوت، ماه سپید، با اندکی تغییر تماشا کرد. واگذاری سرقفلی به خوبی احساس میشود.