چرا ترامپ در دستیابی به نتیجه با اون عجله میکند؟
نمایش یا مذاکره، این دو واژه سر تیتر اخبار رسانههای بین المللی در خصوص دیدار روز سه شنبه بین ترامپ و اون بود.
خبرگزاری فارس: نمایش یا مذاکره، این دو واژه سر تیتر اخبار رسانههای بین المللی در خصوص دیدار روز سه شنبه بین ترامپ و اون بود. در مجموع، از دیداری که بین ترامپ و رهبر کره شمالی در هتل مجلل کاپلای سنگاپور برگزار شد و پیامهایی که از این دیدار به رسانهها مخابره شد، میتوان به چند نکته پی برد که عبارتند از: نخست؛ زبان بدن و ادبیات ترامپ نشان دهنده نوعی آشفتگی در برابر رهبر کره شمالی داشت، دوم؛ ترامپ تلاش کرد با ابراز حسن نیت به طرف مقابل اعتماد طرف مقابل را جلب کند، سوم؛ تعجیل در رفتار ترامپ برای رسیدن به موضوعات دیگر بسیار مشهود بود.
نخست؛ آشفتگی زبان بدن و ادبیات ترامپ
از بررسی همان دیدار اول ترامپ، تا دیدارهای بعدی در طول این ۵ ساعت، میتوان به نوعی آشفتگی و سردرگمی در رفتارهای ترامپ رسید. گویی تیم آمریکایی برای ترامپ دستور کار خاصی در نظر نگرفته یا ترامپ نگران از وضعیت غیرقابل پیش بینی است که در نتیجه دیدار با رهبر کره شمالی میتواند او را غافلگیر کند. همین دو روز پیش بود که دست دادن مکرون با ترامپ تبدیل به جنجال رسانهها شد، مکرون در حال ابراز خشونت و عصبانیت و تلافی فرانسه از آمریکا با فشردن نامتعارف دستان ترامپ بود و به این سبک میخواست بخشی از انتقام حاصل از ریاضتهای اقتصادی که از ناحیه آمریکا به کشورش وارد شده را جبران کند. ترامپ برای اینکه با آن صحنه مواجه نشود به نظر میرسید نگران است که نکند رهبر کره شمالی نیز در پی این باشد تا رفتاری را انجام دهد و به گونهای با او دست دهد که ترامپ را تبدیل به سوژه دیگری برای رسانهها کند. به همین دلیل ترامپ تلاش میکند دستانش را جمع و جورتر برای دست دادن به رهبر کره شمالی جلو ببرد.
ترامپ در همان ویدئوی اول که از دو شخصیت مخابره شده است، در همان تعامل ابتدایی تلاش میکند تا با حرف زدن توجه رهبر کره شمالی را به خود جلب کند. در حالی که کیم جونگ اون سکوت میکند، گوش میدهد و تلاش میکند واکنشهای اطراف را با دقت ملاحظه کند، ترامپ دائم در حال حرف زدن است. حتی زمانی که ترامپ رهبر کره شمالی را به سمت لیموزین خود میبرد تا ماشین ریاست جمهوری آمریکا را به او نشان دهد، رهبر کره شمالی تلاش میکند صرفا گوش دهد تا ترامپ به ارائه ویژگیهای لیموزین خود بپردازد. در برخی لحظات به نظر میرسد رهبر کره شمالی از درازگویی ترامپ متعجب است، اما با این حال تلاش میکند او را کنترل کند.
دوم؛ تلاش ترامپ برای جلب اعتماد کیم جونگ
یکی دیگر از نکاتی که در دیدارها به وضوح قابل تشخیص بود، تلاش ترامپ برای ایجاد این ذهنیت در رهبر کره بود که «ترامپ آنقدرها هم که کیم فکر میکند، غیرقابل اعتماد نیست. ترامپ به خوبی از این موضوع با خبر است که مشاوران کیم جونگ به او گفته اند که در هر صورت نگاهش به ترامپ به صورت یک رئیس جمهور غیرقابل اعتماد باشد. کیم نیز به خوبی از این موضوع با خبر است. همین چند ساعت مانده به دیدار سنگاپور بین دو شخصیت، کیم اخبار عدم پایبندی ترامپ به امضای خود پای بیانیه گروه ۷ را شنیده است، بنابراین از تمام حرکاتش عدم اعتماد به آمریکا استنتاج میشود؛ بنابراین طبیعی است که گفته شده است «اون» نباید به «ترامپ» اعتماد کند، کسی که تا کنون شمار مهمی از عهدنامههای کشورش، مانند برجام و ترانس پاسیفیک، موافقتنامه آب و هوایی، بیانیه گروه هفت را نقض کرده است.
در این فضا دونالد ترامپ تمام تلاش خود را کرد تا بتواند دل رهبر کره شمالی را بدست آورد و به او این پیام را برساند که او آنقدرها هم غیرقابل اعتماد نیست. اینکه آیا او توانسته در رسیدن به این هدف موفق عمل کند و اینکه رهبر کره شمالی تا چه حد میتواند حرفهای او را باور کند، موضوعی است که زمان، آن را مشخص میکند، اما رهبر کره شمالی نیز خصوصا در یک سال گذشته ثابت کرده است که نسبت به آمریکا ناپخته و با اعتماد عمل نمیکند. ترامپ در دوازده ماه گذشته رفتارهای بسیار نوسانی نسبت به کره شمالی اتخاذ کرده است. شدیدترین تهدیدها را مطرح کرده، بی سابقهترین عقب گردها را تجربه کرده، بزرگترین پشیمانی (در خصوص لغو دیدار و پشیمانی از لغو دیدار) را انجام داده و حالا روبروی رهبر کره شمالی نشسته است. ترامپ نزدیک به ۱۰ ماه پیش در ۸ آگوست گفته بود «کیم جونگ اون رهبر کره شمالی ورای حالت عادی تهدیدآمیز عمل کرده است ... اگر کره شمالی آمریکا را تهدید کند با آتش و خشم روبرو خواهد شد ... تحریمهای جدید شورای امنیت علیه کره شمالی، بیش از یک میلیارد دلار به اقتصاد این کشور ضربه میزند ... کیم جونگ اون (رهبر کرهشمالی) شروع به کرنش در برابر آمریکا کرده است.»
همان زمان هم در پاسخ به این لفاظیهای ترامپ، "اون" فقط یک رفتار را انجام داد، سه موشک کوتاه برد را شلیک کرد ... یک موشک بالستیک را به سوی آبهای اقیانوس آرام شلیک کرد؛ موشکی که از آسمان شمال ژاپن عبور کرد و موجب به صدا درآمدن آژیر خطر و ارسال پیامهای هشدار حمله موشکی برای ساکنان جزیره هوکایدو ژاپن شد.
بیست روز بعد دوباره ترامپ شعله را افروخت. در ۳۱ آگوست ترامپ گفت: «بحران هستهای کرهشمالی از طریق «مذاکره» قابل حل نیست ... کرهشمالی گوش شنوا ندارد.»
بعد از این لفاظیها باز هم "اون" فقط عمل کرد، رهبر کره شمالی بزرگترین آزمایش هیدروژنی تاریخ خود را انجام داد که منجر به زلزلهای با مقیاس ۵.۶ ریشتر در شبه جزیره شد. بعد از آن بود که کره شمالی سخنانی در خصوص مذاکره مطرح کرد.
بررسی رفتارهای رهبر کره شمالی نشان میدهد که او به هیچ وجه تحت تاثیر لفاظیهای ترامپ و اعتماد به طرف مقابل نبوده است. آن چه برای او اهمیت داشته است این بوده که معیارهای بازدارندگی و افزایش قدرت خود را تا سطحی بالا ببرد که طرف مقابل را دچار غافلگیری کند. موضوعی که به نظر میرسید ترامپ تلاش دارد تا این تصور را در رهبر کره شمالی از بین ببرد.
سوم؛ چرا ترامپ در تعامل با کره تعجیل میکند؟
رفتارهای آمریکای تحت زعامت ترامپ نشان میدهد که نوعی تعجیل برای رسیدن به یک نتیجه، حتی اگر یک بیانیه کم جان باشد، در مقامات آمریکایی وجود دارد. به نظر میرسد برای پاسخ به چرایی تعجیل ترامپ برای دیدار و رسیدن به نتیجه، دو پاسخ وجود دارد:
۱. ترامپ به دنبال ثبت خود در تاریخ است
ترامپ به دنبال این است که حتی اگر به صورت صوری، خود را در تاریخ ماندگار کند. براساس رفتار شناسی روانشناسان آمریکایی، ترامپ شخصیتی نارسیست است. همین چند روز پیش بود که رئیس جمهور کره جنوبی در چاپلوسی بیان داشت که ترامپ شایسته دریافت جایزه صلح نوبل است. ترامپ از شنیدن این سخنان دچار خودشیفتگی شده است. به همین دلیل مایل است خود را در تاریخ ثبت کند.
گاردین در این خصوص مینویسد «ترامپ در سنگاپو توییت کرد «هیجان در فضا موج میزند.» این اظهارات را دیپلماسی ندانید. این مرد معنای این کلمه را نمیفهمد. این رویداد را «مذاکره» نخوانید. ترامپ دارای دو حالت است: زورگویی و فریبکاری. حتی اگر در خصوص گامهایی توافق به دست آید، این، در اصل، یک نمایش است. رئیس جمهور آمریکا میخواست با نشستن در کنار رهبر کره شمالی شاید نامش در تاریخ ثبت شود، اما او این کار را با این دید انجام میدهد که تنها دست به کاری بی سابقه زده باشد. انگیزههای او برای پیشرفت پایدار اساسا بیش از حد خودخواهانه و بی اهمیت است؛ و دلایل خوبی وجود دارد که چرا پیشینیانش برای اولین بار این کار را انجا نداده اند.»
۲. ترامپ میخواهد بر ایران متمرکز شود
ترامپ تمام تمرکز خود را بر روی ایران قرار داده است. یکی از دلایل تعجیل او در رسیدن به یک نتیجه، هر چند کم جان و بی اهمیت در دیدار با رهبر کره شمالی این است که زودتر تمرکز خود را بر روی ایران قرار دهد. در همین جریان دیدار با رهبر کره شمالی نیز نیم نگاهی به ایران داشت. در سخنانی بعد از این دیدار گفت: «مشکلات زیادی از جمله مسئله ایران به من ارث رسید. توافق هستهای ایران بد بود. من از آن خارج شدم. تحریمهای خود را ادامه میدهیم تا رفتار ایران عوض شود ... من مثل اوباما باج ندادم. او میلیونها دلار پول داد و گروگانهای ما را از ایران آزاد کرد، اما من پولی ندادم ... باید جهان بداند رئیس جمهوری عوض شده است. وزیر خارجه عوض شده است. در دو ماه اخیر رفتار ایران تغییر کرده. کمتر به خاورمیانه توجه میکنند. امیدوارم آنها هم رفتار خود را تغییر بدهند.» به نظر میرسد ترامپ از همین ثانیههای بعد از این دیدار با خود تصور کرده که «پرونده کره شمالی که بسته شد، حالا وقت آن رسیده که بر روی ایران متمرکز شود.»
هاآرتص در این زمینه مینویسد «برگزاری موفق نشست ترامپ و "اون"درحقیقت مقدمهای برای به چالش کشیدن ایران است. درواقع ترامپ و بازهای او در کاخ سفید به دنبال حل موضوع کرهشمالی و کنار گذاشتن پرونده این کشور هستند تا به دشمن اصلی خود یعنی ایران برسند؛ میتوان گفت: اگر آنها موفق به این کار شوند، دوست دارند پرونده ایران را نه با مذاکره که با جنگ به پایان برسانند.»
ترامپ مانع اصلی سیاست خارجی خود را نه کره شمالی، بلکه ایران میداند و به همین دلیل تعجیل میکند تا با کره شمالی به یک توافقی برسد تا بلافاصله تمرکز خود را بر روی ایران و ایجاد فشار بر روی ایران بگذارد. ابزار پیش روی او نیز نه آن گونه که هاآرتص میگوید، بلکه ابزار او همان چیزی است که سالهاست آمریکا در برابر ایران از آن استفاده میکند یعنی جنگ اقتصادی.