وزیر نیرو نشستهای زمین را باید جدی بگیرد
رئیس بخش رانش زمین مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: بخش مهمی از دشتهای جنوب تهران حتی تا میدان انقلاب دچار فرونشست شده و ممکن است در دشت ورامین به فاجعه منجر شود.
کد خبر :
828355
خبرگزاری مهر: علی بیت اللهی رئیس بخش زلزله و رانش زمین و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در نامه سرگشادهای به وزیر نیرو در خصوص مشکلات و معضلات غیر قابل جبران فرونشست زمین هشدار داد. متن نامه سرگشاده بیت اللهی به شرح زیر است: این نوشتار، نظر به اهمیت موضوع به وزیر محترم نیرو، نگاشته شده و هدف آن هشدار جدی فرونشست زمین به وزیر محترم نیرو و لزوم توجه خیلی جدی به این چالش مهم کشور بوده و دلیل عمده بروز آن، عدم مدیریت کارشناسانه و آینده نگرانه منابع آب زیر زمینی کشور است که تحت نظر حوزه مدیریتی وزارت نیرو میباشد. البته لازم است که مکتوبهای دیگر و با هشدار جدیتر به وزیر محترم جهاد کشاورزی هم نوشته و ارسال گردد، چه اینکه وزارت جهاد کشاورزی هم با عدم کنترل نوع محصولات و عدم اعمال مدیریت جدی در نحوه آبیاری محصولات، نقش عمدهای در افزایش مصرف آب زیر زمینی، افت سطح آب و به تبع آن فرونشت زمین دارد. *** مشکل آب، یک ابَرچالش ملی ماست و این صرفا یک ادعا نیست. واقعیتی است بسیار با اهمیت، که اگر از قالب تعارفات و ملاحظات بیرون نیاییم و وضعیت را آنگونه که هست طرح ننمائیم، بی گمان این ابرچالش ملی به یک
امر تهدیدکننده نظام اقتصادی ـ. اجتماعی ما تبدیل خواهد شد. نوشتار حاضر، اما، به بیان یکی دیگر از از آثار زیانبار عدم مدیریت صحیح منابع آب میپردازد که به نظر نگارنده، یکی دیگر از ابرچالشهای غیر ملموس و خزنده و زیانبار ملی ماست و آن چالش «فرونشست زمین» است که ارتباط عینی با آب و مدیریت منابع آب دارد. در اثر فرونشست زمین خلل و فرج بین دانههای خاک به واسطه فشار وزن لایههای فوقانی در هم فشرده شده و مسدود میشوند و لایههای زمین دیگر بار توان نگهداری آب را به دلیل از دست دادن خلل و فرج خود، نخواهند داشت. اگر هزاران سال هم بارندگی مکفی و حتی بیش از حد نیاز نیز وجود داشته باشد، لایههای آبرفتی و آبخوان توان ذخیره آب را به دلیل متراکم شدن و از دست دادن تخلخل و نفوذپذیری، نداشته و نزولات جوی توان نفوذ به لایههای خاک را از دست داده و به صورت سیلابهای گاه مخرب و ویرانگر فقط در سطح زمین جاری خواهند شد. این حالت را اصطلاحا «مرگ آبخوان و دشت» مینامند، فاجعهای برگشت ناپذیر که در اغلب دشتهای ایران زمین در حال تکوین میباشد. به نظر نگارنده این نوشتار، دو نهاد دولتی از دیرباز و به نحو بارزی در پدیداری و تشدید پدیده
فرونشست زمین در ایران، مقصر هستند، ۱- وزارت نیرو و ۲- وزارت جهاد کشاورزی. وزارت نیرو، به دلیل عدم مدیریت صحیح استحصال و کنترل مصرف منابع آب زیرزمینی، وزارت جهادکشاورزی، به دلیل عدم کنترل کاشت محصولات پرمصرف آب و عدم اجباری نمودن شیوههای مدرن آبیاری حداقل در اراضی مستعد فرونشست. به وزاری محترم نیرو و جهاد کشاورزی، به عنوان یک کارشناس مرتبط، توصیه میکنم که اگر میخواهید نگاه ملموس به ویرانگری حادثه فرونشست و اثرات محزون کننده و غصه آور آن در سرزمین کشورمان داشته باشید و حسی بی بدیل و اثرگذار از معنی عبارت فرونشست زمین به دست آورید، بازدیدی از جنوب تهران و منطقه جنوبی دشت ورامین منتهی به جاده قم ـ. گرمسار داشته باشید. این منطقه احتمالا هم برای جناب وزیر نیرو جالب و مهم خواهد بود، چرا که کریدور انتقال نیروی جنوب هم از این منطقه میگذرد و نشست زمین و فروریزشهای متعدد در سطح اراضی منطقه، دکلهای فشار قوی را نیز با تهدید جدی مواجه کرده است، و هم برای وزیر محترم جهاد کشاورزی، که چگونه کاشت محصولات پر مصرف آب، احداث استخرهای بسیار بزرگ ذخیره آب با هدف آبیاری غرقابی، توزیع غیر کارشناسانه زمین برای تاسیسات و
مجتمعهای کشاورزی که آب فراوانی را هم طلب دارند، باعث شده است در سطح زمین ترکها و شکافهای عظیم پدیدار گشته و این امر متاسفانه حتی آبیاری غرقابی کشاورزان و باغداران منطقه را هم غیر ممکن کرده است، چرا که آب وارد این شکافهای گردیده و در زیر سطح زمین با آب شستگی خاک، منجر به ایجاد حفرهها و کانالهای زیر سطحی شده که پس از چندی با فروریزش خود، باعث بروز خسارتهای متعدد در منطقه خواهند شد. در یک حادثه بروز شکافهای عمیق در اراضی منطقه، کشاورزی داخل یکی از این شکافها افتاد و تا نیمه شب در عمق شکاف محبوس ماند تا نیروهای امدادی به کمک وی بیایند. در دشت فامنین و در مجاورت نیروگاه برق واقع در آن منطقه، مصرف بی رویه آب زیرزمینی که علاوه بر نیروگاه که دارای چندین حلقه چاه عمیق برای استحصال آب زیرزمینی بوده و به طور شبانه روزی و مداوم، زمستان و تابستان، آب زیرزمینی را مصرف میکنند، چاههای فاقد مجوز و نیز دارای مجوز که به طرز بی رحمانهای آب زیرسطحی را استحصال میکنند، موجب افت سطح ایستابی (از حدود ۷ متر در ۳۰ سال گذشته، در حال حاضر به مرز ۱۰۰ متری در بعضی نقاط رسیده است) و فروریزشهای عظیم منطقه شده است که خود
تاسیسات نیروگاه برق را نیز تهدید کرده و از آن مهمتر موجب مرگ تدریجی دشت منحصر به فرد فامنین خواهد شد. باید ذکر کنیم فرونشست زمین در ایران سابقه بیش از چهل ساله دارد و پروسه مدیریتی ناکارآمد در طی این دوران عامل اصلی بروز اثرات ویرانگر آن در کشور شده است. به دیدگاه نگارنده این نوشتار، در طی سالها کار و تعامل با مسئولان، مهمترین نقطه ضعف مدیریتی کشور در مواجهه با مخاطرات طبیعی و غیر طبیعی، عدم آینده نگری و ژرف اندیشی، و متاسفانه دیدگاه غالب مواجهه با بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی بوده تا اتخاذ اقدامات پیشگیرانه. مسئولان اجرایی و دارای قدرت تصمیم گیری و تخصیص منابع مالی، بیشتر رویکردشان در مخاطرات، منتظر وقوع حادثه شدن و وارد میدان شدن و فعالیتهای قابل مشاهده و قابل انعکاس در حوادث بوده و از سرمایه گذاریهای درازمدت و پیشگیرانه با هدف کاهش ریسک و ارتقاء تاب آوری رویگردان هستند. در این خصوص موارد استنادی زیادی وجود دارد که در این مجال نمیگنجد. مشکل فرونشست زمین مشکل محسوس روزمره مدیریتی نیست، فرونشست زمین که دشتهای گسترده و دارای آب زیرزمینی ما را سرانجام به خشکه زار مبدل خواهد کرد، در اقدامات روزمرگی
مدیریت اجرایی کشور ما چندان مهم تلقی نمیگردد، ولی اگر فروریزش زمین در شهران تهران، در میدان قیام، در خیابان پیامبر، در خیابان مولوی و در خیابان خیام رخ دهد و موضوع رسانهای شود آنگاه شاید مسئولین شرکت گاز، مترو، آب و برق و ... به صرافت بیفتند و واردی میدان شوند. اگر به صورت مکتوب به مسئولان برق اطلاع داده میشود که دکلهای انتقال برق در جنوب ورامین را دریابید و متاسفانه اقدامی نمیشود تا حادثهای مخرب روی دهد و هزاران برابر هزینه اقدامات پیشگیرانه، از بودجه کشور خرج عمیات مواجهه با بحران گردد، منبعث از همین دیدگاه است. اینکه به مسئولان لولههای نفت در جنوب تهران طی چندین و چند جلسه از اثرات مخرب فرونشست زمین بر لولههای نفت و بنزین و ... توضیح و هشدار داده میشود و متاسفانه هیچ اقدامی صورت نمیپذیرد، بیشتر از رویکرد اقدامات مقابلهای تا اقدامات پیشگیرانه غالب موجود در نزد مدیران گواهی میدهد. بررسیهای نگارنده از رفتار مدیریتی مسئولین کشوری به طور عمده حاکی از این واقعیت است که تا مسئلهای به طور حاد امور روزانه را تحت تاثیر قرار ندهد، اقدام و برنامه ریزیهای جهت جلوگیری از شروع و بروز مشکل و چالش صورت
نمیگیرد. مثال کسی است تا رگ قلبش در اثر مصرف زیاد چربی مسدوده نشده و عارضه سکته قلبی را تجربه نکرده باشد، از اتخاذ روش درست زندگی و شیوه صحیح تغذیه غفلت کرده و به طور کلی اهمیت موضوع و خطر را حس و لمس نمیکند. تصور شود که آب زیرزمینی در دشت تخلیه شده، کشاورزان آب زراعی ندارند، اعتراض و نارضایتیها شروع میشود و آنوقت است که مسئولان وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی به فکر فرو خواهند رفت که چه قدر مسئولیت سنگینی بر عهده داشته اند و چه قدر غفلت کرده اند، و جای آن دارد که از خودمان بپرسیم به راستی چه میراثی و چه کیفیتی از سطح زندگی را از خود برای آیندگانمان به ارث میگذاریم؟ اولین دشتی که آثار فرونشست زمین در اثر افت سطح آب زیرزمینی در آن گزارش شده است، دشت رفسنجان بود، در ادامه و در سالهای اخیر فرونشست زمین همراه با افت سطح آبهای زیرزمینی در اکثر آبخوانهای کشور گزارش شده است. بر اساس مجموعه بررسیهای صورت پذیرفته دشتهای اردبیل، ماهان تبریز، کرمان، فارس، زرند، مشهد، قزوین، جنوب و جنوب غرب تهران، ورامین و سایر دشتهای کشور متحمل فرونشستهای به مراتب بالاتر از استانداردهای جهانی و فنی اند. لازم به ذکر است
که بر اساس مطالعات انجام شده در سال ۱۳۸۴ بیشینه نرخ فرونشست زمین در محدوده دشت تهران ـ شهریار حدود ۱۷ سانتیمتر بر سال بوده که برداشتهای جدید این میزان را در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ به ترتیب حدود ۲۴ و ۳۶ سانتیمتر بر سال نشان میدهد. بررسیهای سازمان نقشه برداری کشور، گسترش حاشیه فرونشست زمین را تا حوالی میدان انقلاب شهر تهران نیز نشان میدهد. بر اساس بررسیهای صورت گرفته، مهمترین عامل فرونشست زمین در دشتهای ایران استحصال بیرویه آب زیرزمینی و افت شدید سطح آب زیرزمینی در این مناطق است. عدم مدیریت صحیح آن باعث تشدید این پدیده و باعث بروز خسارات جبران ناپذیری به مناطق میگردد. برداشت بیرویه ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته از منابع آب زیرزمینی کشور موجب گردیده که میزان افت سالیانه سطح آب سفرههای زیرزمینی در اغلب دشتهای کشور به بیش از ۱ تا ۳ متر در سال برسد. از ۶۰۹ دشت کشور، تا سال ۱۳۹۴ در ۳۰۹ دشت، بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی بیش از پتانسیل تجدید پذیر بوده و این امر موجب افت سطح آب زیرزمینـی در آن دشت گردیده و به طور طبیعی با توجه به بارندگی کنونی امکان بازگشت به سطح ایستابی گذشته وجود ندارد. در ضمن بقیه ۳۰۰ دشت
دیگر کشور نیز یا فاقد منابع آب زیرزمینی شیرین قابل توجه بوده و یا دارای آبهای شور و فاقد کیفیت مناسب است. استفاده بی رویه از آبهای زیرزمینی علاوه بر افت شدید سطح سفرههای آب زیرزمینی و فرونشست دشتها بحران دیگری را نیز به صورت کانونهای گرد و غبار پدید آورده است. همانطور که ذکر گردید مهمترین ضربهای که فرونشست زمین در سطح ملی بر تار و پود اقتصادی و اجتماعی کشور وارد میکند، مرگ دشتها است. مرگ آبخوانها و دشتهای حاصلخیزی که توان ذخیره آب خود را از دست میدهند و تبدیل به کویر برهوتی میشوند که بارندگیهای کم نیز در آنجا تبدیل به سیلابهای مخرب میشود. از این رو از وزیر محترم نیرو و سایر وزرای محترم، به عنوان یک کارشناس کوچک این مرز و بوم ملتمسانه درخواست مینماید، تا موضوع توجه به توسعه پایدار ملی، کاهش ریسک فرونشست زمین و ارتقاء تاب آوری المانهای مختلف واقع در سطح زمین، نظیر سامانههای متنوع حمل و نقل، شریانهای حیاتی و به ویژه لولههای نفت و گاز و آب و خطوط نیرو، سازههای مهم و ساختمانها و محدودههای شهری را مورد توجه ویژه قرار دهند. چنین به نظر میرسد که انجام اقدامات در این برهه زمانی از سیر
توسعه در ایران، باید از حالت پند و نصیحت و هشدار فرا گذشته و به یک سری از مصوبات جدی و کاملا معین الزامی و اجرائی و اجباری تبدیل شود. متاسفانه فرونشست زمین علاوه بر سامانههای حمل و نقل و ساختمانها و شریانهای حیاتی، نمادهای فرهنگی و گاه مذهبی را کشور را نیز مورد تهدید قرار داده که میتوان به اثرات فرونشست در تخت جمشید و سایر اماکن فرهنگی و آثار باستانی کشور اشاره نمود. در تهران و اراضی اطراف آن، محدوده رویداد فرونشست، جنوب شهر تهران و گسترههای جنوبی و جنوب غرب آن را تا اراضی پایین دست ورامین و پیشوا تهدید میکند و زون فرونشست در جنوب شهر تهران علاوه بر مناطق شهری تهران، نسیمشهر، صباشهر، اسلامشهر، باقرآباد، کهریزک، چهاردانگه و نصیرآباد را نیز دربرمیگیرد. قسمتی از راهآهن تهران ـ. جنوب و تهران ـ. تبریز در این محدود قراردارد. آزادراه کمربندی تهران (آزادگان)، جاده قدیم کرج، آزادراه تهران ـ. ساوه، جاده ورامین و پیشوا، جاده قدیم ساوه و جاده احمدآباد مستوفی، بلوار رسول اکرم (ص)، بلوار غدیر و جاده شهریار و آزادراه کنارگذر جنوبی تهران از بزرگراهها وجادههای مهمی هستند که در این محدوده واقع شده اند. همچنین
وجود پالایشگاه نفت تهران و نیز کارخانههای متعددی نظیر ایران خودرو دیزل، سایپا و شیر پاستوریزه تهران و شهرکهای صنعتی متعدد این منطقه را بسیار با اهمیت کرده است. براساس آمار رسمی تا سال ۱۳۹۱ حدود ۵۰ هزار حلقه چاه در استان تهران وجود دارد که از فیروزکوه در غرب استان تا اخترآباد در شرق و از چرمشهر تا فشم توزیع شدهاند. علاوه براین تعداد از چاههای موجود، چاههای غیر مجازی نیز وجود دارند که بدون پروانه حفر شدهاند که تعداد دقیق آنها معلوم نمیباشد، ولی درصد عمدهای از چاههای مجاز را برابری میکند که به دلیل عدم وجود کنترل بدون رعایت دبی مجاز و کارشناسی شده، اقدام به استخراج آب زیرزمینی میکنند که به دلیل سرعت پمپ در برخی موارد موجب ماسه دهی چاهها و تشکیل حفرات ریز و درشت در آبرفت میگردند که مهاجرت این حفرات به سطح زمین موجبات تشکیل فروچال را فراهم میسازد و واضح است که این چنین تعدادی از چاههای مجاز و غیر مجاز، موجب افت سطح آب زیرزمینی و به تبع آن فرونشست زمین میگردند. بی مناسبت نیست که علاوه بر اینکه توجه وزرای محترم نیرو و جهاد کشاورزی را به عمدهترین ضربه فرونشست زمین که همانا مرگ آبخوانها و
دشتهای ایران است جلب میکنم، جهت ارائه تصویری کمی از اندازه ریسک و مخاطرهای که در مورد آن توضیح بسیار مختصری داده شد، به موارد زیر تنها در جنوب تهران اشاره شود: بر اساس اطلاعات رقومی موجود و در دسترس، طول خط راه آهن قرار گرفته در زون فرونشست جنوب تهران حدود ۱۲۰ کیلومتر است. همچنین بر همین اساس ۲۵ کیلومتر از خطوط مترو در همین زون واقع اند. اتوبانهای بین شهری نیز در محدوده تهران و اطراف آن در محدوده فرونشست گستردگی طویلی دارند که جمع طول آنها حدود ۲۰۰ کیلومتر است. راهها و معابر شهری و بین شهری اصلی و فرعی نیز جمعا طولی در حدود ۲۳۰۰ کیلومتر را در محدود فرونشست دارند. حدود ۲۱ دهنه پل فقط در اطراف تهران در منطقه فرونشست قرار گرفته است که به عنوان نقاط مهم ارتباطی مسیرها به هم تلقی میشود. برخی از این پلها در منطقه فرونشست دچار ترک و شکاف در اثر فرونشست شده اند. ۲ انبار مواد نفتی و سوختی و حدود ۴۴ جایگاه پمپ بنزین و ۱۵ جایگاه پمپ گاز در زون فرونشست واقع شده اند. در زون فرونشست حدود ۷ ایستگاه گاز قرار دارد. طول لوله نفت بر اساس دادههای موجود ۳۰ کیلومتر، خطوط فشار قوی بیش از ۷۰ کیلومتر و خطوط اصلی گاز
دارای طولی بیش از ۲۰۰ کیلومتر میباشند. در پهنه فرونشست تعیین شده بر اساس مطالعات تصویربرداری راداری، ۵ منطقه شهری تهران، ۸ شهر، ۹۹ آبادی واقع شده اند. جمعیت شهری تهران که بر روی زون فرونشست و حواشی آن زندگی میکنند، ۱ میلیون و ۲۶۴ هزار و ۳۸۲ نفر و جمعیت غیر شهر تهران آن ۵۲۸ هزار و ۸۸۲ نفر میباشد. بدین ترتیب جمعیت کل بر اساس اطــلاعات مرکز آمار که در زون فرونشـست ساکن میباشند، حدود ۱ میلیون و ۷۹۳ هزار و ۲۶۴ نفر خواهد بود. بر اساس آمار و اطلاعات موجود، تعداد ساختمانهای شهر تهران که در زون فرونشست واقع اند، ۲۵۱ هزار و ۴۸۰ دستگاه میباشد. مراکز آموزشی شهر تهران نیز ۲۸۸ و تعداد بیمارستان و مراکز بهداشتی شهر تهران که در محدوده فرونشست واقع شده اند، ۵۷ عدد میباشد. در محدوده فرونشست کارگاههای تولید و یا حاوی مواد خطرزا حدود ۶۶ کارگاه میباشد. قرارگیری فرودگاه مهرآباد در حاشیه اراضی و زون فرونشست زمین یکی از مهمترین عوامل ریسک فرونشست را در این محدوده بوجود آورده است. قرارگیری فرودگاه در حاشیه زون فرونشست امکان پدیداری ترکها و شکافهای سطح زمین را در این محدوده فراهم میسازد. نکته مهم دیگر واقع شدن تعدادی
از گسلهای لرزه زای منطقه در زون فرونشست است. طول گسلهای موجود در محدوده فرونشست حدود ۱۶۵ کیلومتر برآورد شده است و قسمت عمدهای از بافت فرسوده شهر تهران در زون فرونشست قرار گرفته است. موارد مذکور تنها نمونههای محدود در معرض قرارگیری سرمایههای ملی کشور در زونهای فرونشست زمین است. به نظر میرسد همین موارد و نکات ذکر شده، کافی باشد که وزیر محترم نیرو که خود از کارشناسان برجسته کشور بوده و دارای ژرف نگری فنی و مهندسی کافی نیز هستند، امر مخاطرات فرونشست زمین و مدیریت منابع آب و کاهش خطرپذیری ناشی از فرونشست زمین را مورد توجه جدی و پیوسته خود قرار داده و به معاونان و مدیران و کارشناسان ذی ربط مجموعه وزارت نیرو، دستورات جدی و لازم الاجرا را صادر فرمایند. همچنین نقطه ضعفی که در ساختارهای ستادی و وزارتی کشور، مشاهد میگردد، نبود هسته کنترل کننده و پایش نحوه اجرایی شده دستورات در مسائل مدت دار است. لازم است وزارت نیرو با همکاری وزارت جهاد کشاورزی اقدمات فوری، میان مدت و بلندمدت را در زمینه پیشگیری از عوارض منفی و آتی فرونشست زمین برنامه ریزی و اجرا نمایند و هسته کنترل کننده و پایش ویژهای را برای گزارش دهی
متناوب در خصوص چگونگی اجرا تصمیمات در زمینه پیشگیری از تشدید فرونشست زمین و اتخاذ اقدامات فنی و مهندسی مقابله با گسترش اثرات آن فعال نمایند. نگارنده این نوشتار پیشنهاد مینماید تا: ۱- وزارت نیرو موظف شود، بدون ملاحظات و تعارفات و به عنوان یک اقدام بسیار اولویت دار، در محدوده جنوب تهران و اراضی دشت ورامین تا مناطق جنوبی آن که متصل به اراضی بایر میگردد، وجود چاههای مجاز و غیر مجاز به طور دقیق شناسایی و آماربرداری نموده و چاههای غیر مجاز را در سریعترین زمان ممکن مسدود و پروانه بهره برداری چاههای غیرمجاز مورد بازنگری قرار داده و دبی مجاز بهره برداری آنها را کاهش دهد. ۲- وزارت کشاورزی موظف گردد، در کوتاهترین زمان ممکن، شیوه آبیاری غرقابی را در اراضی جنوب تهران تا جنوب ورامین و پیشوا و اراضی جنوبی جاده قم ـ. گرمسار پس از تغییر شیوه آبیاری و فراهم کردن تسهیلات لازم به بهره برداران جهت جایگزین کردن سیستمهای نوین آبیاری با روشهای سنتی، ممنوع اعلام نماید. کاشت محصولات پر مصرف را قدغن و از فعالیت مجموعههای کشاورزی که مصرف آب بیشتری را لازم دارند، جلوگیری به عمل آورد.