چند میگیری بزاری تیتراژ بخونم؟
تیتراژ، ویترین یک برنامه تلویزیونی، سریال یا فیلم سینمایی است. ویترین یک کار میتواند مضمون بی محتوای یک اثر را به اوج برساند یا وقتی اثر خود موفق است آن را در ذهنها ماندگارتر کند. تیتراژها به شکلی که امروز آنها را میشناسیم در آستانه 18 سالگی است. حالا بعد از ساخت هر اثر منتظر تیتراژ ابتدایی یا پایانی اش هستیم، تیتراژها برایمان حکم امضای اثر را دارند و گاهی با اسم بردن از تیتراژ نام برنامه یا سریال را به خاطر میآوریم.
کد خبر :
828171
سرویس فرهنگی فردا: تیتراژ، ویترین یک برنامه تلویزیونی، سریال یا فیلم سینمایی است. ویترین یک کار میتواند مضمون بی محتوای یک اثر را به اوج برساند یا وقتی اثر خود موفق است آن را در ذهنها ماندگارتر کند. تیتراژها به شکلی که امروز آنها را میشناسیم در آستانه 18 سالگی است. حالا بعد از ساخت هر اثر منتظر تیتراژ ابتدایی یا پایانی اش هستیم، تیتراژها برایمان حکم امضای اثر را دارند و گاهی با اسم بردن از تیتراژ نام برنامه یا سریال را به خاطر میآوریم. تیتراژ خواندن برای خوانندهها هم اهمیت پیدا کرده است و هر از چند گاهی خوانندههایی که از وادی تیتراژ خواندن دور افتاده اند دست به افشاگری میزنند و خوانندههایی که با یک بار تیتراژ خواندن دیده شدند منکر مافیای تیتراژخوانی میشوند. در آستانه 18 سالگی تیتراژها میخواهیم وضعیت این فرزندِ به سن قانونی رسیده را در دنیای پرهیاهوی خوانندهها و تهیه کنندهها بررسی کنیم. محمد اصفهانی و قاسم افشار مطرح کردند: تیتراژها معامله میشوند تیتراژ خواندن پولی صدای خیلی از خوانندهها را در آورده است. محمد اصفهانی میگوید:
«تهیه کننده به جای این که دغدغهها و وسواسهای من را بپذیرد و دستمزدم را بدهد تا کار را اجرا کنم، از میان پیشنهادهای انبوهی که از سوی خوانندگانی به او رسیده که حاضر هستند برای شناخته شدن حتی پول هم بدهند، یکی را انتخاب میکند». قاسم افشار، خواننده پاپ هم میگوید تیتراژ خواندن پولی شده است. وی در گفت و گویی که با او داشتیم چنین بیان کرد: هم اکنون تیتراژ یک سری از سریالها معامله میشود، حتی شاید بتوان گفت: عمدهای از آن ها. تهیه کننده این کارها، به خوانندهها پیشنهاد میکنند تا آنها با پرداخت این مبالغ بتوانند تیتراژ آن سریال را بخرند. نمیتوانم اسم آن تهیه کننده را ببرم، اما به خود من پیشنهاد 70 میلیون تومانی برای خواندن تیتراژ یک سریال را دادند. همین باعث شده است که تیتراژ بیشتر سریالهای تلویزیونی را فقط با صدای چند خواننده میشنویم. تیتراژها بین خوانندههایی که پول میدهند تا تیتراژ بخوانند میچرخد وگرنه چه دلیلی دارد یک سری از خوانندهها همیشه تیتراژ بخوانند و بقیه هم چند سال از آن دور باشند». وی افزود: برای توقف این باندبازی باید همه خوانندهها با هم متحد شوند که اتفاق بعیدی است. افشار ضمن این که
باندبازی را آفت تیتراژ خوانی دانست، گفت: «با وضعیت موجود، سریالها با یک صدای خاص شنیده میشود. یک سری کارها سفارشی و پولی میشود و بدون محتوا. همین الان هم سطح کیفی تیتراژها افت کرده و به همین دلیل سلیقه موسیقایی مخاطب هم دچار تزلزل شده است البته باید به سلیقه مردم احترام گذاشت، اما الان اوضاع به گونهای شده که نمیتوان تشخیص داد مردم چه نوع موسیقی را میخواهند». شهرام شکوهی گفت: مافیایی در کار نیست من به مافیای تیتراژ خوانی در تلویزیون اعتقادی ندارم. یک سری محدودیتها در صدا و سیما و انتخاب خواننده در این سازمان وجود دارد، عدهای مانند من اجازه فعالیت در صدا و سیما را ندارند و با این حساب بخشی از خوانندهها باقی میمانند که تهیه کنندهها از بین آنها صدای چند نفر را دوست دارند و ترجیح میدهند بیشتر تیتراژ سریال شان را آنها بخوانند. باز هم میگویم من به مافیا اعتقادی ندارم، چون زمانی تلویزیون و تیتراژهایش جذابیت داشت. الان برای تیتراژی که کمتر شنیده میشود چطور میتوان مافیا را باور کرد؟ به هر حال آرزو میکنم که حال و روز صدا و سیما از حال امروزش بهتر شود و همه چیز سر جای خودش قرار
بگیرد. امید نعمتی خواننده گروه پالت: خواننده باید با صاحب اثر هم فکر باشد واقعیت این است که نمیدانم مافیای تیتراژ وجود دارد یا نه. ما سالها دوست داشتیم با سروش صحت یک کار مشترک انجام دهیم و این موضوع برای تیتراژ سریال لیسانسهها اتفاق افتاد. ما به دلیل کیفیت پایین بسیاری از سریالها حاضر نبودیم برای تیتراژ آنها بخوانیم، اما لیسانسهها را به دلیل خلاقیت و ایمانی که به سروش صحت داشتیم قبول کردیم. تیتراژ دیگرمان برای فیلم سینمایی ماهی و گربه شهرام مکری را با همین سخت گیری انتخاب کردیم و خواندیم. برای ما این همکاریها این طور صورت میگیرد که باید با کارگردان هم فکر و هم عقیده باشیم تا بتوانیم برای اثرش، تیتراژ بخوانیم. اگر اسم این را باند بازی میگذارند، باند بازی و رفیق بازی به این شکل در همه جای دنیا وجود دارد. گفتگو با رئیس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران: ما هر چه شنیدیم پچ پچ و درگوشی بود تهیه کنندهها هم صنف دارند و ما به سراغ اولین نهاد صنفی مدنی سینمای ایران یعنی جامعه صنفی تهیه کنندگان ایران و سید ضیاء هاشمی رئیس هیئت مدیره این جامعه رفتیم.
در یک گفت و گوی تلفنی ادعای تیتراژ خوانی پولی را مطرح کردیم. او ضمن مبهم اعلام کردن این ادعا که هر از چندگاهی بعضی خوانندهها آن را مورد بحث قرار میدهند، گفت: «تا به حال در جامعه صنفی تهیه کننده ها، گزارشی مبنی بر پولی بودن تیتراژ سریال یا فیلمهای سینمایی نداشته ایم. صحبتهایی که شنیدیم در حد پچ پچ و درگوشیهایی بوده است که هیچ وقت علنی و رسمی نشدند. هر چند همانها هم مبهم و غیر قابل پیگیری است. هر خواننده هر چند وقت یک بار این موضوع را مطرح میکند و بدون بردن نام مشخص، گروهی از تهیه کنندهها را مورد اتهام قرار میدهد. شاید مواردی وجود داشته که خواننده جویای نامی به دنبال خواندن تیتراژ سریالهای پرطرفدار و پر بیننده تلویزیونی بوده است، اما نکته این است که تهیه کنندهها به طور معمول آن را رد میکنند. این طور خوانندهها خام اند و بی تجربه. تهیه کنندهای داشتیم که به دلیل نقش دادن پولی به تازه بازیگرها، اخراج شده است، اما در این مورد هنوز نه شکایت رسمی داشتیم و نه سند و مدرکی. اگر ادعای خوانندهها حقیقت دارد میتوانند با اعلام نام تهیه کننده و ارائه شواهد، جریان را از جامعه صنفی پیگیری کنند. خوانندهها
جزو جامعه هنری ما هستند و به همین دلیل این ادعاها را از جهت اتهام بررسی نمیکنیم. ما برای ساحت هنری آنها ارزش قائلیم». گفتگو با رضا جودی، تهیه کننده مطرح سینما: خوانندهها به دنبال تیتراژ پولی اند در جریان ادعای خوانندههایی مثل قاسم افشار، انگشت اتهام به سمت صنف تهیه کنندههای تلویزیونی است. شرط انصاف نیست که یک طرفه به قاضی برویم و از تهیه کنندهها درباره درست یا اشتباه بودن این ادعا چیزی نپرسیم. رضا جودی، تهیه کننده سریالهای محبوبی مثل صاحبدلان و لیسانسه هاست. او میگوید ممکن است این جریان وجود داشته باشد، اما نه آن طور که قاسم افشار مطرح کرده است. گفت و گوی ما را با او میتوانید در ادامه بخوانید. بیایید از اول شروع کنیم. اصولا انتخاب تیتراژ یک سریال یا فیلم سینمایی به عهد ه. کیست، تهیه کننده یا کارگردان؟ به طور معمول با توافقی که بین هر دو نفر صورت میگیرد خواننده تیتراژ انتخاب میشود. بعضی وقتها کارگردان پیشنهاد میدهد و تهیه کننده میپسندد و گاهی وقتها تهیه کننده پیشنهاد میدهد و کارگردان قبول میکند. در سریال لیسانسهها خواننده تیتراژ را چه کسی انتخاب
کرد؟ سروش صحت پیشنهاد داد و من هم مخالفتی با انتخابش نداشتم. هر چند وقت یک بار ادعایی از سمت خوانندههایی مطرح میشود مبنی بر این که تیتراژ سریالها بین خواننده و تهیه کننده معامله میشود. خواننده مبلغی چند ده میلیونی را به تهیه کننده میپردازد و به این ترتیب خواننده تیتراژ سریال میشود. آخرین موردش هم قاسم افشار. او گفته تهیه کنندهای به من پیشنهاد 70 میلیون تومانی داده است. نظر شما چیست؟ راستش ما تا به حال از این کارها نکردیم. این حرفها نقل دهان بعضی هاست. مگر بازیگرهای خانم نمیگویند به ما چشم دارند؟ این حرفها همه جا هست و همه خودشان را مجاز میدانند که این حرفها را بزنند. تا به حال خوانندهای اسمی از تهیه کننده هم برده است؟ با کلی گویی که چیزی معلوم نمیشود. حتی اگر چنین چیزی باشد که به خوانندههای اسم و رسم دار مثل قاسم افشار پیشنهاد نمیکنند. ممکن است به خوانندهای که به دنبال شهرت است و هنوز معروف نشده است از این پیشنهادها بدهند تا یک شبه راه صد ساله را برود، اما فکر نمیکنم این پیشنهادها را با خوانندههای مطرح در میان بگذارند. یعنی خواننده به تهیه کننده
پیشنهاد میکند که برای اثرش، تیتراژ بخواند؟ ممکن است خوانندههایی که هنوز در مارکت موسیقی نام آشنا نیستند به تهیه کنندهای مراجعه کنند و بگویند این مقدار پول را میدهیم و تیتراژ سریال تان را هم میخوانیم. این طور خوانندهها میخواهند به اعتبار خواندن تیتراژ خودشان را مطرح کنند. اما بیشتر تهیه کنندهها به علت کم تجربگی این خوانندهها پیشنهادشان را رد میکنند. خوانندههای دیگری هم این ادعا را داشتند. خب اگر این طور است تیتراژ نخوانند. اجباری در کار نیست. اگر این ادعا واقعیت نداشته باشد، میتوان آن را بررسی کرد. چرا تهیه کنندهای این موضوع را پیگیری نمیکند؟ چه پیگیری وقتی اسمی در کار نیست. مثل این است که بگویید پزشکها رشوه میگیرند، تمام دکترها بروند شکایت کنند؟ بله. شاید پزشکی که پول اضافه میگیرد هم هست این مسئله در همه صنفها ممکن است و نمیتوان آن را به همه نسبت داد. به نظر من این خوانندهها با این مصاحبهها میخواهند خودشان را دوباره مطرح کنند، مصاحبه خرجی ندارد و جنجال راه میاندازد. اگر هدف شان غیر از این است، باید از تهیه کننده نام ببرند و ترسی نداشته
باشند.
منبع: خراسان