این عاشق خفته در این تابوت سرد، کیست؟ +عکس

صبح پنجم ماه رمضان سپاه همدان، میقات همه سبز پوشان بود. همه آمده بودند از نسل امروز پرشور انقلابی سپاه تا نسل شاگردان حضرت روح الله (ره) و قدیمی‌های جنگ تا پیکر حاج امیر را بدرقه کنند.

کد خبر : 827876

مشرق: جانبازپاسدار «سردار امیر چلویی» از بنیانگذاران سپاه همدان بود که مسئولیت‌های مدیرکل بنیاد جانبازان همدان، مسئول بنیاد تعاون نیروی زمینی سپاه، مسئول خدمات کارکنان سپاه مرکز را در کارنامه خود دارد و بعد از سال‌ها تحمل درد و رنج جانبازی دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست. سردار حمید حسام چهره سال هنر انقلاب و از نویسندگان خوش‌نام دفاع مقدس در فراق آن یار مخلص حضرت روح‌الله دلنوشته زیر را به قلم تحریر درآورده‌است:

غروب روز سوم ماه رمضان در ثانیه‌های تقرب و دعا و لحظه‌هایی که نغمه ربنای روزه‌داران، به محل اجابت می‌رسید، امیر چلویی روزه دلتنگی را شکست و بر سر سفره پر برکت «مِنَ الْمُوْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ» نشست و مخاطب ندای «ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ» شد.

صبح پنجم ماه رمضان سپاه همدان، میقات همه سبز پوشان بود. همه آمده بودند از نسل امروز پرشور و بصیر و انقلابی سپاه تا نسل شاگردان حضرت روح الله (ره) و قدیمی‌های جنگ تا پیکر «پرنده‌تر ز. مرغان هوایی» حاج امیر را تا آستانه ورود به بهشت، بدرقه کنند و به گواهی دل از «ملکوت خدا» هم، خیل عظیمی از شهدا به «عالم خاک»، نظاره می‌کردند تا دست او را بگیرند و بالا ببرند تا مرتبه «فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»

در هنگامه بدرقه و تشییع، هر که از امیر چلویی حرفی به میان می‌آورد، به شهید حاج حسین همدانی می‌رسید و این حرف‌ها و خاطره‌ها از زبان روزه‌داران، روضه می‌شد و اشک می‌شد و خیس می‌کرد مثل باران خدا دل‌هایی را که دلتنگ شهدا بودند. چرا که امیر چلویی خادم‌الشهدا بود و در آبی نگاهش یک آسمان خاطره از شهدا موج می‌زد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان همدان اولین سپاه در میان استان‌ها بود که در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ تاسیس و راه‌اندازی شد و امیر چلویی یار همیشه همراه شهید آیت‌الله مدنی یکی از بنیان‌گذاران این مولود خجسته بود که با حکم حضرت روح‌الله (ره) نشان غیرت «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ» را بر سینه زدند تا در سال‌های جنگ، جوانان تشنه عاشورا را به خیمه «انصارالحسین» دعوت کنند.‌ای کاش امروز، فرمانده آن سپاه، خانم مرضیه دباغ و همراهانش، شهیدان شاه حسینی، نیکو منظری، محمد سماواتی، حسین همدانی و محمد مختاران بودند تا بگویند، این عاشق سبک‌بال و زخم خورده و خفته در این تابوت سرد، کیست؟ و من از میان همه نام‌هایی که او داشت -که کوله‌پشتی خدماتش را پر از حسنات کرد- از برادر پاسدار تا جناب سردار و از مدیرکل تا آقای شهردار، منصب «خادم الشهدا» را بر جسم نحیف و روح بزرگ او، زیبنده‌تر می‌بینم؛ و همین نوکری پدران و مادران و یتیمان شهدا، او را بس است که همرزمان شهیدش در «قرارگاه محضر» حق به صف شفاعت او بایستند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: