تحلیل مهم رسانه انگلیسی: چگونه آموزشهای جنسی باعث افزایش میزان حاملگی و روابط جنسی میشود/ به افکار نادرست پایان دهید؛ آموزشهای جنسی هیچ کمکی به ما نکرده است/صنعت آموزش جنسی فشار زیادی میآورد تا سن آموزش کاهش پیدا کند
دیوید پاتون، از مدرسهی تجارت دانشگاه ناتینگهام، و لیام رایت، از دانشگاه شفیلد، طی تحقیقی دریافتهاند که حاملگی نوجوانان در مناطقی که بودجهی برنامههای آموزش روابط جنسی کم شده عملاً کاهش پیدا کرده است. در این مقاله که در ژورنال اقتصاد سلامت به چاپ رسیده، این دو محقق چنین نتیجه گرفتهاند که «سرمایهگذاری در پروژههای مرتبط با حاملگی نوجوانان احتمالاً ناسودمند است.»
سرویس جامعه فردا؛ طاها ربانی: جیل کربی: پس کی از خواب بیدار میشویم و این واقعیت را میفهمیم که آموزشهای جنسی جلوی حاملگی نوجوانان را نمیگیرد، بلکه باعث این حاملگیها میشود؟ هرچقدر بیشتر با نوجوانان دربارهی روابط جنسی حرف بزنید، آنها بیشتر روابط جنسی خواهند داشت. و نتیجهاش حاملگیهای ناخواستهی بیشتر میشود. شاید پیش خودتان بگویید که این حرفی بدیهی است. ولی، به مدت چند دهه، تشکیلات لیبرال دقیقاً برعکس این فکر میکردند: به نوجوانان از خطرات روابط جنسی محافظتنشده بگویید، آنها کمتر چنین روابطی را در پیش میگیرند؛ یا افکار نادرستشان در این رابطه محو میشود.خوب، حالا یک تحقیق آکادمیک نشان داده که آن اندیشههای پیشرو چقدر اشتباه بودهاند.
دیوید پاتون، از مدرسهی تجارت دانشگاه ناتینگهام، و لیام رایت، از دانشگاه شفیلد، طی تحقیقی دریافتهاند که حاملگی نوجوانان در مناطقی که بودجهی برنامههای آموزش روابط جنسی کم شده عملاً کاهش پیدا کرده است. در این مقاله که در ژورنال اقتصاد سلامت به چاپ رسیده، این دو محقق چنین نتیجه گرفتهاند که «سرمایهگذاری در پروژههای مرتبط با حاملگی نوجوانان احتمالاً ناسودمند است.»
بهعبارتدیگر، درحالیکه دولت میخواسته، با آموزش در زمینهی امور جنسی، نوجوانان را از این رفتارها باز بدارد، نتیجهای که به دست آورده دقیقاً برعکس بوده. این مطالعه به بررسی تاثیر کاهش شدید بودجه توسط مقامات محلی (که در پی بحران بزرگ اقتصادی ۲۰۰۸ روی داد) میپردازد. این مقامات محلی تا پیش از این بحران، سالانه میلیونها [یورو] خرج اقدامات پیشگیرانه میکردند، از جمله تهیهی قرصهای پیشگیری، استخدام هماهنگکننده در زمینهی حاملگی نوجوانان، و ایجاد کلینیکهای سلامت جنسی و کلاسهای آموزش رابطه در مدارس. بهاینترتیب، در طی پنج سال، از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، نرخ حاملگی ۴۲.۶درصد کاهش یافت و به کمترین میزان از سال ۱۹۶۹ رسید. چیزی که بیش از همه قابل توجه است این است که این آخرین مطالعه همان چیزی را ثابت میکند که آن دسته از ما که در این حوزه متخصص هستیم سالها میگفتهایم.
بهطور مشخص، در سال ۲۰۰۴، گزارشی از بنیاد آموزش خانواده (که یک تینکتنک مستقل است و به تحقیق در باب اثرات فروپاشی خانواده میپردازد) نشان داد، در مناطقی که بیشترین پروژههای [جلوگیری از] حاملگی نوجوانان انجام میشده، حاملگی نوجوانان روبهرشد بوده است. این گزارش، با تیتر «آموزش جنسی یا تلقین روابط جنسی؟»، بهطور مشخص میگوید جزوههای آموزشی صریح و تحویل کاندوم رایگان به دختران کمسنوسال تحت برنامههای دولتی این کودکان را به انجام روابط جنسی تشویق میکند. این مطالعه ادعا میکند رابطهای مستقیم بین آموزشهای جنسی از این نوع به افراد جوان و افزایش تعداد نوزادان متولدشده وجود دارد. امروز، یکبار دیگر، شواهدی روشن و واضح از رابطهی مستقیم میان آموزشهای جنسی و افزایش نوجوانان دارای رابطهی جنسی به دست آمده. و بااینحال، رویکرد رسمی همچنان بر آموزش جنسی (آن هم در سنین پایین) تاکید دارد و این آموزشها همچنان تنها پاسخ به این بحران است.
همین امسال، قانون کودکان و خدمات اجتماعی مصوب ۲۰۱۷ توشیح ملوکانه شد [یعنی به تایید ملکه رسید]، و با این کار، در تمام مدارسِ دورهی دوم در انگلستان، آموزشهای جنسی الزامی شد، و در دورهی اول هم باید [آموزش] روابط ("relationship") جزو برنامهی درسی قرار بگیرد. ممکن است، برای بعضی از دانشآموزان، چنین درسهایی در سن مناسب مفید باشد، اما صنعت آموزش جنسی فشار زیادی میآورد تا سن آموزش بهتدریج کاهش پیدا کند. چند سال پیش، در یک تحقیق و بررسی که موسسهی خیریهی مسیحیان انجام داد، معلوم شد مدارس دورهی اول چشمشان را بر روی درسهای آموزش جنسی بستهاند، بهصورتیکه در این درسها از تصاویر گرافیکی در قالب کتابهای کمیکبوک استفاده شده و در آنها بهصورت کارتونی روشهای خودارضایی و ارگاسم تشریح شده است؛ همچنین نقاشیهایی وجود دارد که تفاوت بین دگرجنسگرایی و همجنسگرایی را توضیح میدهد.
در عین حال، نمایندگانی که ماه پیش در کنفرانس اتحادیهی ملی معلمان در کاردیف حضور داشتند خواستار این شدند که در مهدکودکها نیز مسائل مربوط به همجنسگرایان مرد و زن و دوجنسهها و تغییرجنسیتدادهها یاد داده شود. غیر از اینکه این کار غریب و بیمعنی معصومیت کودکان را از آنها میرباید، حتی برای سنین بالاتر هم این رویکرد برخلاف عقل سلیم است.
اگر هر بار در سنی پایینتر به کودکان آموزش جنسی بدهید، نتیجهی این میشود که کودکان در سنی پایینتر دنبال آن میروند و امتحانش میکنند. دلیلش هم این است که در این آموزشها خیلی کم از سختگیری اخلاقی خبری هست، و هیچ پیغامی مبنی بر خویشتنداری و پرهیز به کودکان داده نمیشود. بنابراین، نتیجهی تمام این دورههای درسی مختلف نهایتاً این است که، نهتنها نوجوان تمام مدت به ارتباط جنسی فکر میکند، بلکه به آن بهعنوان چیزی جذاب فکر میکند.
بله، در مورد نوجوانان سنین بالاتر که بههرحال اقدام به برقراری ارتباط جنسی میکنند، این شانس وجود دارد که با پیروی از این برنامهها و عرضهی وسایل جلوگیری مجانی میزان حاملگی کاهش پیدا کند. اما برای آن دسته از بچههایی که نسبت به این کار بیمیلاند یا خجالت میکشند، این کلاسها به آنها فشار وارد میآورد تا وارد رابطهی جنسی شوند، درحالیکه تا پیش از این آموزشها چنین رابطههایی وجود نداشت. و وقتی کلینیکهای سلامت جنسی طبق سیاست «بدون پرسیدن هیچ سوالی» شروع کردند به پخش کاندوم، همهچیز برای این کار آسانتر شد.
ناگهان رابطهی جنسی در صدر برنامههای نوجوانان قرار گرفت. اگر این آموزشها نبود بچهها بهشدت دربارهی رابطهی جنسی محتاط میبودند. اما، خیلی ناگهانی، رابطهی جنسی در سنین پایین تبدیل به هنجاری اجتماعی شد. این صحبتها ما را به بخش تاریکتر قضیهی عادیسازی رابطهی جنسی نوجوانان میرساند، و این آن چیزی است که ما باید نگرانش باشیم.
بنیاد آموزش خانواده اوایل امسال فاش کرد، در رسوایی سوءاستفاده در راچدیل و آکسفورد، بعضی از دخترانی که گنگهای آسیایی از آنها برای رابطهی جنسی استفاده میکردهاند قبلاً در کلینیکهای مشاورهی رابطهی جنسی برای نوجوانان ویزیت شده بودند.
این دختران، در ۱۳ یا ۱۴سالگی، توسط متخصصان سلامت جنسی ویزیت شدهاند، نه برای اینکه از این متخصصان مشاوره بگیرند و آنها هم این دختران را از برقراری رابطهی جنسی در سنین پایین منع کنند، بلکه برای اینکه از آنها وسایل جلوگیری بگیرند، که البته فوراً هم گرفتهاند. نورمن ولز، مدیر بنیاد آموزش خانواده میگوید: «شواهدی که از پروندهی اخیر به دست آمده به روشنی نشان میدهد که در رفتار حرفهای نسبت به رفتارهای جنسی در سنین پایین ایرادات بنیادینی وجود دارد و همین ایرادات مستقیماً منجر به بهرهبرداری و سوءاستفاده از آنها شده است.» متخصصان، بهجای اینکه دنبال سرمنشا چنین اتفاق وحشتناکی باشند، یا به آن دختران توصیه کنند که در سنین پایین از رابطهی جنسی اجتناب کنند، کاملاً این واقعیت را میپذیرند که این دختران کمسنوسال رابطهی جنسی داشته باشند. داشتن رابطهی جنسی در سن کم برای آنها تابو نبود، قضاوتکردن برای آنها تابو بود. و بههمینخاطر این رسوایی خوفناک توانست بدون اینکه کسی به آن توجه کند اتفاق بیفتد.
دههها است که ما با قبول ارتباط جنسی و تسهیل راههای آن باعث شکست نوجوانان شدهایم. این فلسفهی شکستخورده از دههی هفتاد [میلادی] آغاز، و همزمان شد با عادیسازی رابطهی جنسی خارج از ازدواج، که همراه شد با [فراگیرشدن] قرصهای [جلوگیری] و همچنین این رویکرد عمومی که باید به کودکان دربارهی لذتهای ارتباط جنسی گفت؛ نه اینکه به آنها «نه» و «فعلاً صبر کن» گفت. نگاه به رویکرد حفاظتی این بود که این رویکرد قدیمی و سرکوبکننده است. فرض بر این بود که هرچقدر کودکان بیشتر بدانند، برایشان بهتر است.
و نتیجه چه شد؟ افزایش شدید در حاملگی نوجوانان. در سال ۱۹۹۹، بریتانیا بالاترین آمار حاملگی نوجوانان را در اروپا داشت. امکان دسترسی آسان به خدمات اجتماعی برای مادران نوجوان به افزایش این آمار کمک کرد. این آمار و ارقام همزمان شد با افزایش شدید فروپاشی خانواده. تنها در سالهای اخیر این آمار کاهش پیدا کرده است. برای اینکه منصف باشیم، باید بگوییم که برنامههای مربوط به حاملگی نوجوانان از سر خیرخواهی بهوجود آمدند؛ اما به سمت کاملاً اشتباهی رفتند، و بیدلیل دختران جوان را در معرض آسیب قرار دادند.
در بعضی از مدارس، سعی شد تا مواد آموزشی بهتری در اختیار نوجوانان قرار بگیرد، و به دانشآموزان توصیه شد که بهتر است خویشتنداری و صبر کنند. اما هنوز خیلی مانده است تا این روش تبدیل به هنجار شود. در دولت، مسئولین هنوز به این اندیشه چسبیدهاند که راهحل در افزایش آگاهی کودکان دربارهی روابط جنسی است. آنها این خط را در پیش گرفتهاند که هرچقدر بیشتر به کودکان در زمینهی روابط جنسی آموزش بدهیم، آنها بیشتر در امنیت خواهند بود. کوهی از شواهد وجود دارد که میگوید قضیه برعکس است، بهخصوص برای افراد آسیبپذیر، مثل دختران نوجوانی که در راچدیل مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. این یافتهی آخر، که مورد تایید تحقیقات پیشین هم هست، باید آن کسانی را، که با چسبیدن به اندیشههای تاریخگذشته و آسیبزا، در حفاظت از نوجوانها شکست خوردهاند از خواب بیدار کند.
جیل کربی نویسنده و پخشکنندهی برنامههای تخصصی در زمینهی سیاستهای خانواده است.