آیا حمایت اسرائیل از مخالفان سوریه به پایان رسیده؟
در حال حاضر اهداف استراتژیک اسرائیل در حمایت از گروههای تروریستی سوریه شکست خورده، اما این موضوع همچنان به عنوان یک گزینه تاکتیکی در اهداف عملیاتی آینده اسرائیل مطرح است.
خبرگزاری تسنیم: از زمان آغاز جنگ در سوریه رژیم صهیونیستی بلافاصله از موقعیت اعلام شده خود در خصوص «مراقبت تحولات از نزدیک » به یکی از عوامل فعال در عرصه میدانی تبدیل شد. اکنون دیگر برای اثبات دست داشتن رژیم صهیونیستی نیازی به اسناد مکتوب و تصویری وجود ندارد. چراکه موسسات سیاسی و نظامی این رژیم به عملیات خود در داخل اراضی سوریه و حمایت از گروههای تروریستی مختلف در این کشور افتخار میکنند.
برخی از گروههای مسلح در جبهه جنوبی همچنان حقوق خود را از تل آویو میگیرند و به انواع مختلف کمکهای اسرائیل از طریق اتاق عملیات آمریکا در اردن دست پیدا میکنند. دست کم 7 گروه مرتبط با ارتش آزاد سوریه از پایان سال 2017 تاکنون به حمایتهای مالی و پشتیبانیهای مستقیم رژیم صهیونیستی دست پیدا کرده اند.
روش کنونی رژیم صهیونیستی برای مداخله در امور داخلی سوریه مبتنی بر انجام عملیات ویژه در عمق خاک این کشور است و تلآویو تنها به موشکباران هوایی مناطق مختلف بسنده نمیکند. چرا که این عملیاتها نیازمند اطلاعات جاسوسی میدانی و فعال سازی منابع انسانی است. البته با وجود تفاوت در منافع رژیم صهیونیستی با گروههای تروریستی مسلح، امکان دسترسی به این اطلاعات مشکل به نظر نمیرسد.
تاریخ مداخله اسرائیل در سوریه
بر اساس گزارشهای آمریکایی، مداخله رژیم صهیونیستی در عرصه داخلی سوریه به سالهای 1976 و 1982 باز میگردد، یعنی زمانی که جنبش اخوانالمسلمین تحرکاتی را ضد دولت سوریه انجام داد. این تحرکات مورد حمایت لوجستیک لبنان و رژیم اردن قرار داشت.
آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا ( cia ) اعلام کرده است که مداخلههایی از سوی اسرائیل از چند دهه پیش تاکنون در سوریه وجود داشته است.
رژیم صهیونیستی بعد از وفات حافظ اسد رئیس جمهور سابق سوریه، تحولات دمشق را از نزدیک دنبال میکرد. تلآویو انتظار داشت سیاست ارعاب و تهدید بینالمللی ضد بشار اسد طی سال های گذشته برای جدایی وی از محور ایران و حزبالله جواب دهد. اما بشار اسد این خواسته را که مطالبهای اسرائیلی- غربی- ترکی- عربی بود، رد کرد.
ایال زیسر نویسنده صهیونیست در کتاب خود با عنوان « بشار اسد، سالهای اولیه حاکمیت » که در سال 2005 منتشر شده به بررسی سالهای اولیه به قدرت رسیدن اسد بعد از وفات پدرش اشاره کرده و مینویسد: « در آن زمان تلاش میشد رفتار دولت سوریه تغییر پیدا کند و اقدامی برای ساقط کردن آن صورت نمی گرفت. تا اینکه موضوع پتانسیل جنگ عراق و منافع لوله های گاز مطرح شد و بعدها موضوع میادین نفتی باعث شد « گفتگوهای بی فایده» با بشار اسد کنار گذاشته شود، چرا که او به ائتلاف های خود بسیار پایبند بود. »
با آغاز جنگ در سوریه در سال 2011 فعالیتهای گروههای مسلح تروریستی بر انجام عملیاتهای تروریستی بیسابقه ضد افسران و نظامیان نیروی هوایی سوریه و سامانههای دفاع موشکی این کشور همراه شد. طولی نکشید که گروههای مسلح دست به هدف قرار دادن پایگاههای نیروی هوایی سوریه و مراکز راداری این کشور زدند.
به قطع و یقین می توان گفت که چنین عملیاتهایی جز در سایه وجود حمایتهای خارجی از لحاظ آمادگی های مقدماتی و اطلاعات دقیق امکان پذیر نبود. البته پیدا کردن دلایل مستقیم ارتباط میان رژیم صهیونیستی و عملیات های مذکور را به تاریخ میسپاریم، اما اظهارات صریح رهبران رژیم صهیونیستی تا حد اعتراف ضمنی به این عملیاتها پیش رفته است. در اینجا به برخی از این اظهارات اشاره میکنیم:
30 مارس 2011: شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در ژنو از خوش بینی خود نسبت به « انقلاب سوریه» سخن گفت و مدعی شد که این انقلاب میتواند همسایه بهتری برای اسرائیل ایجاد کند.
7 ژوئن 2011: عوفر شیلح تحلیلگر سیاسی روزنامه صهیونیستی معاریو از هجمه بینالمللی رژیم صهیونیستی برای تحریک ضد دولت بشار اسد خبر داد.
در همان روز ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در گفتگو با رادیو اسرائیل اعلام کرد که دولت بشار اسد بیش از 9 ماه روی کار نخواهد بود. وی مدعی شد که دمشق تلاش دارد به نابسامانیها در جولان اشغالی دامن بزند.
در همان هفته آویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه وقت رژیم صهیونیستی از سفرای این رژیم در خارج و نمایندگان سیاسی آن در سازمان ملل متحد خواست تا موضوع سوریه را در راس اولویتهای خود قرار دهند. وی همچنین در دیدار با همتای آلمانی خود در قدس اشغالی از بشار اسد خواست تا از قدرت کناره گیری کند. او از اتحادیه اروپا نیز خواست تا سفرای خود را از دمشق فرا بخواند و جامعه جهانی فشارهای خود به بشار اسد را برای کناره گیری افزایش دهند.
کنفرانس امنیتی هرتزلیا در سال 2013 حمایت رژیم صهیونیستی از گروههای مسلح در سوریه را در راستای منافع تلآویو ارزیابی کرد. از آن زمان توصیههای این کنفرانس به اجرا گذاشته میشود. این یک تاکتیک مرحلهای نبود، بلکه اعطای هزاران دلار از « کمکهای انسانی » علاوه بر حمایتها و پشتیبانیهای مالی مستقیم بخشی از چشم انداز درازمدت رژیم صهیونیستی برای روی کار آوردن این گروهها در سوریه بود.
نگاهی به تحولات سیاسی سوریه نشان میدهد که تطابق کاملی بین شعارها و رفتارهای گروههای مسلح تروریستی با اهداف رژیم صهیونیستی وجود دارد. تلآویو در برهه ای از زمان به ویژه بعد از این که ارتش سوریه و متحدانش کنترل حلب را در اختیار گرفتند، حمایت خود از گروههای مسلح تروریست را مخفی نمیکرد و به صورت علنی از شکست تروریستها ابراز ناامیدی میکرد.
با وجود اینکه سرکردگان تلآویو بارها مدعی شده بودند که نمیخواهند وارد جنگ سوریه شود، اما محاسبات مربوط به مداخله رژیم صهیونیستی در سوریه همچنان با نتایج مبهم ادامه داشت. در حال حاضر گزینه رژیم اسرائیل برای مداخله مستقیم در سوریه و حساب کردن بر روی گروههای مسلح تروریست در ابعاد استراتژیک به شکست کشیده است، اما همچنان به عنوان یک گزینه تاکتیکی در خدمت اهداف عملیاتی آینده اسرائیل مطرح است.
البته تجربه نشان داده است که استفاده رژیم صهیونیستی از مزدورانش به معنی حفظ آنها در صورت تحقق اهداف نیست و از سوی دیگر اسرائیل در صورت عقب نشینی نظامی از سوریه خود را مجبور به حمایت از این گروهها نخواهد دید، چرا که از شبح جنگ فراگیر در منطقه هراس دارد.