پارتیسیاسیدرعزای «فرمان خان»
برخی از سینماگران که درباره سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد و... اظهارنظر میکنند فوت ملک مطیعی را هم بهانهای کردند برای جنجالسازی دوباره. هرچند که برخی از سیاستهای فرهنگی دولت در دهه ۶۰ مورد انتقاد است، اما منتقدان نگفتند که اغلب این سیاستها توسط کسانی وضع و اجرا شده که خودشان در ایام انتخابات با تکرار آنها، مردم را ترغیب به رأی به کاندیدای خاصی کردهاند. منتقدان محترم نگفتند که اگر ملک مطیعی در تلویزیون ممنوعالتصویر بود (که لااقل در سالهای اخیر نبوده و عدم پخش برنامهاش هم علت دیگری داشت) چرا در سالهای اخیر سهم این بازیگر پیشکسوت از سینمای ایران صرفاً دو سکانس در فیلم علی عطشانی بوده است؟
روزنامه صبح نو: پیکر مرحوم «ناصر ملک مطیعی» یکشنبه از ساختمان شماره دو خانه سینما به سمت قطعه هنرمندان تشییع شد. بنا بر این گزارش، آقای کامران ملکی عضو هیأتمدیره خانه سینما در ابتدای این مراسم گفت: مرحوم ناصر ملکمطیعی، خلاف نقشهایی که در گذشته آنها را ایفا کرد، بسیار انسان آرامی بود.
سینمای ایران به هیچ عنوان خاطرات او را از یاد نمیبرد. سپس آقای علی دهکردی، رییس انجمن بازیگران سینمای ایران بیان کرد: امروز همه ما برای بدرقه مردی به اینجا آمدهایم که نخستین ستاره سینمای ایران بود. او خلاف برخی از بازیگران گذشته سینمای ایران.
خاک کشورش را ترک نکرد و ۴۰ سال بعد از انقلاب اسلامی، داخل کشور ماند. اما در ادامه مراسم این بازیگر پیشکسوت با برخی حواشی همراه شد. آقایان پرویز پرستویی و مسعود کیمیایی به طور جداگانه در صحبتهایی از ملک مطیعی گفتند و البته انتقادات تندی را نیز مطرح کردند. پرستویی انتقادات تندی را علیه صداوسیما مطرح کرد و در ادامه مسعود کیمیایی که سال گذشته به دلیل اختلافاتش با پرستویی در پروژه قاتل اهلی تا توانسته بودند از خجالت هم درآمده بودند، از شجاعت پرستویی تشکر کرد و همین اتفاقات باعث شد که چند باری مراسم ختم این بازیگر با کف و سوت برخی همراه شود. در برخی از لحظات این مراسم که توسط خانه سینما برگزار میشد، عدهای از حضار شعارهای تندی علیه رسانه ملی سر دادند. البته برخی اخبار غیر رسمی از شعارهای تندتری نیز اطلاع میدهند که باعث ایجاد جو نامناسبی در این مراسم شده بود. البته حواشی این اتفاق محدود به مراسم تشییع نبود و چند ساعت بعد آقای فرهاد اصلانی از بازیگران سینما یادداشتی منتشر کرد که در بخشی از آن نوشته شده بود: «هنوز هم بسیارند کسانی دیگر که ممنوعالقلماند. ممنوعالصدا و ممنوعالتصویراند.
ممنوعالورود و ممنوعالخروجند. هستند کسانی که در حصرند و ممنوعاند از زندگی در کنار مردم و بودند کسانی که ممنوعالنفس شدند به فرمان توهم، اما همه میدانیم که در این چهل سال دردناکتر آن است که خنده ممنوع است. عشق ممنوع است. آزادگی ممنوع است. حقیقت ممنوع است، اما تا دلت بخواهد اضطراب و استرس و بدبختیهای رنگ به رنگ گرانی و آلودگی خشکسالی و دروغ و ریا و فریبکاری، حذف و سانسور قصه هر روز این ملت است.» به هرحال این حواشی اتفاق افتاد و باعث شد فوت مرحوم ملک مطیعی حواشیاش بعضاً بر متن غلبه کند. برخی از سینماگران که درباره سیاست، فرهنگ، امنیت، اقتصاد و... اظهارنظر میکنند فوت ملک مطیعی را هم بهانهای کردند برای جنجالسازی دوباره. هرچند که برخی از سیاستهای فرهنگی دولت در دهه ۶۰ مورد انتقاد است، اما منتقدان نگفتند که اغلب این سیاستها توسط کسانی وضع و اجرا شده که خودشان در ایام انتخابات با تکرار آنها، مردم را ترغیب به رأی به کاندیدای خاصی کردهاند. منتقدان محترم نگفتند که اگر ملک مطیعی در تلویزیون ممنوعالتصویر بود (که لااقل در سالهای اخیر نبوده و عدم پخش برنامهاش هم علت دیگری داشت) چرا در سالهای اخیر سهم این بازیگر پیشکسوت از سینمای ایران صرفاً دو سکانس در فیلم علی عطشانی بوده است؟ این منتقدان نگفتند که چرا در این سالها خانه سینما از مرحوم تقدیر خاصی انجام نداد؟ مگر این هم ممنوع بوده است؟ مگر همین امروز از محکومان امنیتی با صدای بلند تقدیر نمیشود؟ فقط این بازیگر کهنسال ممنوع بوده است؟ و در آخر از آقای فرهاد اصلانی که از بازیگران خوب کشورمان هستند پرسید. آقای اصلانی واقعاً به آنچه گفتید معتقدید؟ در ایران خنده و عشق و... ممنوع است؟ بهتر نیست در زمان عصبانیت کمی تأمل کنید و بعد دست به قلم شوید؟ اگر نامتان پای این یادداشت نباشد مخاطب گمان میکند نویسندهاش یکی از سرکردگان سازمان تروریستی منافقین است. خ