درسی تاریخی که عبدالناصر به آمریکا داد
عبدالناصر خطاب به "احمد حسین" سفیر کشورش در واشنگتن گفت: چه اعتمادی به آمریکا است آنان چیزی جز ناامیدی برایمان نداشتهاند، اما احمد حسین با رد نظر عبدالناصر گفت:: خیر جناب رئیس! مشکل ما نه با دولت آمریکا بلکه با کنگره است ...
خبرگزاری تسنیم: در حالی که جمال عبدالناصر رئیس جمهور وقت مصر به مشارکت آمریکاییها در تامین مالی پروژه سد العالی خوشبین نبود، با مشاهده عهدشکنی واشنگتن، آن را چنان از میدان به در کرد که پشیمانی تاریخی را برایش رقم زد.
عبدالناصر خطاب به "احمد حسین" سفیر کشورش در واشنگتن گفت: چه اعتمادی به آمریکا است آنان چیزی جز ناامیدی برایمان نداشتهاند، اما احمد حسین با رد نظر عبدالناصر گفت:: خیر جناب رئیس! مشکل ما نه با دولت آمریکا بلکه با کنگره است و اگر با شروط توافق بین المللی موافقت کنیم، مطمئنم آمریکاییها به اظهارات خود پایبند خواهند بود.
عبدالناصر با خنده گفت: تو توهم داری احمد! کاملا به آمریکاییها اعتماد نکن.
سفیر مصر که متقاعد نشده بود یک ساعت تمام با عبدالناصر بحث کرد تا جایی که در نهایت رئیس جمهور با خستگی و نارضایتی گفت: برو و اعلام کن مصر تمام شروط آمریکا را پذیرفته است و هرآنچه آمریکا میخواهد قبول دارد.
عبدالناصر به سفیر کشورش توصیه کرد پیش از اینکه راهی واشنگتن شود کتاب کانال سوئز را بخواند، اما سفیر منظور او را متوجه نشد.
این گفت: وگو بر سر تامین مالی پروژه سد العالی در اسوان جریان یافت که در آن زمان برای مصر یک پروژه ملی به شمار میآمد و اجرای آن نیازمند هزینه بالایی بوده و تحقق آن رویای بزرگی برای مصرها محسوب میشد.
در آن زمان کسی جز بانک بین المللی قادر به تامین مبلغ سنگین ساخت سد نبود و حتی این بانک هم با توجه به بار سنگین آن پیشنهاد کرد که دویست میلیون آن را تامین کند و انگلیس و آمریکا نیمی دیگر آن را بپردازند.
عبدالناصر در آن زمان به مذاکره به آمریکا راضی نبود و نمیخواست زیر فشار کشورهای غربی باشد، اما چارهای نداشت.
در این شرایط مذاکرات بین احمد حسین و همتای آمریکایی اش جان فاستر دالس آغاز شد و اینجا بود که آمریکا قبول صلح با اسرائیل را به عنوان شرط اصلی تامین مالی این پروژه مطرح کرد.
عصبانیت و نگرانی آمریکا از گرایش عبدالناصر به سمت شوروی
این در حالی بود که عبدالناصر به غرب پشت کرده و به سمت روسیه گرایش یافته بود و معامله تسلیحاتی بزرگی مبنی بر خرید سلاح برای ارتش مصر با روسیه امضا کرده بود که این به معنی هشدار مهمی به آمریکاییها بود از همین رو واشنگتن از رویکرد جدید قاهره عصبانی و نگران شده و امیدوار بود بتواند عبدالناصر را به سمت خود جلب کند تا بیش از این به سمت جبهه کمونیسم گرایش نیابد.
نکته قابل توجه اینکه عبدالناصر فقط به گرایش به سمت روسها اکتفا نکرد بلکه در می ۱۹۵۶ جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت حال آنکه واشنگتن آن را دولت غیرقانونی میدانست و تحریمهای فراگیری را علیه آن اعمال میکرد.
از همین رو از نظر واشنگتن به رسمیت شناختن پکن دومین اشتباه عبدالناصر در فاصله کمتر از یک سال بود و باید بهای سنگین اقدامات تحریک آمیز خود را میپرداخت.
در این شرایط بود که شرایط به سمتی رفت که عبدالناصر مجبور شود مهمترین پروژه کشورش را زیر فشار آمریکا قرار داده و در جریان شروط واشنگتن قرار بگیرد.
دوستان واقعی خود را بشناسید
نقشه واشنگتن برای مجازات قاهره ساده و شرارت بار بود به این ترتیب که رویای مصریها برای سد العالی به همان طنابی تبدیل شود که یا دور گردن آنان حلقه شده و یا آنان را رام میکند.
در بحبوحه این فراز و نشیبها بود که دالس وزیر خارجه آمریکا "عبدالمنعم القیسونی" وزیر اقتصاد مصر را به حضور پذیرفته و از موافقت دولتش برای کمک به مصر برای ساخت سد خبر داد و این عبارت را به زبان آورد: دنیای آزاد سلاح زندگی به مصر میدهند، اما کمونیستها سلاح مرگ؛ دوستان واقعی خود را بشناسید.
شروط فلج کننده آمریکا برای مصر
وزیر خارجه وقت آمریکا سپس مجموعه شروطی را مطرح کرد؛ یکی از این شروط این بود که مصر از آن زمان به بعد تحت قیمومیت آمریکا در آید و مبلغ لازم در ده قسط به مصر پرداخت شود و هر سال باید موافقت کنگره جلب شود.
شرط دیگر اینکه بانک بین المللی بر واردات قاهره از خارج نظارت داشته باشد تا مطمئن شود مصر به تعهدات مالی خود پایبند است و مصر باید در یک بیانیه رسمی متهد شود که از معاملات جدید با اتحادیه شوروی خوداری میکند.
شرط دیگر اینکه مصر با اسرائیل پیمان صلح امضا کند که به نفع مصر خواهد بود، زیرا اگر به دنبال سازندگی کشور است باید تمام دلایل تنش و جنگها را از بین ببرد؛ و همین شرط آخر منظور اصلی آمریکا بود.
فرستاده آیزنهاور در دیدار با عبدالناصر به درهای بسته خورد
در ادامه آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا رابرت اندرسون فرستاده شخصی خود را نزد عبدالناصر فرستاد و این دو در هشتم دسامبر ۱۹۵۵ در قصر الطاهره در پایتخت مصر با یکدیگر ملاقات کردند.
اندرسون در آن دیدار اظهار داشت رئیس جمهور کشورش مشاوران خود را به بررسی هزینههای سد العالی فراخوانده و به دنبال پیشرفت در این طرح و ارجاع آن به کنگره و درخواست موافقت با تامین مالی آن است.
عبدالناصر نیز گفت، از رئیس جمهور آمریکا تشکر میکند و امیدوار است این اخبار خوب تحقق یابد.
به این ترتیب اندرسون هدف اصلی خود را به طور مستقیم مطرح کرده و به عبدالناصر گفت: آیا امکان صلح با اسرائیلیها وجود دارد.
عبدالناصر از این سوال غافلگیر شده و گفت: موضوع فلسطین فقط به مصر مربوط نمیشود بلکه قضیه همه عربها است و شخصا در این باره میگوید که قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل را که در سال ۱۹۴۷ صادر شده است، قبول دارد.
او در مورد اینکه آیا میپذیرد با بن گوریون دیدار کند تا این مشکلات را به طور مستقیم حل و فصل کند؟ گفت: این محال است.
فرستاده آمریکا که از پاسخ سرسختانه عبدالناصر ناراضی بود گفت: شما گفتید مشکلتان این است که اسرائیل ارتباط جغرافیایی بین دو طرف جهان عرب را قطع کرده است اگر پلی در نزدیکی شهر ایلات در جنوب اسرائیل ساخته شده و مصر و اردن را به هم مرتبط سازد چه؟
عبدالناصر اندکی تامل کرد و گفت: آیا میگویید بخشهای بالای پل تحت حاکمیت عربی باشد و آنچه زیر پل قرار دارد تحت حاکمیت دشمنان اعراب؟
اندرسون متوجه شد که عبدالناصر افکار او را به تمسخر گرفته است و نمیخواهد راه حلهای ابتکاری او را برای حل و فصل کشمکش در خاورمیانه بپذیرد و هنگامی که به واشگتن بازگشت مشخص شد اسرائیلیها اکنون آماده صلح نیستند.
به این ترتیب بند اصلی شروط آمریکا یعنی قبول صلح با اسرائیلها از بین رفت و در تابستان ۱۹۵۶ هنگامی که احمد حسین سفیر مصر راهی وزارت خارجه آمریکا شد، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که کشورش خروج خود را از توافق تامین مالی سد العالی اعلام میکند.
او خطاب به احمد حسین گفت: این پروژه فراتر از توان مالی شماست و در صورت ادامه بار آن شما را له خواهد کرد.
در این شرایط عبدالناصر توجیهات آمریکا برای خروج از توافق پروژه سد العالی را ملاحظه کرده و سخت احساس ناراحتی و تنگنا کرد و گفت: آنچه آمریکاییها انجام میدهند نه فقط عهد شکنی و خروج یکجانبه از توافق بین المللی است بلکه تحریک وقیحانه علیه نظام حاکم مصر و دعوت سبکسرانه ملت مصر به سرنگونی دولتش است.
عزم عبدالناصر برای درس تاریخی به آمریکا
عبدالناصر در صدد برآمد پاسخی به دشمنان کشورش بدهند که پیشمانی تاریخی برایشان رقم بزند در نتیجه فقط یک هفته بعد [از این ماجرا]از ملی شدن کانال سوئز خبر داد و به این ترتیب با پایان تسلط خارجیها توانست درآمد مالی از این محل نصیب کشورش سازد که هزینه ساخت سد العالی را تامین کند.