شرکت مرموز اسراییلی که توافق هستهای را نشانه گرفت
مکعب سیاه؛ این اسم برای نخستینبار قریب به یک ماه پیش با پرونده هستهای ایران و توافق به دست آمده میان تهران و ۱+۵ در جولای سال ۲۰۱۵ گره خورد. سوال اینجاست که مکعب سیاه (Black Cube) چیست؟ چه ارتباطی میان این تشکیلات و برجام وجود دارد؟ معکب سیاه عنوانی است که یک شرکت جاسوسی اسراییلی برای خود انتخاب کرده است
روزنامه اعتماد: مکعب سیاه؛ این اسم برای نخستینبار قریب به یک ماه پیش با پرونده هستهای ایران و توافق به دست آمده میان تهران و ۱+۵ در جولای سال ۲۰۱۵ گره خورد. سوال اینجاست که مکعب سیاه (Black Cube) چیست؟ چه ارتباطی میان این تشکیلات و برجام وجود دارد؟ معکب سیاه عنوانی است که یک شرکت جاسوسی اسراییلی برای خود انتخاب کرده است. ام اس ان بیسی (MSNBC) در تازهترین مستند خود به سراغ این جعبه سیاه و نحوه ارتباط آن با توافق هستهای ایران و ۱+۵ رفته است. تا پیش از این مستند همه آنچه رسانههای بینالمللی و ایرانی درباره این شرکت اسراییلی میدانستند این بود که نمایندگان و شاید هم بهتر باشد بگوییم جاسوسهای این شرکت به سراغ مقامهای امریکایی که در دوره باراک اوباما، رییسجمهور سابق ایالات متحده در کابینه وی حضور داشتند رفتهاند تا با پیدا کردن رسواییهای مالی یا اخلاقی از آنها، برجام و مقبولیت آن را زیر سوال ببرند. تاکنون نام دو نفر «بن رودز» و «کالین کال» که در کابینه چهل و چهارمین رییسجمهور امریکا با عنوان مشاورهای وی مشغول به کار بودند، به عنوان سوژههای شرکت مکعب سیاه لو رفته است. در بخشهایی از گزارشهای مکتوبی که تاکنون در این باره منتشر شده ادعا شده است که جاسوسهای شرکت به سراغ همسران و اعضای خانواده بن رودز و کالین کال رفتهاند تا از این طریق بتوانند سوژهای برای رسواکردن این دو مقام پیدا کنند. پس از انتشار این گزارشها، شرکت اسراییلی محتویات این گزارشها را رد و ادعا کرده که هیچ گونه ارتباطی با پروندههای ساخته شده برای مقامهای سیاسی دولت سابق ایالات متحده ندارد. یکی دیگر از چهرههایی که تاکنون مشخص شده هدف پروژه ایرانی جعبه سیاه بوده تریتا پارسی، رییس شورای ملی ایرانیان امریکا است. این شورا از حامیان توافق هستهای و گشایش در رابطه ایران و امریکا است. با وجود این اطلاعات در رسانههای مکتوبی، چون آبزرور و نیویورکر، ام اس ان بیسی یک قدم فراتر رفته و در بیت المقدس با مردی به گفتگو نشسته که ادعا میکند جاسوس شرکت جعبه سیاه و از مسوولان پروندهسازی برای چهرههای دولت سابق باراک اوباما بوده است.
بی چهره، بیصدا
مامور مخفی در مدت زمان این مستند در نیمه تاریک اتاق نشسته تا چهرهاش دیده نشود، صدای او نیز پس از ضبط مصاحبه با صدای دیگری جایگزین شده تا احتمال شناسایی او به صفر برسد. فیلمبرداری در زیرزمینی تاریک انجام شده و برای نخستینبار مردی که در ارتباط مستقیم با این پرونده بوده ادعاهای مسوولان اسراییلی شرکت مبنی بر عدم ارتباط میان آنها و پروندهسازی برای مقامهای دولت پیشین امریکا را رد میکند. ریچارد انجل، مستندساز این شبکه برنامه خود را با این توضیح آغاز میکند: او حتی زمانی که موافقت میکند با من درباره این پرونده گفتگو کند یا حتی پس از آن زمانی که میپذیرد مقابل دوربین من برای مصاحبه بنشیند باز هم از افشای نام خود، نشان دادن صورتش و پخش صدایش وحشت دارد. زمانی که ریچارد از وی سوال میکند چرا از افشای نام خود واهمه دارد، «او» میگوید: این پرونده یک پرونده پرسر و صدای بینالمللی است. بازیگران بسیاری در صحنه این پرونده ایفای نقش کردهاند و هرکدام از آنها ممکن است نسبت به اظهارات من عکس العمل نشان دهند. نمیخواهم خیلی ماجرا را پلیسی کنم، اما ممکن است آنها به سراغ من بیایند یا خانوادهام را هدف قرار دهند تا به نوعی من را تنبیه کنند. «او» در پاسخ به سوالی درباره ساز و کار اجرایی جعبه سیاه میگوید: نحوه کار به درخواست مشتری بستگی دارد. مثلا ممکن است یک نفر به شرکت مراجعه کرده و بگوید اطلاعاتی درباره رقیب تجاری خود میخواهد. در چنین شرایطی ممکن است شرکت نمایندگان خود (جاسوسهایش) را برای جمعآوری اطلاعات از سوژه مدنظر مشتری، با عناوین مختلف نزد وی بفرستد. «او» در پاسخ به سوال ریچارد که میگوید: «نمایندگان شرکت با هویتهای جعلی به سراغ سوژه میروند و ادعا میکنند فرد دیگری هستند»، میگوید: «بله، آنها درباره تمام سوژهها به دنبال نقطههای تاریک در زندگی فردی یا زندگی حرفهای میگردند. به اصطلاح در جستوجوی کشف «درهای مخفی» هستند؛ درهایی که ممکن است در زندگی هر آدمی وجود داشته باشد، اما بقیه از آن بیخبر باشند. نماینده شرکت تلاش میکند راهی برای نزدیکی به سوژه یا یکی از نزدیکان به وی پیدا کند یا مثلا تلاش میکند پیشنهاد کمک به فرزندان سوژه مد نظر را بدهد.» سوژه قرار دادن زن و فرزندان؛ این دقیقا همان شیوهای است که جاسوسهای شرکت جعبه سیاه برای نزدیک شدن به ربکا کال همسر کالین کال، (مشاور سابق در تیم باراک اوباما) از آن استفاده کردند. ربکا در مصاحبه باام اس ان بیسی در این باره میگوید: پست الکترونیکی (ایمیل) دریافت کردم که فرستنده خود را خانمی اهل بریتانیا معرفی کرده و ادعا کرده بود که مشتاق به کسب اطلاعاتی درباره مدرسه محل تحصیل دخترانمان است. نویسنده این پیام برای ربکا کال پیشنهاد کمک مالی قابل توجهی به مدرسه محل تحصیل دختر آنها را کرده بود. ربکا بلافاصله پس از نخستین پیام به نیت نویسنده به دلیل بالا بودن مبلغ پیشنهادی شک کرده و دیگر به این ایمیلها پاسخ نمیدهد. فرستنده این پست الکترونیکی در حقیقت جاسوس جعبه سیاه بود و هدف اصلی از این نزدیکی نیز نه خود ربکا بلکه همسرش کالین کال بود. نه فقط کالین کال بلکه بن رودز نیز از سوژههای هدف در این پروژه بوده است. کالین و بن هر دو از مشاوران ارشد سابق در دولت باراک اوباما بودند و نکته قابل توجه دیگر اینکه هر دو در جریان ریز مذاکره هستهای با ایران قرار داشتند. «او» درباره تمرکز شرکت بر بن رودز میگوید: شرکت سرسختانه روی بن رودز و کالین کال تمرکز کرده بود. ذرهبینی روی زندگی شخصی آنها انداخته شد تا رسوایی جنسی یا مالی از این دو کشف شود. هدف یک چیز بود: باید مدرکی پیدا میشد تا نشان داده شود که دو مقامی که بهشدت درگیر پرونده مذاکرات هستهای با ایران بودهاند مفسد هستند و دستان تمیزی ندارند. مدارکی که «ام اس ان بیسی» به آنها دسترسی پیدا کرده نشان میدهد که شرکت جاسوسی اسراییلی نه فقط روی کالین کال و بن رودز و همسران آنها تمرکز کرده بود بلکه تمام اعضای درجه یک و دو خانواده آنها نیز زیر ذره بین قرار داشتند. ریچارد، مجری برنامه در بخشهایی از این مستند مدارکی را که شرکت از خانواده کالین کال در اختیار داشته به وی و ربکا همسرش نشان میدهد. در میان مدارک عکسهای خانوادگی از آنها و حتی تاریخ و محل تولد والدین ربکا نیز دیده میشود که همین مساله باعث تعجب همسر مشاور سابق باراک اوباما میشود. کالین کال در این باره میگوید: اینکه بدانید یک نفر به دنبال همه اطلاعات زندگی شخصی شما، زندگی شخصی همسرتان و حتی والدین شما و همسرتان است، ترسناک است. ریچارد از «او» سوال میکند: ترسناک نیست که یک نفر همه ابعاد زندگی شخصی شما از کوچکترین رفت و آمدهای خودتان تا رفت و آمدهای فرزندان و همسر و همه نزدیکان شما را زیرنظر داشته باشد؟ ترسناک نیست که آدمها با هویتهای جعلی و نیتهای نامشخص به شما نزدیک شوند؟ «او» در پاسخ میگوید: بسیار تا بسیار ترسناک است. اگر شما مانند من به چنین دنیایی عادت داشته باشید یا در چنین دنیایی زندگی کنید اندک اندک به آن عادت میکنید، اما اگر برای نخستینبار درباره چنین پروژههایی در رسانهها بخوانید یا در برنامهای تلویزیونی تماشا کنید، قطعا ترسناک خواهد بود. ریچارد از «او» سوال میکند: شما به دنبال ضعفهای افراد میگردید تا از طریق آنها به افراد آسیب بزنید؟ «او» در پاسخ میگوید: بله. استفاده از ضعف افراد برای صدمه زدن به آنها؟! این همان شعاری است که در بخش معرفی سایت شرکت جاسوسی جعبه سیاه نیز به شکل تلویحی نهفته است. در بخشهایی از این معرفی نامه آمده است که نمایندگان (جاسوسها) شرکت از خبرههای واحدهای اطلاعاتی - امنیتی اسراییل هستند.
طعمه ایرانی جعبه سیاه
این تنها همسران بن رودز و کالین کال نبودند که به عنوان کانالهایی برای کشف ضعفهای این دو مقام سابق هدف قرار گرفتند بلکه جاسوسهای این پرونده به سراغ چهرههای دیگری هم رفتند تا ببینند که آیا آنها در مکالمههای معمولی نکتهای ارزشمند درباره این دو مقام افشا خواهند کرد یا میتوانند منبعی برای کشف نقطه ضعفهای جدیدتر باشند. جاسوسهای جعبه سیاه به منظور یافتن سرنخی از بن رودز به سراغ تریتا پارسی، رییس شورای ایرانیان امریکا رفتند. جاسوس جعبه سیاه در تماس تلفنی با تریتا پارسی خود را روزنامهنگاری از لندن معرفی میکند که توسط یکی از دوستان تریتا به وی معرفی شده است. به گفته برخی منابع، پارسی با بن رودز و کالین کال در زمان مذاکرات هستهای ایران رابطه بسیار خوب و نزدیکی داشته و به آنها درباره توافق هستهای مشاوره میداده است.
پارسی در گفتگو باام اس ان بیسی میگوید که تماس تلفنی با وی پس از مدتی وارد فاز بحثهایی میشود که برای او تعجبآور و البته مشکوک بوده است. تریتا پارسی در این باره میگوید: فردی که با من تماس گرفته بود از من میخواست تایید کنم که مقامهای دولت اوباما به توافق هستهای با ایران دست زدهاند تا در سایه آن پولی هم برای خود دست و پا کرده باشند. پارسی با رد این ادعاها میگوید هیچگاه حتی نیتی مشابه یا نزدیک به این ادعا نیز در بن رودز و کالین کال ندیدم. وی در ادامه این گفتگو درباره شیوه حرف کشیدن جاسوس جعبه سیاه از خود میگوید: او تلاش میکرد حرف در دهان من بگذارد یا به اصطلاح چیزی را که میخواهد از زبان من بشنود. او به دنبال این بود که از من پاسخی بگیرد و سپس آن را آن طور که خودش میخواهد تعبیر و تفسیر کند.
پارسی پس از پایان مکالمه بهشدت نسبت به آن مشکوک میشود، اما پس از مدتی دلیلی برای این نگرانی خود نیز مییابد. پارسی در این باره میگوید: اندکی پس از انتخابات سال ۲۰۱۶ ریاستجمهوری امریکا در دوره دولت انتقالی بود که فردی از سرویسهای اطلاعاتی امریکا با واسطه به من پیام رساند که باید بسیار مراقب باشم چرا که اسم من در یک لیست اهداف جاسوسی درج شده و افرادی به سراغ من خواهند آمد. زمانی که سوال کردم منظور شما از اینکه افرادی به سراغ من میآیند، چیست؟ او در پاسخ گفت: آدمهای دونالد ترامپ. با وجود آنکه پارسی تاکید دارد نقل قول مستقیمی که به وی گفته شده این بوده که آدمهای ترامپ به سراغ او خواهند آمد، اما هیچ مدرکی تا این لحظه پیدا نشده که نشان دهد ارتباطی میان چهرههای نزدیک به رییسجمهور امریکا و این پروژه در اختیار شرکت جعبه سیاه وجود دارد. مامور مخفی شرکت که در این گزارش از وی با ضمیر «او» یاد میشود در این باره به ام اسام بیسی میگوید: هیچگاه نمیتوانید نام فردی را که مشتری شرکت بوده پیدا کنید چرا که حتی در مورد هاروی واینستاین نیز وکیل او درخواست کسب اطلاعات را به شرکت داده بود. با این وجود در مورد پرونده ایران، فردی که بسیار قابل اعتماد است به من گفت که دست ترامپ در پشت پرده این درخواست از شرکت وجود دارد. در چند هفته اخیر بار دیگر نام شرکت جاسوسی جعبه سیاه به دلیل مراجعه هاروی واینستاین، تهیهکننده هالیوودی به آن بر سر زبانها افتاده است. واینستاین متهم به آزار و اذیت جنسی است و برای جاسوسی از قربانیان خود به شرکت جعبه سیاه مراجعه کرده بود. در این پرونده نیز زنی که سابق بر این جاسوس سرویس اطلاعاتی اسراییل موسوم به موساد بود با نزدیک شدن به قربانیان آزار و اذیت جنسی واینستاین تلاش میکرد نقطه ضعفهایی از آنها بیابد. در این مورد نیز فردی که قصد نزدیکی به یکی از قربانیان این تهیهکننده هالیوودی را داشت خود را از فعالان حقوق زنان معرفی کرده بود. البته در نتیجه اشتباه مسوول سایت شرکت جعبه سیاه عکس واقعی این جاسوس منتشر و وی شناسایی شد.
ام اس ان بیسی در بخشهایی از گزارش خود ادعا کرده که مجموع افشاگریهایی که درباره شرکت جعبه سیاه صورت گرفته به شهرت این شرکت کمک کرده و بنیانگذاران آن در یک سال اخیر توانستهاند محل کار خود را از ساختمانی قدیمی در بخشهای جنوبی شهر به خیابانهای شمالی منتقل کنند. به گفته یکی از ماموران شرکت تا دو سال قبل این شرکت اسراییلی تلاش میکرد مشتریهای خود را با استفاده از راهکارهای قانونی به اهداف مدنظرشان برساند و چندان در عالم سیاست دخالت نکند، اما از قریب به دو سال قبل دیوار شیشهای که مرز میان کارهای شاید غیرقانونی، اما غیرسیاسی با پروندههای سیاسی بود، فروریخت.
جاسوسی اسراییلیها از سیاستمداران امریکایی
هرچند چهرههایی مانند کالین کال نیز نسبت به اینکه سفارش جاسوسی از خانواده آنها کار تیم دونالد ترامپ باشد شک چندانی ندارند، اما در حال حاضر افبیآی روند بررسی نزدیک شدن جاسوسهای شرکت اسراییلی جعبه سیاه به مقامهای سابق دولت اوباما را آغاز کرده، اما میگوید که کار روی این پرونده هنوز رسما آغاز نشده است. با این وجود انتشار خبر جاسوسی یک شرکت اسراییلی از سیاستمداران امریکایی حتی اگر دیگر در راس قدرت نباشند هم در امریکا سر و صدای بسیاری به پا کرده است. هفته گذشته دو قانونگذار دموکرات مجلس نمایندگان امریکا با ارسال نامه به روسای شرکت جعبه سیاه از آنها درباره ادعاهای مطرح شده درباره جاسوسی این شرکت از کالین کال و بن رودز سوال کردند. در بخشهایی از این نامه آمده: در صورت صحت ادعاهای مطرح شده، این سوال به وجود میآید که چرا و چگونه یک شرکت خارجی باید تلاش کند در مسائل سیاست خارجی ایالات متحده دخالت کند؟ ریچارد انجل در بخشهای پایانی این مستند میگوید: شرکت جعبه سیاه در بیانیهای اعلام کرده که هر رسانه یا فردی که ادعا میکند ما در حال جاسوسی از مقامهای امریکایی هستیم، قصد گمراه کردن شما را دارد. خوب! ما ادعا نمیکنیم که این شرکت مقامهای امریکایی را هدف جاسوسی خود قرار داده بلکه میگوییم مقامهای سابق دولت باراک اوباما هدف این پروژه بودهاند پس مردم میتوانند مطمئن باشند که گمراه نمیشوند!
مشتری چه کسی است جز ترامپ؟
انبیسی نیز اخیرا در گزارشی در این باره احتمال عدم آگاهی دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسراییل از پروژه ایرانی شرکت جعبه سیاه را صفر دانسته و نوشته بود: ماموریتهای سیاسی شرکت در اغلب موارد هم راستا با سیاستهای دولت است. بنیامین نتانیاهو نیز سرسختانه برای تخریب توافق هستهای با ایران تلاش میکند. یک منبع نزدیک به این شرکت در این باره میگوید: دستاندرکاران جعبه سیاه هیچگاه کاری برخلاف منافع اسراییل انجام نمیدهند. میتوان گفت که این شرکت، شاخه خصوصی موساد است. بسیار بعید است که موساد یا دولت بیبی از ماموریت اخیر شرکت در پروندهسازی برای کالین کال و بن رودز بیخبر باشند. نکته قابل توجه این است که ماموریت جعبه سیاه برای تخریب توافق هستهای با ایران درست چند روز پس از سفر دونالد ترامپ به اسراییل در ماه مه سال ۲۰۱۷ آغاز شد. سوال اینجاست که چرا باید این میزان وقت و هزینه صرف این شود که برجام، توافقی معلول به نظر برسد؟ چه انگیزهای قویتر از تلاش برای تخریب میراث باراک اوباما وجود دارد؟
«او» درباره تمرکز شرکت بر بن رودز میگوید: شرکت سرسختانه روی بن رودز و کالین کال تمرکز کرده بود. ذرهبینی روی زندگی شخصی آنها انداخته شد تا رسوایی جنسی یا مالی از این دو کشف شود. هدف یک چیز بود: باید مدرکی پیدا میشد تا نشان داده شود که دو مقامی که بهشدت درگیر پرونده مذاکرات هستهای با ایران بودهاند مفسد هستند و دستان تمیزی ندارند.
مدارکی که «ام اس ان بیسی» به آنها دسترسی پیدا کرده نشان میدهد که شرکت جاسوسی اسراییلی نه فقط روی کالین کال و بن رودز و همسران آنها تمرکز کرده بود بلکه تمام اعضای درجه یک و دو خانواده آنها نیز زیر ذره بین قرار داشتند.
جاسوسهای جعبه سیاه به منظور یافتن سرنخی از بن رودز به سراغ تریتا پارسی، رییس شورای ایرانیان امریکا رفتند. جاسوس جعبه سیاه در تماس تلفنی با تریتا پارسی خود را روزنامهنگاری از لندن معرفی میکند که توسط یکی از دوستان تریتا به وی معرفی شده است.