هدف غیراخلاقی اصرار بر آموزشهای جنسی فراگیر
مهری طالبی، کارشناس زن و خانواده در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار زنان و جوانان خبرگزاری فارس به تحلیل علل ارائه انتشار آمار غلط در حوزه ایدز پرداخت.
خبرگزاری فارس: کارشناس زن و خانواده گفت: اعتیاد تزریقی ۶۶ درصد، روابط جنسی کنترل نشده ۱۹ درصد، انتقال مادر به کودک ۵/۱ درصد و انتقال از طرق نامشخص مثل دندانپزشکی و یا ابزار آرایشگاهی بقیه آمار عوامل انتقال ایدز در ایران را تشکیل میدهند.
مهری طالبی، کارشناس زن و خانواده در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار زنان و جوانان خبرگزاری فارس به تحلیل علل ارائه انتشار آمار غلط در حوزه ایدز پرداخت.
چه کسانی به بهانه جلوگیری از گسترش ایدز به دنبال آموزش مسائل جنسی هستند؟
برخی به بهانه مبارزه با ایدز به دنبال قبحزدایی از عمل غیراخلاقی و قبیح زنا و اشاعه فحشا هستند. همین دیدگاه در مورد اعتیاد نیز با انگزدایی در پی رفع ایدز بود. حرفهایی که امروز مبنی بر تابوشکنی و انگزدایی از تنفروشان مطرح میشود زمانی برای انگزدایی از معتادان مطرح بود و گفته میشد معتاد صرفا بیمار است نه مجرم.
امروز شاهدیم پس از سالیان صرف بودجههای هنگفت در این مسیر به گفته همین مسئولان نه تنها آمار ابتلا به ایدز کم نشده بلکه روز به روز به همراه آمار اعتیاد رو به افزایش است. سوال این است که برداشتن انگ معتاد ازمصرف کنندگان مواد مخدر و بیمار خواندن معتادین به بهانه مبارزه با شیوع و اپیدمی ایدز که با ارائه خدمات بهداشتی درمانی در برنامههای چهارگانه مبارزه با ایدز و صرف بودجههای هنگفت در این زمینه همراه بوده چه دستاوردی داشته است که اکنون از همان شیوه به بهانه مقابله با ایدز به دنبال انگ زدایی از عمل شنیع زنا و تن فروشی هستند؟!
عمدهترین شیوه انتقال ایدز در کشور از چه طریقی است؟
مردم حق دارند بدانند که سهم عوامل انتقال ایدز در ایران به این قرار است: اعتیاد تزریقی ۶۶ درصد، روابط جنسی کنترل نشده ۱۹ درصد، انتقال مادر به کودک ۵/۱ درصد و انتقال از طرق نامشخص مثل دندانپزشکی و یا ابزار آرایشگاهی بقیه آمار.
بر اساس آمار هم اکنون حدود ۶۰ هزار بیمار مبتلا به ایدز در کشور وجود دارد که ۴۵ درصد آنان شناسایی شدهاند که از این تعداد ۷۰ درصد به علت استفاده از سرنگ مشترک مبتلا شدهاند و اغلب ۳۰ درصد باقیمانده همسران و فرزندان معتادین تزریقی بودهاند. براساس ارزیابی دبیرخانه ملی برنامه کنترل ایدز شیوع HIV هنوز عمدهترین عامل گسترش ایدز در ایران مصرف تزریقی مواد مخدر است.
از نظر ما حتی یک مبتلا به ایدز در کشور هم زیاد و وحشتآفرین است، ولی این همه سر و صدا و صرف هزینه در حوزه مقابله با ایدز که مربوط به ۶۰ هزار نفر در جمعیت ۸۰ میلیونی ایران است همگی معطوف به رفع معلول و درمان است نه از بین بردن علت و پیشگیری. گویی برخی به این بهانه دنبال انحراف اذهان از مسائل همهگیر واقعی و الویتهای اصلی مانند رسیدگی به ازدواج به هنگام حدود ۲۰ میلیون جوان مجرد در ایران و یا سر و سامان دادن به وضعیت چندمیلیونی معتادان و خانوادههای آنها هستند. مسائل مهمی که هیچ سازمان بینالمللی پیگیر مرتفع ساختنشان در ایران نبوده است.
عدم رسیدگی به مشکلات اقتصادی و معیشتی جوانان و رفع موانع فرهنگی اجتماعی و اقتصادی ازدواج در حالی است که جداول بودجه اقدامات پیشگیری از ایدز نشاندهنده صرف بودجههای هنگفت جهت مقابله با شیوع این بیماری حتی برای کسانی که از طرق دیگری غیر از تزریق مواد در معتادان است.
بودجهای که در کشور صرف مقابله با ایدز میشود چقدر است؟
برنامه کنترل ایدز تعهداتی به برخی مجامع بین المللی، چون سازمان بهداشت جهانی داشته است که از جمله آنها برنامه ترویج استفاده از یک وسیله خاص جلوگیری از بارداری در ایران، فراهمسازی توزیع رایگان، عرضه و فروش عمومی آن وسیله در کلینیکها، خانههای بهداشت، داروخانهها و حتی سوپر مارکتها و بغالیها است این در حالی که در آن زمان نیز بیشترین آمار ایدز مربوط به معتادان تزریقی بود.
در گذشته مسئولان مبارزه با ایدز وزارت بهداشت علنا اعلام میکردند که ترویج استفاده از وسیله خاص جلوگیری از بارداری برای مقابله با ایدز نباید قربانی سیاستهای افزایش جمعیت شود و اکنون ادعا میکنند که مشکلات کنترل ایدز در ایران ناشی از انگ و تابوی بسیار زیاد نسبت به تنفروشان و همجنسبازان است در حالی که براساس گزارش سوم ایران به سازمان ملل ارائه وسیله جلوگیری از بارداری به صورت رایگان و حتی سرنگ به معتادان از سالها قبل انجام میشده است.
این آموزشها برای پیشگیری از ایدز چقدر مؤثر بودند؟
اما شاهدیم پس از اجرای گسترده و عمومی توزیع وسیله جلوگیری و آموزشهای جنسی، میزان استفاده از این وسایل در میان معتادان تزریقی تنها ۱۷ درصد، درمیان مبتلایان به اچ آی وی ۹ درصد و در میان تنفروشان ۲۰ درصد بوده و این گروهها تعهدی به پیشگیری از ابتلا و انتقال این بیماری ندارند. به عنوان مثال تنفروشان علت عدم استفاده از وسایل جلوگیری را از دست دادن مشتری عنوان کردهاند و این یعنی تابوشکنی بیشتری لازم است؛ بنابراین این شیوه ارائه سرنگ و وسیله جلوگیری مدنظر به زندانیان، معتادان و تنفروشان طبق نسخه بینالمللی نتایج موفقی در برنداشته است حتی آنها را به ادامه و تشدید جرم تشویق نموده است و این سوال مطرح است که وقتی نه در غرب و نه در ایران گروههای پر خطر از استفاده از این وسیله جلوگیری استقبال نکردند، چرا باید همه مردم ایران ملزم به استفاده از آن در روابط خود میشدند و هدف از آموزش استفاده از وسیله خاص جلوگیری به همه مردم چه بوده است؟ این شائبه زمانی بیشتر مطرح میشود که میبینیم این برنامهها با برنامه کنترل جمعیت در ایران همزمانی دارد.
گزارش سوم ایران به سازمان ملل متحد
کارگر جنسی نامیدن تنفروشان در کنترل ایدز تأثیری دارد؟
انگزدایی از معتادین و معرفی معتاد به عنوان بیمار و زن تنفروش به عنوان کارگرجنسی نه تنها نتیجه قابل توجهی در کنترل ایدز ندارد بلکه موجب رواج اعتیاد و فحشا نیز خواهد شد.
سوال ما از مسئولان امر این است که کرامت و دفاع از حقوق زن این است؟ در حالی که شاهدیم همین مسئولان راه حل عقیمسازی را برای زنان کارتن خواب مطرح ساختند که با مخالفت شدید مراجع عظام و عتاب مردم مواجه شدند.
راه کمک به زنی که کارتن خواب، تنفروش یا مبتلا به ایدز است رها کردن او در مناسبات جنسی در سطح جامعه نیست. اگر حقوق و کرامت چنین زنی مهم است باید برنامههایی پیاده شود که این خانم به خاطر مسائل مادی کارتنخواب نباشد و یا ازجهت مادی و یا روحی نیازی به تنفروشی نداشته باشد تا خود و دیگران را در معرض مخاطره قرار دهد؛ بنابراین جای این سوال است که چرا عدهای که بعضا جایگاه مسئولیتی یا علمی هم دارند سعی میکنند علت شیوع ابتلا به ایدز در ایران را روابط جنسی مطرح کنند و بلافاصله هم خواهان انگزدایی از تنفروشان شوند؟
برنامههای ایران در کنترل ایدز موفق بوده است یا ناموفق؟
ادعاهای متناقض در مورد کنترل ایدز در ایران از سوی برخی مسئولان همیشه دیده شده است، اگر ایران اولین کشور منطقه خاورمیانه در خدمات رایگان کنترل ایدز است و اگر برنامههای مقابله با ایدز به قدری موفقیتآمیز بوده که به جهت اجرای این برنامهها هم مورد تقدیر مجامع بینالمللی واقع شدهایم و به اذعان آقای سمیر آنوتی، مدیر منطقهای مقابله با ایدز در دفتر خاورمیانه و شمال آفریقای یونیسف، ایران تنها کشور منطقه خاورمیانه است که در کنار ۲۳ کشور دنیا به عنوان کشوری پیشرو در پیشگیری از HIV انتخاب شده است، پس چگونه است که به ادعای برخی مسئولان داخلی همچنان با آمار رو به رشد این بیماری دست و پنجه نرم میکنیم؟ جهش ۹ برابری بیماری ایدز در طول سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲ چگونه اتفاق افتاده است؟
تامل در این ادعاها نشان میدهد برخی از آمارها بیشتر از آنکه پشتوانه علمی داشته باشند آمارسازی برای ایجاد رعب و وحشت جهت تحمیل برنامههای سازمانهای بینالمللی به مردم ایران هستند که بسیاری از آنها با فرهنگ ملی و دینی ما تناقض داشته و دارند در برههای همراه با برنامه کنترل جمعیت به کاهش جمعیت تا حد تهدیدنسلِ ایران جوان منجر شدند و امروز هم اگر دقت نکنیم به ترویج فساد و فحشا منجر خواهد شد.
آموزشهای جنسی پیشگیری از ایدز به کودکان هم مطرح شده بود، آیا آموزش جنسی به کودکان در دفع خطر از آنها اثری هم دارد؟ چرا برخی به دنبال این آموزشها هستند؟
خوب است که مردم ما بدانند دفتر یونیسف در ایران در قالب برنامه HIV/ ایدز با شرکای دولتی و غیردولتی در کشور کار میکند تا پیامهای کلیدی مرتبط با HIV/ ایدز و موضوعات مربوطه را از طریق رسانههای جمعی در جامعه پخش کند.
این برنامه، آموزش کودکان ۶ تا ۱۸ سال را در مدارس هدف قرار داده است در حالی که طبق آمار درصد بسیار پایینی از کل انتقال ایدز در ایران مربوط به این گروه سنی است. بیشترین شیوع ایدز در بین کودکان و نوجوانان مربوط به انتقال از طریق مادر به جنین بوده است و از لحاظ آماری در میان شمار مبتلایان به ایدز قریب به ۵۰۰ نفر از مبتلایان شناسایی شده و ۶۰۰ نفر شناسایی نشده زیر ۲۰ سال دارند که اگر تمام اینان را تسامحا دانشآموز محسوب کنیم به این نکته میرسیم که با اینکه گروههای در معرض خطر ضرورتا در مدارس نیستند و غالبا در سطح جوامع شهری و در فضاهایی با احتمال بروز رفتارهای پر خطر نظیر کودکان کار و خیابانی هستند علت تمرکز این دفتر و شرکای کاری آن که اغلب وزارتخانههای دولتی هستند بر مداخلات بیشتر در درون محیط مدارس چیست؟!
درحالی که در بدبینانهترین حالت اگر فرض بگیریم نیمی از این ۱۱۰۰ نفر از طرق جنسی و اعتیاد، به ایدز مبتلا شده باشند. با توجه به وجود جمعیت بیش از ۱۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دانش آموز در کشور، متوجه خواهیم شد که شیوع ایدز در بین دانشآموزان، کمتر از ۹ هزارم درصد است و از هر صدهزار دانش آموز، نهایتا به طور کلی ۴ نفر از طریق اعتیاد و رابطه جنسی به ایدز مبتلا شدهاند.
حال با این وصف بر اساس کدام منطق و عقل سلیم برای جلوگیری از ابتلای ۴ نفر در صدهزار دانشآموز همه کودکان و نوجوانان کشور را در معرض قبیحترین مسائل جنسی و مطالب آسیبزای مرتبط با اعتیاد قرار میدهند؟ چرا باید برای این آمار اندک، آموزشهای جنسی را به کل جامعه دانشآموزی تسری داد؟ چگونه است که برای جمعیت میلیونی سالم نسخه بیمار میپیچند؟
چرا تمرکز شاخصهای اجرا شده کنترل ایدز بر شیوه جنسی است؟
سوالی که مسئولین امر باید از خود بپرسند این است که چرا غرب با همین نسخه هنوز موفق به کنترل ایدز نشده است و دارای افزایش آمار روزانه ابتلا به ایدز است و نسبت مبتلایان به کل جمعیت در این کشورها که حتی کار آموزش به رسانههای جمعی و تلویزیون رسیده است چندین برابر ایران است؟
خوب است گاهی به نتایج تحقیقات متخصصان غربی در این زمینه نیز توجه شود. دکتر گاردنر عنوان میکند ما با آموزشهای جنسی بیماری ایدز به کودکان، بیماری را توسعه دادیم و سن آن را پایین آوردیم و به وسعت فاجعه عمق بخشیدیم بر این اساس باید روش پرهیز جنسی تا زمان ازدواج را آموزش دهیم.
همچنین بر اساس تحقیقات دانشمندان مختلف در زمینه انتقال ویروس HIV، چون دکتر مایکل رولند و دکتر کری از مرکز کنترل بیماریهای آمریکا (CDC) وسایل جلوگیری که در برنامه مقابله با ایدز به عنوان راه حل پیشگیری ابتلا به ایدز از طرق جنسی پیشنهاد میشود به هیچ عنوان راه حل مطمئنی جهت جلوگیری از انتقال بیماری در رابطه جنسی نیست و این در حالی است که داروی کنترل و جلوگیری از انتقال ویروس HIV با درصد بسیار بالای موفقیت وجود دارد و میشود به سهولت از این دارو برای مبتلایان و افراد درمعرض خطر استفاده کرد و حال این سوال مطرح است که چرا مسئولان دنبال استفاده از چنین روشی برای جلوگیری قطعی از ایدز توسط روابط جنسی نیستند؟
مسئله بعدی این است که با توجه به اینکه ۱۷ درصد موارد ابتلا به ویروس ایدز در ایران از راه انتقال به شیوههای نامشخص و در کل ۸۱ درصد ابتلاها به طریق غیرجنسی است چرا در برنامههای اخیر کنترل ایدز بر روی شیوه جنسی تمرکز شده است و دیگر طرق تقریبا نادیده گرفته میشود؟
دلیل اصلی این تمرکز بر آموزشهای جنسی قبحزدایی از روابط جنسی نامشروع است؟
بله، متاسفانه تامل در شاخصهای اجرا شده برنامه کنترل ایدز نشان میدهد که شاخصهای اجرا شده بیشتر روی انتقال جنسی HIV و تابوشکنی در این زمینه و پیشبینی برنامههای خدماتی به مردان همجنسباز و زنان تنفروش تمرکز داشته است و نکاتی، چون آگاهی و آموزش افزایش دینداری، خویشتنداری، ازدواج آسان و پایبندی به قداست ازدواج و حفظ محدوده رابطه با نامحرم مغفول مانده است.