اصلاحات بن سلمان شبیه اصلاحات مارگارت تاچر
رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای آمریکا گفت: بدون تحقق اصلاحات سیاسی در عربستان که به سمت اصلاحات فرهنگی و اجتماعی حرکت میکند احتمال شکاف و مخالفتهای روز افزون بسیار زیاد است.
خبرگزاری مهر: گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با مشارکت خبرگزاری مهر نشستی را با موضوع «اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در عربستان؛ دلایل و چشم انداز آتی» برگزار کرد.
در ابتدای این نشست «پیمان یزدانی» عضو گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه که مدیریت این نشست را نیز بر عهده داشت گفت: پس از آنکه محمد بن سلمان بر خلاف سنت آل سعود که در آن قدرت از برادر به برادر میرسد از سوی پدرش ملک سلمان با حفظ سمت وزارت دفاع به عنوان ولیعهد سعودی انتخاب شد، کشورعربستان شاهد اصلاحات گسترده اجتماعی و اقتصادی محمد بن سلمان بوده است.
وی افزود: بطور کلی ۲ دلیل داخلی و خارجی را میتوان عامل تن دادن آل سعود به اصلاحات دانست. یکی فشار نسل جوان و تحصیل کرده عربستان که با مقایسه جایگاه کشورشان با روندهای جهانی خواستار آزادیهای اجتماعی، سیاسی و قتصادی بیشتری هستند. دوم روی کار آمدن بن سلمان بر خلاف سنت و عرف آل سعود موجبات اختلافات درونی در آل سعود شد که به دنبال آن شاهد تسویه حسابهای سیاسی شاهزادگان نیز بودیم.
وی در ادامه گفت: محمد بن سلمان در واقع با انجام برخی اصلاحات اجتماعی و اقتصادی به نوعی به قشر جوان این کشور باج داد تا بتواند حمایت آنها را برای پیشبرد اهدافش داشته باشد.
عربستان در آینده وارد کننده نفت خواهد بود
یزدانی در ادامه افزود: کارشناسان بر این باورند که روند رو به رشد مصرف نفت در عربستان موجب خواهد شد تا در سال ۲۰۳۰ مصرف داخلی نفت عربستان از میزان صادرات آن پیشی گیرد و این کشور با وجود اینکه بزرگترین تولید کننده نفت در جهان است تبدیل به وارد کننده نفت شود امری که میتواند آینده نظام سیاسی حاکم این کشور را که اقتصادش مبتنی بر درآمدهای نفتی است را با خطر مواجه کند. همچنین تولید نفت شل در آمریکا و حرکت اروپا به سمت تولید انرژیهای پاک بدون استفاده از انرژیهای متعارف فسیلی موجب کاهش اهمیت نفت به عنوان کالای استراتژیک شده است.
وی یادآور شد: تمامی این مسائل موجب شده است تا آل سعود برای حفظ بقای خود به فکر تنوع بخشی به منابع درآمدی خود باشد که این مسئله را از طریق سرمایه گذاری در پروژههای تولید انرژی خورشیدی و صنعت توریسم دنبال میکند. با هدف رفع مشکل بیکاری همچنین عربستان با اصلاحات اقتصادی در پی وارد کردن تکنولوژی به این کشور نیز میباشد.
دبیر سایت انگلیسی خبرگزاری مهر گفت: پس از یازده سپتامبر و حملات آمریکا به افغانستان و عراق و همچنین تحولات بهار عربی همگی موجب شده است تا عربستان درگیر تحولات عراق، افغانستان، سوریه، مصر، بحرین، قطر و یمن شود و با ایران، ترکیه و مصر نیز وارد رقابتهای منطقهای شود. درگیری وسیع سیاست خارجی این کشور لازمه اش انسجام داخلی است که بن سلمان با اصلاحات قصد جلب حمایت قشر جوان و تحصیل کردگان این کشور از سیاستهای خود را دارد.
وی در پایان گفت: تمامی اصلاحات برای اصلاح گران میتواند تبدیل به فرصت و متقابلا تهدید شود. با توجه به اینکه اصلاحات بن سلمان عمدتا اجتماعی و اقتصادی هستند حال باید منتظر ماند و دید که آیا این اصلاحات به افزایش مطالبات سیاسی مردم عربستان و نهایتا تبدیل به تهدید ساختار سیاسی غیردموکراتیک آل سعود خواهد شد یا خیر؛ هر چند برخی بر این باور هستند که چین توانسته است بدون اصلاحات سیاسی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی را حداقل تا الان پیش ببرد.
در ادامه این نشست پروفسور «نادر انتصار» استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا در خصوص چشم انداز اصلاحات محمد بن سلمان، ولی عهد عربستان تاکید کرد: عربستان تلاش دارد تا با اجرا کردن این چشم اندازها تبدیل به یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان در تمام زمینهها به ویژه اقتصادی شود. عربستان با وجود آنکه یک کشور نفت خیز محسوب میشود، اما مشکلات اقتصادی زیادی داشته و به صورت ویژهای به درآمدهای نفتی خود متکی است به طوریکه ۸۵ درصد از درآمد صادرات عربستان از نفت تأمین میشود.
وی افزود: نوسانات قیمت نفت در سالهای اخیر بن سلمان و مشاورانش را بر آن داشته تا از وابستگی عربستان به درآمدهای نفتی بکاهند. جمعیت این کشور در حال افزایش بوده و با چالشهای داخلی و خارجی بسیاری دست و پنجه نرم میکند. براساس گزارشهای منتشر شده از سوی صندوق بین المللی پول رشد تولید ناخالص داخلی این کشور تقریبا صفر است.
اصلاحات بن سلمان شبیه اصلاحات مارگارت تاچر است
وی در ادامه افزود: چشم انداز ۲۰۲۰ از لحاظ بنیادی و فلسفی بسیار شبیه برنامه مارگارت تاچر نخست وزیر وقت انگلیس است به طوریکه بسیاری از تحلیل گران معتقدند که این برنامه به نوعی یک دیدگاه «تاچریسم عربی» به شمار میآید. چشم انداز ۲۰۲۰ تمرکز زیادی بر خصوصی سازی صنایع و نهادهای دولتی طی ۵ سال آینده داشته و تلاش میکند تا در این دوره دست کم بخش خصوصی عربستان ۳۵ درصد از فعالیتهای اقتصادی را زیر پرچم خود بگیرد.
رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا در ادامه گفت: این رقم در حال حاضر ۲۵ درصد است. محور بعدی که مورد توجه این چشم انداز قرار گرفته بخش بیمه سلامت و همکاری با بخش دولتی و خصوصی در این خصوص است به طوریکه حدود ۶ میلیارد ریال سعودی به این مسأله اختصاص داده شده است. بحث سلامت شهروندان سعودی و کاهش چاقی و استعمال دخانیات در کنار کاهش ترافیک نیز از دیگر بحثهای مطرح است که حدود ۱.۵ میلیارد ریال به آن اختصاص داده شده است.
این استاد دانشگاه هم چنین تاکید کرد: تقویت تولیدات داخلی و ترغیب کردن مردم برای خرید اجناس سعودی نیز از دیگر محورهای این چشم انداز است البته نباید از این نکته غافل بود که در حال حاضر عربستان تولیدات داخلی چشمگیری ندارد و اساسا مردم کالا مرغوب داخلی برای خرید پیدا نمیکنند. صنعت توریسم و اهمیت آن در چشم انداز ۲۰۲۰ برای جدا شدن از اتکا به درآمدهای نفتی از دیگر محورهای مذکور است.
وی افزود: عربستان کشوری است که قبل از نفت درآمدهای بسیار زیادی از قِبل مناسک حج و مسائل زیارتی داشته، اما بحث صنعت توریسم تنها به توریسم مذهبی ختم نمیشود و عربستان میکوشد تا دایره این صنعت را گسترش داده و با ایجاد مجتمعهای توریستی عظیم تعداد توریستهایی که سالانه از عربستان دیدن به عمل میآورند به ۸۲ میلیون نفر برسد که این رقم بیش از دو و نیم برابر آمار کنونی محسوب میشود. براساس پیش بینیهای به عمل آمده قرار است دست کم ۴۰۰ هزار فرصت شغلی جدید در این صنعت به وجود آید. محور بعدی بحث فرهنگ و ترمیم وجهه فرهنگی عربستان در جهان است. همان طور که میدانیم عربستان وجهه و جایگاه فرهنگی خوبی در جهان ندارد و افکار عمومی به این کشور به عنوان کشوری تندرو با تفکرات وهابی و جنگ طلب مینگرند.
وی در ادامه افزود: جلب نظر روزنامهها و رسانههای خارجی و صرف هزینه برای انتشار اخبار خوب درباره عربستان و مقالههای مثبت درباره تحولات این کشور نیز از دیگر اقدامات فرهنگی برای بهبود جایگاه بین المللی این کشور است به طوریکه شاهد آن هستیم که مقالههای منتشر شده در رسانههای خارجی در حال حاضر بسیار بهتر از مقالههای ۲ سال گذشته است.
انتصار یادآور شد: در همین راستا پیش بینی شده بزرگترین مجتمع هنری جهان که در زمینههای سینما، تئاتر، برگزاری گالری و دیگر مسائل فرهنگی فعالیت دارد در عربستان ساخته شود. محور آخر این برنامه نیز نقش زنان در عربستان به شمار میرود که یکی از مبهمترین موضوعات مطرح شده در چشم انداز ۲۰۲۰ است. در این بخش تاکید شده که زنان در بازار کار دولتی حضور فعال تری داشته باشند.
مؤلف کتاب «سیاست کردها در خاورمیانه» افزود: تمرکز اصلی چشم انداز ۲۰۳۰ نیز بر مسائل اقتصادی است به طوریکه یکی از محورهای مطرح شده ایجاد یک جامعه پر جنب و جوش و کاملا شهری بر پایه یک فرهنگ قدرتمند در کنار تقویت صنعت ورزش و مسائل تفریحی است. دومین محور ایجاد یک اقتصاد پررونق و غیر قابل پیش بینی از لحاظ سرعت رشد که بتواند با اقتصادهای مهم دنیا رقابت کند در کنار توسعه سرمایه گذاری بخش خصوصی و صادرات غیر نفتی است. محور سوم نیز تمرکز بر ایجاد فرصتهای شغلی در نهادها و تقویت بخشهای مجازی و نهادهای غیر دولتی است.
نادر انتصار هم چنین تاکید کرد: بررسی موانع و چالشهای پیش روی این ۲ سند نشان میدهد که امید چندانی به تحقق آنها نیست چرا که برای اجرایی شدن محورهای این چشم اندازها تنها وجود منابع مالی کافی نیست بلکه در اینجا مسأله نهاد و ساختار سیاسی و اجتماعی یک کشور مطرح است.
وی افزود: موضع برخی وهابیون در عربستان در قبال این اصلاحات هنوز مشخص نیست. افرادی که به خاندان حاکم نزدیک هستند حتی از این اصلاحات پشتیبانی کرده اند، ولی تعداد زیادی از آنها مخالف هستند و مشخص نیست که در آینده به چه صورت مخالفت خود را نشان خواهند داد و ممکن است بن سلمان بتواند همه آنها را قلع و قمع کند. موضع دیگر اعضای خاندان سعودی که تعداد آنها به ۶ هزار نفر میرسد نیز بسیار مهم است؛ افرادی که تعداد بسیار زیادی از آنها توسط بن سلمان بازداشت و اموالشان بلوکه شده است. ولی عهد عربستان چگونه میتواند همه این مخالفان را به حاشیه ببرد؟
استاد ممتاز دانشگاه آلاباما امریکا در ادامه تصریح کرد: مسأله بعدی مسأله وجود فقر در جامعه عربستان است که با وجود درآمدهای سرشار نفتی کسی توقع وجود فقر را در این کشور ندارد. در چشم اندازهای مذکور حرفی از ریشه کن شدن فقر به میان نیامده است. در کنار همه اینها بحث مهم اصلاحات سیاسی و تقسیم قدرت مطرح میشود که به هیچ عنوان سخنی از آن به میان نیامده و بدون تحقق اصلاحات سیاسی در جامعهای که به سمت اصلاحات فرهنگی و اجتماعی حرکت میکند احتمال به وجود آمدن شکاف و مخالفتهای روز افزون بسیار زیاد است.
وی افزود: جدای تمام این مسائل عربستان یک کشور امنیتی به شمار میرود که در چند جبهه در حال حاضر خود را درگیری کرده است. در منطقه خلیج فارس با ایران درگیریهایی دارد؛ در جبهه قطر با تحریم این کشور وارد فاز درگیریهای داخلی میان اعراب شده است؛ در بخش دریای سرخ نیز یمن و تجاوز نظامی به این کشور وجود دارد که همه اینها باعث میشود وجهه امنیتی عربستان بیش از پیش خود را نشان دهد و اجرای ۲ چشم انداز مذکور بدون برطرف کردن این چالشها ممکن نیست.
غرب به این نتیجه رسیده بود که بیش از این با خاندان آل سعود امکان همکاری وجود ندارد
در ادامه این نشست دکتر «حسین آجورلو» پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه تاکید کرد: بن سلمان دارای یک شخصیت تحول گرا است که بر خلاف دیگر شاهزادههای سعودی در جامعه عربستان رشد و نمو داشته و به خوبی از ساختار قبیلهای و دینی این کشور اطلاع دارد.
وی افزود: کشورهای غربی به این نتیجه رسیده بودند که دیگر بیش از این با خاندان آل سعود امکان همکاری وجود ندارد، چرا که حاکمیت در این کشور در انحصار یک دولت سنتی کهن سال بوده که هر لحظه ممکن است باعث ایجاد یک کودتا و انفجار در این کشور و تبدیل شدن این پتانسیل علیه غرب شود.
وی تأکید کرد: کشورهای غربی تحقق اصلاحات سیاسی را نیز مد نظر خود قرار داده بودند، اما به نظر میرسد بن سلمان زیر بار این مسأله نمیرود و این کشورها نیز بیش از این بر این مسأله اصرار ندارند. این برنامهها از دیدگاه بسیاری از تحلیل گران مطرح جهان دارای مزایا و در عین حال معایبی است که نادیده گرفتن آنها مانع تحقق جامع چشم اندازهای مذکور میشود.
وی در ادامه افزود: محمد بن نایف، ولی عهد سابق عربستان رابطه خوبی با مقامات آمریکایی داشت، ولی مقامات آمریکایی بن سلمان را قبول نداشتند به ویژه آنکه تیم باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا کاملا با او مخالف بود، اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ وی مجالی برای عرض اندام یافت وبا سرمایه گذاری گسترده در آمریکا توانست برای خود جای پایی پیدا کند.
این پژوهشگر در ادامه تصریح کرد: بن سلمان برای اینکه خود را یک چهره بین المللی نشان دهد سفرهای خارجی اش را به کشورهای غربی آغاز کرد و این سفرها بازتاب گستردهای در رسانههای بین المللی داشت.
وی افزود: بن سلمان در صورت عدم وجود هیچ مشکلی حدود ۵۰ سال در قدرت باقی میماند و در طول این مدت میتواند هر برنامهای را که بخواهد عملی کند به ویژه آنکه ملک سلمان پادشاه عربستان نیز از او حمایت میکند.
آجورلو در ادامه گفت: از این نکته نیز نباید غافل ماند که تحقق اصلاحات در عربستان باعث میشود که فشار روی شیعیان در این کشور کاهش یافته و اسلام میانه رو در عربستان حاکم شود. مخالفان داخلی نیز از این روند حمایت میکنند.
وی در پایان تأکید کرد: در حال حاضر جایگاه استراتژیک عربستان برای آمریکا کاهش یافته چرا که آمریکا خود تبدیل به صادرکننده نفت شده و بیشتر به سمت کشورهای شرق آسیا تمایل پیدا کرده است.
در ادامه این نشست «محمد مهدی ملکی» عضو گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه اظهارداشت: من نه آنچنان بد بین هستم به برنامه سند ۲۰۳۰ عربستان و نه چندان امیدوارم، بلکه باید منتظر ماند و دید که در آینده این سند چطور پیش میرود.
وی گفت: همواره برنامههای راهبردی و چشم اندازهایی که کشورهای مختلف برای خود تدوین میکنند از یک جاه طلبی برخودار هست که به دلیل ایجاد انگیزه برای اجرای آن در میان مردم و مسئولین است، اما به هر حال باید در نظر گرفت که برنامه ریزی یک مساله است و اجرای آن هم موضوع دیگری است.
ملکی ادامه داد: ظاهر برنامه ۲۰۳۰ زیباست و شرایط در ابعاد اجتماعی و اقتصادی در آن کشور قرار است که بهبود پیدا کند، بحثهای مختلفی هم در آن برنامه آمده، توریسم و گسترش صنعت آن، گسترش بازار کار به ویژه در بخش خصوصی، افزایش اشتغال زنان در حوزه کار و بازار آن کشور، تنوع بخشی به درآمدهای کشور و خروج از حالت تک محصولی اقتصاد وابسته به نفت و قس علی هذا مواردی از این دست.
وی تصریح کرد:، اما اینکه این برنامه چطور قرار است پیش رود حتما جای سوال دارد، چرا که به توان اجرایی مسئولین عربستان باز میگردد. به هر حال این برنامه برای عربستان میتواند در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی فرصتها و محدودیتهایی را به دنبال داشته باشد.
وی افزود: بن سلمان دارای یکسری ویژگیهای شخصیتی است که کمتر در میان مسئولین عربستانی آنها را میتوان یافت از جمله جسارت انجام کارهایی که در جامعه سنتی عربستان هنجار شکنی قلمداد میشود و یا ویژگی تمامیت خواهی او که باعث میشود هر کاری برای رسیدن به حداکثر بهره و منافع لازم از انجام دهد.
ملکی گفت: بن سلمان یکسری ویژگیهای ممتاز دارد که کمتر در مورد دیگر مسئولین عالی رتبه عربستانی تا کنون دیده ایم، از جمله مهمترین آن ویژگیها جوان بودن ایشان است که باعث میشه تا سالهای زیادی با ثابت بودن شرایط دیگر بر مسند قدرت در عربستان تکیه بزند و برنامهها و سیاستهای خود را پیش ببرد، علاوه بر آن روحیه اقتدارگرایانه و جاه طلبانهای که بن سلمان دارد برای کسی که خودش را در قامت پادشاه یک کشور میبیند امر مثبتی تلقی میشود.
عضو گروه مطالعاتی خلیج فارس با بیان یانکه برخورداری از جامعهای قبیلهای و سنتی که ویژگی مشترک کشورهای عربی هم هست، یکی از موانع و محدودیتهای داخلی به حساب میآید، اظهارداشت: اینکه اصلاحاتی بخواهد از بالا به شکلی دستوری به بدنه جامعه و مردم صادر شود شدنی نیست، یا حداقل در بازه زمانی ۲۰۳۰ که مشخص شده، به واقعیت نمیپیوندد. از طرف دیگر مخالفتهایی که ممکن است از سوی روحانیون وهابی صورت بگیرد هم یکی دیگر از محدودیتهای داخلی جهت پیشبرد سند راهبردی عربستان است. درآمد اکثر روحانیون سعودی وابسته به حکومت است و پیوند دیرینهای هم با آل سعود دارند.
ترامپ فرصتی برای محمد بن سلمان است
وی با بیان اینکه عربستان بیشترین میزان نفوذ را در سازمان همکاری اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس در میان کشورهای عرب دارد، خاطرنشان کرد: ریاض در میان کشورهای جهان عرب جایگاه ممتازی است و در میان کشورهای اسلامی هم به همین ترتیب و این پرستیژ منطقهای برای آنها میتواند به عنوان فرصتی جهت پیشبرد برنامه ۲۰۳۰ باشد که قطعا مسئولین آن کشور هم با لحاظ کردن این موارد برنامه مزبور را تنظیم کردند.
ملکی ادامه داد: یکی دیگر از فرصتهای منطقهای که عربستان و شخص بن سلمان از آن برخوردار است، حمایت امارات و محمد بن زاید است، سفر ترامپ به ریاض به عنوان اولین سفر خارجی رئیس جمهور آمریکا با نفوذ این فرد مهیا شد و البته نباید از نقش تاثیرگذار یوسف العتبیه سفیر امارات در آمریکا هم غافل بشیم که نقش بسیار پر رنگی در لابیهای پشت پرده در واشنگتن جهت تاثیرگذاری بر سیاستهای اعمالی از سوی کاخ سفید دارد.
وی گفت: یکی از محدودیتهای داخلی دیگر بن سلمان هزینههای نظامی آن کشور است، بودجه سرسام آوری که آنها را به سومین کشور در جهان به لحاظ بودجه نظامی قرار داده میتواند سعودیها را در تامین سرمایههای لازم جهت پیشبرد سند راهبردی خود با چالش مواجه کند. از طرف دیگر برخورد خشن و سختی که بن سلمان با شاهزادههای قدرتمند و متنفذ سعودی، چون بن نایف، متعب و یا بن طلال و امثال اینها داشته این سوال را ایجاد میکند که بن سلمان و تیم وی چگونه بدون حمایت طبقه نخبگان و شاهزادههای دیگر میتوانند این برنامه را اجرایی کنند؟ که این هم چالش دیگر داخلی آنها به حساب میآید و البته شاید این طرز برخوردهای صورت گرفته ریشه در انتقاد ناپذیر بودن بن سلمان داشته باشد.
وی بیان داشت: سیاست خارجی تهاجمی، ماجراجویانه و پر تنشی که بن سلمان در کشورهای مختلف منطقه دنبال میکند میتواند به عنوان تهدید و محدودیتی در بُعد منطقهای برای اجرایی کردن سند راهبردی آن کشور به حساب آید و این یکی از جاهایی است که در تضاد با ترمیم و بهبود پرستیژ بین المللی عربستان قرار دارد که یکی از اهداف این سند هم به حساب میآید.
ملکی بیان داشت: البته تا کنون عربستان توانسته با پرداخت دلارهای بسیار تا حدی از منفی شدن فضا علیه خودش جلوگیری کنه و کاری کرده که کمتر محافل سیاسی رسانهای مطرح جهان نسبت به آن کشور و سیاستهای تخاصمی و تنش زای منطقهای آن صحبت کنند. شاید یکی از نمونههای چشم پوشی رسانهها و محافل پژوهشی سیاسی غرب نسبت به اقدامات منفی سعودی در ماجرای ۱۱ سپتامبر باشد که در نهایت هم چندان نسبت به نقش مخرب سعودیها و ارتباط آنها با تروریستها واکنشی صورت نگرفت که نشان دهنده نقش دلار در پیشبرد سیاستهای سعودی دارد.
عضو گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه تصریح کرد: در بُعد بین المللی، غالب مقامات غربی نظر مثبتی روی بن سلمان ندارند، اما به هر حال تا زمانی که ترامپ بر مسند قدرت هست یک فرصت برای پیشبرد سیاستهای بن سلمان است و از دیگر سوی باید این را هم در نظر داشت که پس از حداکثر هشت سال حضور ترامپ در کاخ سفید اگر فرد دیگری با گرایش متفاوتی روی کار آید این فرصت هم میتواند کمرنگ شود.
وی گفت: بنابراین ظاهر برنامه خوب، متفکرانه و هوشمندانهای است، نقاظ ضعف و قوت خودش را دیده و آینده را بر اساس آن ترسیم کرده و میداند که الان در چه جایگاهی است و به چه جایگاهی میخواهد برسد، اما شاید یکی از ضعفهای این برنامه این باشد که چرا اصلاحات سیاسی در این برنامه جایی ندارد و به همین دلیل و دلایل دیگر معتقدم پشت پرده این اصلاحات اجتماعی اقتصادی در نظر گرفته شده رگههایی از اهداف سیاسی هم هست.
ملکی در پایان خاطرنشان کرد: عربستان با این ظرفیت و پتانسیل، با این سیاست خارجی تهاجمی و تنش زا و با هزینههای نجومی که در بُعد نظامی دارد، به اعتقاد من نمیتواند برنامه ۲۰۳۰ را به طور کامل در مدت زمان تعیین شدهای که در برنامه آمده است اجرایی کند.