«فرحان» هنوز زنده است +عکس
نسل جدیدی از جوانان فلسطینی در خط مقدم مبارزه علیه اسرائیل و حفظ حریم امن قدس شریف حضور دارند. درست همان چیزی که در استوری اینستاگرام محمود عبدالعال مشهود است.
روزنامه فرهیختگان آنلاین: قصه «بازمانده» به اوجش رسیده. زن فلسطینی چمدان بمب به دست، خودش را به آخرین واگن قطار میرساند؛ قطاری پر از سربازان اسرائیلی. زن کنار چمدان نشسته، «فرحان» نوه خردسالش را به آغوش میکشد، با همان لهجه غلیظ عربیاش، «آیتالکرسی» میخواند. چه بهتر که «سیفا... داد» کارگردان فیلم نگذاشت این لهجه را دوبله کنند. صدای سوت قطار و اضطراب از سر رسیدن شمعون اسرائیلی چند کوپه آن طرفتر. «صفیه» نوهاش را در آغوش میکشد، ضامن بمب ساعتی را هم میکشد. شمعون اسرائیلی به کوپه آخر میرسد و رو به زن فلسطینی: «منو میشناسی» و «صفیه» به او: «بهتر از مادرت میشناسمت» و شمعون اسرائیلی: «آخرین بازمانده خانواده فلسطینی» صفیه، فرحانش را محکم به سینه میکشد و میگوید: «آخرینش نیستم شمعون» و از قطار بیرون میپرد. مادربزرگ فلسطینی جان میدهد، قطار با سربازان اسرائیلیاش منفجر میشود، ولی صدای گریه فرحان آخرین صدایی است که از «بازمانده» به گوش میرسد. به ایثار صفیه و به صدای این «بازمانده» به شوق میآیی. «بازمانده» هنوز هم بعد از ۱۸ سال دیدنی است و هنوز یک دنیا چشم دنبال «بازمانده»هایی هستند که مقابل شمعون میایستند.
حکایتی نزدیک به نسل این روزهای فلسطین. چند روز پیش کلیپی در میان هیاهوی شبکههای اجتماعی بازنشر وسیع یافت که یکی از همین بازماندهها را نشان میداد. بازمانده از نسلی که مقابل ۷۰ سال اشغال فلسطین ایستاده است. جوان قاری فلسطینی بهنام «محمود عبدالعال» که وسط معرکه تقابل با صهیونیستها، آیاتی از سوره «حشر» را قرائت میکند: «وحشت از شما در دلهای آنها بیش از ترس از خداست، این بهخاطر آن است که آنها گروهی نادانند! آنها هرگز با شما بهصورت گروهی نمیجنگند جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها! پیکارشان در میان خودشان شدید است، اما در برابر شما ضعیف! آنها را متحد میپنداری در حالی که دلهایشان پراکنده است؛ این بهخاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقل نمیکنند!»
تصاویر پشتسر جوان فلسطینی هم عجیب معرکهای است؛ پرچم فلسطین در دستان جوانها و کمی آنطرفتر واقعیتی که پشت دودهاست و البته همهاش در قاب اینستاگرام جا نمیشود. در روزگار شلوغ و پرهیاهوی تسلط رسانهها که تصویر وقایع روزگار ما بیش از آنچه که باید، تحتتاثیر مونولوگهای رسانهای است و جبرا زبان واسطه رسانه، آن بخشی را نشان میدهد که بیشتر مشتری دارد؛ این تصاویر محمود عبدالعال است که مخاطبانش را به روز دوشنبه اعتراض پرتاب میکند؛ روزهای تاکید بر حق مشروع فلسطین برای بازگشت به سرزمینی که از آن به زور بیرون رانده شدهاند و روزهای اعتراض فلسطین به تصمیم انتقال سفارت دولت آمریکا به قدس اشغالی. درست جایی که باید رسانههای کشورهای مسلمان باشند و نیستند، صدای قرآن از صفحات اینستاگرام جوان فلسطینی شنیده میشود. ذیل این پستی که بین کاربران ایرانی مشهور شده، پر است از نظرات کاربران مسلمان که پیغام دوستی و وحدت برای او و همقطارانش فرستادهاند. اینکه این روزها در سرزمین قدس چه میگذرد به جهت شکل وقوع و با مرور سابقه ۷۰ سال اشغالگری رژیم صهیونیستی، امر غریبی نیست؛ اینکه بیش از ۶۰ فلسطینی بار دیگر به خاک و خون کشیده میشوند و بار دیگر جامعه جهانی سکوت میکند، ولی به جهت کنش فلسطینیها نوید شکلگیری رزم و سرباز جدیدی را در جبهه مقاومت میدهد.
همچنان سنگها در دست جوان فلسطینی، چون سلاحی، اسرائیلیها را کلافه میکند و در غیاب و غفلت رسانهها، جوان فلسطینی خودش خبرنگار حوادث سرزمین قدس شده است. به اسامی و سن و سال شهدای روزهای اخیر فلسطین نگاه کنید، حکایت از حضور جوانان در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی دارد. نسل جدیدی از جوانان فلسطینی در خط مقدم مبارزه علیه اسرائیل و حفظ حریم امن قدس شریف حضور دارند. درست همان چیزی که در استوری اینستاگرام محمود عبدالعال مشهود است. عبدالعال لحظهبهلحظه از مرز غزه و تظاهراتشان تصویر میفرستد؛ تصاویری از حضور اسماعیل هنیه یکی از رهبران حماس در مرز غزه، تصاویر جوانهایی که شعار میدهند و به سمت اشغالگران سنگ پرتاب میکنند. حالا دیگر فالوورهای این کاربر فلسطینی به بیش از ۵۰ هزار رسیده است. بعد از آن کلیپ مشهور که نزدیک به ۴۰۰ هزار بار در صفحه خودش بازدید خورده است، از روزهای تظاهرات چند ویدئو دیگر را هم منتشر کرده است. در یکی از همین کلیپها که اتفاقا با استقبال مخاطبانش همراه شده، آیاتی از سوره ابراهیم را میخواند: «وای رسول ما هرگز مپندار که خدا از کردار ستمکاران غافل است، بلکه کیفر ظالمان را به تاخیر میافکند تا آن روزی که چشمهایشان در آن روز خیره و حیران است.» نوجوانهای فلسطینی پشتسر او ایستادهاند و بعد از پایان تلاوت قرآن، فریاد میزنند: «خیبرخیبر یا یهود، ارتش محمد بازمیگردد.»