حضورم در تئاتر یک اتفاق بود / می خواستم بازيگران کرمانی حضور داشته باشند
دوست داشتم بازيگراني از خطه کرمان در نمايش حضور داشته باشند، البته همين موضوع هم با محدوديتهايي روبهرو بود؛ اينکه بازيگراني انتخاب شوند که هم به نقشها نزديک باشند و هم کرماني باشند و البته ساکن تهران باشند، بنابراين انتخابها خيلي زياد نبود، اما چيزي که برايم اهميت داشت اين بود که کار بتواند در مختصات خودش درست عمل کند.
سرویس فرهنگی فردا؛ شرق: نام محسن قرايي بهسبب حضورش در سينما و ساخت آثاري مانند «سد معبر» و «خسته نباشيد» که تاکنون توجه طيف زيادي از منتقدان و اهالي رسانه را به خود جلب کرده است، بيشتر شناخته شده است تا حضورش در عرصه تئاتر و تهيهکنندگي در اين حوزه. اما قرايي در نمايش «دودمان» در مقام تهيهکننده حاضر شد.
براي من به عنوان مخاطب کارهاي شما، ورود به عرصه تهيهکنندگي اتفاق جالبي است، چرا تصميم به اين کار گرفتيد؟ آن هم در شرايطي که بسياري از نابساماني اقتصادي در تئاتر و سينما صحبت ميکنند؟ تصميمی قبلي مبني بر اينکه کار تئاتر انجام بدهم، نداشتم و در حقيقت يک اتفاق بود. فرزاد باقري متني را در کرمان کار کرده بود که بسيار متن خوبي بود و شنيده بودم که موفقيتهايي در کرمان بهدست آورده است، پيشنهاد داد که متن را بار ديگر به صحنه ببرد و من هم متن را دوست داشتم و استقبال کردم. از ابتدا قرار نبود تهيهکننده باشم، قرار بود به عنوان مشاور در کنار فرزاد حضور داشته باشم ولي از جايي به بعد، به کار علاقهمند شدم و پيشنهاد کردم که کار راتهيه ميکنم.
علاقهمندي شما به سمت خطه کرمان برايم جالب است. در نمايش «دودمان» هم با چنين حال و هوايي روبهرور هستيم، دليل اين علاقهمندي چيست؟ شايد بخشي از اين علاقهمندي به اين دليل است که من دوران سربازي را آنجا گذراندم و فيلم اولم، «خسته نباشيد» را آنجا ساختم و دوستان و آشنايان زيادي در کرمان دارم. اصولا لهجه کرماني را دوست دارم و به نظرم مردمانی خونگرم و دوستداشتني هستند و اين کار هم مختصات آدابورسوم و فرهنگ کرمان را داشت و دوست داشتم در کنار گروه باشم.
درباره بازتابهاي نمايش «دودمان» در اين مدت و همکاري با گروهي که انگيزه زيادي براي بهصحنهبردن نمايش داشت، صحبت کنيد. اينکه گروه و کارگرداني از کرمان قرار بود کاري را در تهران اجرا کنند برايم جذاب بود؛ نمايشي که از بسياري از کارهايي که در تهران اجرا ميرود نه تنها چيزي کم ندارد، بلکه مزيتها و برتريهايي هم دارد. دوست داشتم بازيگراني از خطه کرمان در نمايش حضور داشته باشند، البته همين موضوع هم با محدوديتهايي روبهرو بود؛ اينکه بازيگراني انتخاب شوند که هم به نقشها نزديک باشند و هم کرماني باشند و البته ساکن تهران باشند، بنابراين انتخابها خيلي زياد نبود، اما چيزي که برايم اهميت داشت اين بود که کار بتواند در مختصات خودش درست عمل کند. به گواه کارگردان براي من فروش آخرين مسئله بود. فکر ميکردم بازيگراني براي اين کار انتخاب شوند که به نقششان نزديک باشند. بنابراين بازيگران غيرکرماني که در نقش کرماني بازي ميکنند، بهترين انتخابها بودند و به هيچچيز ديگري جز اين فکر نکرديم.
در پروسه بهصحنهبردن نمايش نظر يا پيشنهادي براي بازيها يا کارگرداني نمايش داشتيد؟ در پروسه تمرين سعي ميکردم شرايط را براي فرزاد باقري، کارگردان نمايش، آماده کنم که همه آن چيزهايي که خودش مدنظر داشت، اتفاق بيفتد. فرزاد به کارش تسلط داشت و ميدانست چه ميخواهد و حقيقتا نياز به مشاوره ويژهاي نداشت. من هم در نمايشنامه، تمرين و انتخاب بازيگران چيزهايي اگر به ذهنم ميرسيد ميگفتم ولي هر آنچه روي صحنه ميبينيد، ايدههاي خود فرزاد است.
«سد معبر» آخرين اثر سينمايي شما بود که عليرغم توجه بسيار به اين فيلم در جشنواره فيلم فجر در اکران آنطور که بايد ديده نشد، فيلم بعدي را چه زماني کليد خواهيد زد؟ مشغول نگارش فيلمنامه کار بعدي هستم که اميدوارم تا قبل از پايان سال بتوانم کليد بزنم
تهيهکنندگي تئاتر را ادامه خواهيد داد؟ اگر نمايشنامهاي را دوست داشته باشم و برايم جذاب باشد، حتما کار ميکنم و به عنوان تهيهکننده حضور خواهم داشت و يکسري نمايشنامه هم پيشنهاد شد و مشغول مطالعه آنها هستم تا تصميم بگيرم کداميک براي تهيهکنندگي بيشتر منرا جذب ميکند.