ديواركشي بين زنان و مردان در «برجام »
در اقدامی عجیب برخی زنان مسئول در دولت و فعالان زن اصلاحطلب به زنان طرفهای ایران در مذاکرات هستهای نامه نوشتند و خواستار «سیاست ورزی زنانه» برای حفظ برجام شدند!
روزنامه جوان: در اقدامی عجیب برخی زنان مسئول در دولت و فعالان زن اصلاحطلب به زنان طرفهای ایران در مذاکرات هستهای نامه نوشتند و خواستار «سیاست ورزی زنانه» برای حفظ برجام شدند! در نامهای که به امضای فاطمه راکعی، دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نواندیش، زهرا شجاعی دبیر کل مجمع زنان اصلاحطلب، ژاله فرامرزیان دبیر کل انجمن روزنامهنگاران زن و شهیندخت مولاوردی دبیر کل جمعیت دفاع از حقوق بشر زنان و دستیار ویژه رئیسجمهور ایران در امور حقوق شهروندی رسیده، خطاب به فدریکا موگرینی، آنگلا مرکل و ترزا میبه عنوان بانوان مسئول در برجام آمده است: «ما ضمن محکوم کردن اقدام دولت امریکا در پشت پا زدن به توافقی که در چارچوب اصول و مقاصد منشور ملل متحد منعقد شده است، از شما انتظار داریم بهعنوان اعضای مؤثر اتحادیه اروپا با سیاستورزی زنانه (؟!) از همه توان خود برای حفظ برجام و تحقق دستاوردهای آن استفاده کنید، چرا که تحقق جامعه امن جهانی توأم با صلح و عدالت و عبور از بحرانهای کنونی که توسط برخی قدرتمندان جنگطلب ایجادشده است، بدون ایفای نقش مؤثر شخصیتهای مخالف جنگ و مدافع صلح، بهخصوص زنان صلحطلب (؟!) در همه کشورها امکانپذیر نیست.» متن نامه و زنانه مردانه کردن سیاست که عجیب است و عجیبتر آنکه در موضوعی که بههیچوجه به جنسیت ربط ندارد، زنها به زنها نامه بنویسند! از سویی در موضوع برجام، ایران نمایندگان دیپلماتیک دارد و این میانه، چه کاری از طرف تیم دیپلماسی ایران ناتمام مانده بود که این نامه نگاری زنانه و جنسیتی کردن برجام، آن را تمام خواهد کرد؟! زن یا مرد بودن چه تغییری در سیاست ایران و کشورهای ۱+۵ نسبت به برجام به وجود خواهد آورد؟! سیاست خارجی و انرژی هستهای و تحریم هم مگر زنانه مردانه میشود؟! سیاست ورزی زنانه در کشورهایی که حتی تغییر دولتها هم تغییری جدی در سیاست خارجی شان پدید نمیآورد، چه مفهومی جز سادگی نویسندگان نامه را به ذهن متبادر خواهد کرد؟ مثلاً مرکل و موگرینی و ترزا میبه دلیل زن بودن، چه تغییر مثبتی در برجام پدید خواهند آورد که مکرون به دلیل مرد بودنش نخواهد توانست؟ اصلاحطلبانی که همیشه جریان حزباللهی را به دیوارکشی بین زنان و مردان متهم میکردند، اتفاقاً خود همواره این نگاه جنسیتی را در موضوعاتی که به هیچ عنوان به جنسیت ربط ندارد، دخیل کردند که این نامه، تنها یک نمونه از آن است. تلاشهای اینگونه برای شخصیت بخشی به حضور زنان در سیاست، چون از مسیر نادرست است، در بطن خود به تمسخر و تحقیر زنان میانجامد.
کدام حسن نیت اروپا؟!
روزنامه شرق در سرمقاله خود با تیتر «حسن نیت اروپا، بازی روسیه» از یک اجماع تخیلی علیه امریکا مینویسد: «اجلاس سران ۲۸ کشور اتحادیه اروپا در بلغارستان به نتیجه قابلتوجهی رسیدند که هم برای اروپا و هم برای ایران ارزشمند بود. این اولینبار است که اروپا نمایشی از وحدت نظر و حمایت قاطع از کشوری در مقابل امریکا را با موضعی چالشبرانگیز در سطح جهانی اجرا میکند.» نمایشی که شرق توصیف میکند، دروغ نیست، اما اصل قضیه آن است که صرفاً یک نمایش است. نمایشی برای همین افکارعمومی امثال شرق که با آن حسن نیت اروپا را باور کنند. وگرنه در واقع قضیه اروپا آنقدر استقلال اقتصادی و اراده سیاسی مستقل از امریکا ندارد که قدرت حفظ برجام را داشته باشد. در روزهای اخیر توتال و هشت شرکت دیگر ایران را ترک کردند، حال چطور میشود نمایش حسن نیت را باور کرد؟! از سویی در پایان یادداشت، از ایران خواسته میشود سوریه را رها کرده و اولویت را به توافق هستهای بدهد: «یک تلاش دیپلماتیک و هماهنگ بین امریکا، روسیه، اسرائیل و اروپا در حال جریان است که اگر ایران داوطلبانه به نقش خود در سوریه پایان ندهد، روسیه آستین بالا زده و با ایجاد محدودیت، ایران را وادار به خروج از سوریه کند... ایران باید اولویت را به توافق هستهای و عدم اعمال هرگونه تحریم علیه خود بدهد. به نظر میآید انعطاف در سایر زمینهها برای ایران نسبتاً سادهتر باشد.» سیاست خارجی مدنظر اصلاحطلبان در پنج سال گذشته، صرفاً برجام بود و سایر موضوعات مهم در آینده ایران را رها کردند. به نظر میرسد در این یادداشت هم همین را از ایران خواسته شده که البته نتیجه روشن است؛ از مذاکرات که چیزی درنمیآید و هستهای از دست میرود، با رها کردن سوریه، سوریه هم از دست خواهد رفت. چنانکه تاکنون هم روسیه در زمینه دیپلماسی در سوریه بسیار جلوتر از دولت ایران عمل کرد. در حالی که در دیپلماسی نظامی ما جلوتر بودیم.