چرا الگوی توسعه ماهاتیر به ثمر نشست، اما هاشمی موفق نبود؟
در مالزی توسعه و سرمایهگذاری براساس الگوهای علمی و پیشرفته بوده است و در بلندمدت مالزی بدون داشتن منابع غنی همچون ایران، به یک کشور پیشرفته تبدیل شده است.
روزنامه جوان: انتخابات پارلمانی اخیر مالزی یک شگفتی تاریخی در دوران معاصر بوده است. پیروزی حزب ائتلاف امید به رهبری ماهاتیر محمد با کسب ۱۲۱ کرسی از مجموع ۲۲۲ کرسی پارلمان، شرایط نخستوزیری ماهاتیر محمد ۹۲ ساله را مهیا کرد که این امر با استقبال گروهها و احزاب مختلفی روبهرو شده است.
ماهاتیر محمد از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۳ نخستوزیر مالزی بوده و طبق نظر مردم و کارشناسان بینالمللی دوران زمامداری او دوران شکوفایی مالزی بوده است. وی با انجام یک سری اصلاحات بنیادین در نظام اداری و قانونی، مالزی را از یک کشور تکمحصولی کشاورزی به یکی از قطبهای صنعتی و گردشگری در جهان تبدیل کرد و رفاه، آسایش و امنیت سرمایهگذاری را برای مردم مالزی به ارمغان آورد. درواقع دوران زمامداری ایشان دوران طلایی مالزی بود و به همین جهت در انتخاباتاخیر خیلی از مردم و احزاب به یاد دوران گذشته با حمایت از ماهاتیر بهپاخاستند و به ائتلاف امید رای دادند. ماهاتیر محمد درواقع مسنترین رهبر منتخب مردم بهعنوان نخستوزیر در جهان لقب گرفته است.
باوجودیکه ایشان در سال ۲۰۰۳ با رای و خواست خود با هدف واگذاری اداره امور کشور به افراد جوانتر اقدام کرد و با تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی مالزی، خود را از امور سیاسی بازنشسته کرد، اما تحولات بعدی در ۱۵ سال گذشته به خاطر فساد اداری و سیاستهای غلط، موجب شد اقتصاد مالزی دچار صدمات شدیدی شود و فساد اداری در ارگانهای مختلف از جمله نجیب الرزاق، نخستوزیر فعلی توسعه یابد.
ائتلاف جبهه ملی به رهبری عبدالرزاق شامل ۱۴ حزب سیاسی است و در طول بیش از شش دهه در راس قدرت بوده است، اما ائتلاف «امید» بهعنوان جناح اپوزیسیون به رهبری ماهاتیر محمد شامل چهار حزب است که توانستند پیروز انتخابات شوند.
وزارت دادگستری آمریکا گفته است، رسوایی مالی مرتبط با وابستگان نجیب رزاق از صندوق مالی تاسیس شده توسط وی در بازه زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، ۵/۴ میلیارد دلار است که ۷۰۰ میلیون دلار آن در یکی از حسابهای بانکی نجیب رزاق محفوظ است.
این در حالی است که نخستوزیر کنونی مالزی اتهامات وارده را رد میکند. همچنین افزایش مالیات بر خدمات و کالاها که توسط رزاق و در سال ۲۰۱۵ اعمال شد بر عدم محبوبیت وی افزود.
ماهاتیر محمد در مصاحبهای با روزنامه بریتانیایی گاردین قبل از شروع انتخابات گفته است: «چرا میخواهم او (نجیب عبدالرزاق) کنار زده شود؟ این آدم پول میدزدد. نه چند صد دلار، نه چند هزار دلار، بلکه میلیاردها. او میلیاردها دلار دزدیده و این در تحقیقات مالزی و آمریکا ثابت شده است.»
این شروع یک جنگ قضایی در مالزی است که آقای محمد علیه همحزبیهای سابق خود شروع کرده است. در واقع ایشان با انتخاب مجددش با شعار مبارزه با فساد نهادینه شده وارد عرصه سیاسی شده و بهنظر میرسد بهدنبال شروع تحقیقات وسیعی در خصوص اختلاس و فساد در ارگانهای مهم دولتی باشد. ماهاتیر محمد میگوید مایل به بازگشت به قدرت نبوده، اما به علت درخواستهای فراوان ناچار شده حزبی تاسیس کند و خود را برای نخستوزیری مجدد نامزد کند تا بتواند با اتکا به تجربیات گذشته و حمایت مردمی ریشه فساد را در کشور خشک کند و از دستاوردهای چند دهه خود برای مالزی حفاظت کند.
با توجه به بحرانهای موجود در جنوبشرق آسیا و بحران اقتصادی در منطقه، مالزی بهدنبال ثبات و توسعه است و وجود فساد اداری و مالی موجب ضربه شدید به اقتصاد آن کشور میشود؛ بنابراین ممکن است مالزی در ماراتن رقابت اقتصادی عقب بماند، به همین جهت آمریکا با حمایت نسبی از ماهاتیر محمد برای حضور ایشان در راس دولت تلاش کرد. رقابت آمریکا و چین در منطقه و نیاز آمریکا به همپیمانان قدرتمند شرط موفقیت در رقابت با چین است.
بسیاری از محافل سیاسی و اقتصادی، دوران شکوفایی مالزی را مدیون سیاستهای آقای ماهاتیر محمد از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۳ میدانند و ایشان را معمار توسعه و پیشرفت مالزی نام میبرند.
در این میان برخی نیز دوران هشتساله ریاستجمهوری مرحوم هاشمیرفسنجانی را با دوران ماهاتیر محمد مقایسه میکنند و پیشرفت ایران را مرهون توسعه ساختارهای اقتصادی و سرمایهگذاری مرحوم هاشمیرفسنجانی معرفی میکنند که این موضوع هنوز در برخی محافل مطرح است. جهت روشنشدن موضوع لازم است برخی موضوعات بیان شود؛ اولا دوران اول نخستوزیری ماهاتیر محمد ۲۲ سال بود و ایشان توانست مالزی را از یک کشور کشاورزی به یک کشور کشاورزی، صنعتی و توریستی تبدیل کند و به مقام کشورهای توسعهیافته نائل گرداند. این مساله، یک موفقیت بزرگ بود و تمام طرحها و زیرساختهای توسعه براساس یک الگوی علمی تبیین شده بود. اما در دوران آقای هاشمی توسعه کشور براساس یک الگوی نیاز امروز تبیین شده بود و نمیتوانست بلندمدت هدفگذاری شود. آقای هاشمی بعد از جنگ جهت بازسازی و رونق اقتصادی بیشتر براساس نتایج زودبازده سیاستگذاری کلان کرده بود که این اقدامات بعدها صدمات زیادی به بخش سرمایهگذاری کشور وارد کرد. ثانیا در مالزی، دولت پروژهها را بلندمدت و براساس مطالعات اقتصادی و شرایط منطقهای انجام داده است و دولتهای بعدی ادامهدهنده توسعه بودند. درواقع این مسیر درست و هدفمندی بوده است، اما در دوران سازندگی آقای هاشمی بهجهت عدمرعایت اصول سرمایهگذاری و عدمانجام مطالعات و تحقیقات علمی قبل از انجام پروژهها، بعد از گذشت چند سال، پروژههای انجامگرفته خود بهعنوان معضل جدید برای دولتهای بعدی شد. برای نمونه توسعه سدسازیها که در دوران آقای هاشمی شروع شد نهتنها موجب پیشرفت کشاورزی نشد، بلکه موجب خشکشدن تالابها و دریاچهها شد که خود بحران جدیدی ایجاد کرده است؛ خشکشدن دریاچه ارومیه که به علت احداث سدهای متعدد و احداث جاده از وسط دریاچه بدون مطالعات محیطزیستی انجام گرفته در حال حاضر به یک بحران منطقهای تبدیل شده است چراکه در بدو سیاستگذاریهای کلان در آن مقطع زمانی از علم بهروز و کارشناسان نخبه استفاده نشده بود و این آسیبهایی که امروز مردم با آن گرفتار هستند، بیشتر نتیجه سیاستهای غلط گذشته بوده و هست.
اما در مالزی توسعه و سرمایهگذاری براساس الگوهای علمی و پیشرفته بوده است و در بلندمدت مالزی بدون داشتن منابع غنی همچون ایران، به یک کشور پیشرفته تبدیل شده است. به امید روزی که مسئولان کشور بهجای کسب تجربه از اقدامات خود در آزمون و خطای سیاستهای شان با یک تیم کارشناسی و خبره بدون نگاه سیاسی و براساس منافع ملی کشور اقدام به مدیریت کلان اقتصادی، کشاورزی و صنعتی کنند.